کایریو در اولین سفر طولانی خودگذارش به سرزمین کای افتاد. یکشب که در کوههای آن منطقه سفر میکرد، به مکانی سوتوکور رسید که چندین فرسنگ با روستاهای اطراف فاصله داشت و گرفتار تاریکی شد.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
حدود پانصد سال پیش کیکوجی، ارباب کیوشو، مردی به نام ایسوگای هیگازانمون تاکتسورا را در خدمت خود داشت. هیگازانمون توانمندی های بی نظیر زیادی همچون تیراندازی و سوارکاری را از اجداد جنگجوی خود به ارث برده بود و از بدو تولد در خون خود داشت. همان زمانی که هنوز بالغ نشده بود در هنرهای شمشیرزنی، تیراندازی و مبارزه با نیزه از استادانش نیز پیشی گرفته و خود را در مقام جنگجویی پخته و زبردست اثبات کرده بود. هنگامی که شورش های عصر ایکیو (1441 - 1429) رخ داد، هیگازانمون جنگاوری خود را به نمایش گذاشت و بارها مورد تحسین قرار گرفت. اما زمانی که خاندان کیکوجی نابود شد، او بدون ارباب ماند...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب داستانهای جن و پری مجموعهای از چهار داستانِ کوتاه از چهار نویسندهٔ مشهور و بهنام ژاپنی است. داستانهای این کتاب از میان آثار برجستهترین و صاحبسبکترین نویسندگان عصر مِیجی و عصر تایشو گلچین شدهاند و بر اساس ترتیب تاریخی چاپ شدهاند تا خواننده بتواند رشتهای را که داستانهای مجموعه را به یکدیگر دوخته است درک کند و با تحول و تکامل ژانر ترسناک در ژاپن و همچنین با مقولهٔ جن و شبح در فرهنگ و فولکور ژاپن آشنا شود.
اگر به داستانهای کوتاه و افسانههای جن و پری علاقه دارید و دوست دارید با داستانهای قدیمی ژاپنی در همین سبک آشنا شوید حتماً این مجموعهٔ بینظیر از افسانههای ژاپنی را بخوانید.
بریدهای از داستان رکورکوبی:
«حدود پانصد سال پیش کیکوجی، ارباب کیوشو، مردی به نام ایسوگای هِیگازائمون تاکِتسورا را در خدمت خود داشت. هیگازائمون توانمندیهای بینظیر زیادی همچون تیراندازی و سوارکاری را از اجداد جنگجوی خود به ارث برده بود و از بدو تولد در خون خود داشت. همان زمانی که هنوز بالغ نشده بود در هنرهای شمشیرزنی، تیراندازی و مبارزه با نیزه از استادانش نیز پیشی گرفته و خود را در مقام جنگجویی پخته و زبردست اثبات کرده بود. هنگامی که شورشهای عصر اِیکیو (1441-1429) رخ داد، هیگازائمون جنگاوری خود را به نمایش گذاشت و بارها مورد تحسین قرار گرفت. اما زمانی که خاندان کیکوجی نابود شد، او بدون ارباب ماند. میتوانست به خدمت اربابی دیگر دربیاید، اما از آنجا که هدفش پیشرفت شخصی و منافع خودش نبود و هنوز وفاداری به ارباب سابقش از دلش پاک نشده بود تصمیم گرفت زندگی دنیوی را ترک کند. سرش را تراشید و راهب شد. نام بودایی کایریو را برای خود برگزید و به سفر پرداخت. اما روح جنگجوی کایریو در ردای راهب همچنان زنده بود. همچون گذشته از خطر هراسی نداشت و از رنج گریزان نبود.»
بریدهای از داستان آهِ پری دریایی:
«یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، در روزگاری که هنوز دودمان آیسین کیورو مانند گل صدتومانی شکوفا بود و میدرخشید، در شهر بزرگ نانکین در چین، شاهزادهی جوانی به نام موسِیچو میزیست. پدرش در دربار پکن خدمت کرده و موردتوجه امپراتور چیانلونگ بود، و همانقدر که با توانمندیهای خود دیگران را به وجود آورده بود با ثروت چشمگیری که اندوخته بود آنها را از خود رانده بود و هنگامی که تکپسرش سِیچو طفلی بیش نبود دارفانی را وداع گفته بود. پس از مدتکوتاهی مادر سِیچو نیز از دنیا رفت و او که تنها و یتیم رها شده بود مالک ثروتی همچون کوه شد. سِیچو جوان و ثروتمند و علاوهبرآن وارث خانوادهای نجیب و برجسته بود و با همینها نیز هر آنچه برای خوشبختی لازم است برایش مهیا بود. اما روزگار علاوهبراینها به او چهرهای زیبا و دانش و استعداد نیز بخشیده بود: ثروتی افسانهای، زیباییای اصیل و مغزی آکنده از دانش. در سرتاسر نانکین جوانی نبود که حتی در یکی از این زمینهها قادر به رقابت با او باشد. در هر مسابقه و بازیای، هنگام رقابت بر سر دختران دانشجوی زیبارو، و یا در شعروشاعری همیشه همه قافیه را به او میباختند و بهناچار سر تعظیم فرود میآوردند. و چنین بود که تمام فاحشههای شهر آرزو داشتند حتی به مدت یک ماه یا نیمی از ماه معشوقهی این شاهزادهی زیبارو باشند.»
بریدهای از داستان بیبی هیولا:
«شاید آنچه برایتان روایت میکنم باور نکنید. نه، حتماً با خودتان خواهید گفت که دروغ میگویم. حکایتی که میخواهم برایتان بگویم متعلق به گذشتهای دور نیست. ماجرایی است که در همین عصر تایشو رخ داده است. محل وقوع آن نیز همین شهری است که به زندگی در آن عادت کردهاید، همین توکیو. از خانه که بیرون میروید، قطار شهری و خودروها به هر سو در حرکتاند. در خانه مدام تلفن زنگ میزند. روزنامه را که باز میکنید، صفحات آن پوشیده از اخبار اعتصاب و جنبشهای مدنی برای حقوق زنان هستند... طبیعی است که هر قدر هم برایتان بگویم در چنین دورانی، در گوشهای از این پایتخت غولپیکر ماجراهایی مانند داستانها پو و هوفمان واقعاً رخ داده است باور نمیکنید. اما صدها هزار چراغی که هنگام غروب در محلههای مختلف این شهر روشن میشوند تا تاریکی را از شهر برانند به معنی عقبنشینی شب و بازگشت روز نیست. همینطور امواج رادیو و طیارههایی که واقعاً بر طبیعت چیره شدهاند نقشهی جهان اسرارآمیزی را که در اعماق طبیعت پنهان است آشکار نکردهاند. بنابراین، چرا در این شهر توکیو که خورشید تمدن و پیشرفت بر آن تابیده، نیروهای اسرارآمیز اشباح که همواره وارد خواب ما میشوند باعث وقوع اتفاقات عجیبی مانند آنچه در میکدهی اوبرباخ رخ داد نشوند؟»
همهٔ ما از افسانهها و داستانهای جنوپری خاطرات شیرینی داریم، هزار و یک شب خواندهایم و به قصههای مادربزرگ در مورد جنهایی در حیاط پشتی گوش دادهایم و با داستانهای غربی مانند سیندرلا و پینوکیو بزرگ شدهایم. شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که اجنه یا همان ازمابهتران و هیولاها در همهٔ فرهنگها حضور دارند و کودکان تمام کشورهای دنیا با داستانهای افسانهای شهر و کشورشان ترسیدهاند و البته از این ترس لذت بردهاند و به شنیدن آنها عادت کردهاند. موجودات تخیلی از دوران کهن در تاروپود و فرهنگ و ادبیات ژاپن نیز حضور داشتهاند. کتاب داستانهای جن و پری بر روی یک دورهٔ تعریفشده و محدود از ادبیات ژاپن تمرکز کرده است، دورهای که گذر از ادبیات کهن و سنتی به نوعی ادبیات متأثر از غرب با ساختارهای جدید است. در واقع این کتاب شما را با عبور اشباح و جنهای ژاپن از دروازهٔ این ادبیات نوپا و جدید و تولد ژانر تخیلی-ترسناک ادبیات مدرن ژاپن آشنا میکند.
شاید منحصربهفردترین نویسندهٔ تاریخ ادبیات ژاپن لافکادیو هرن باشد که نام اصلیاش کوئیزومی یاکومو بود. او در سال 1850 در جزیرهٔ لفکادا در یونان به دنیا آمد و در سال 1904 از دنیا رفت. کوبایاشی ماساکی، فیلمساز پُرآوازهٔ سینمای ژاپن نیز در سال 1964 فیلم مشهور «کوایدان» را از روی داستانهای لافکادیو هرن ساخت. رکورکوبی یکی از هیولاهای فولکلور ژاپن از دستهٔ یوکای است و افسانهای که لافکادیو هرن از او روایت میکند از افسانههای محلی ژاپن است. داستان به پانصد سال پیش از نگارش آن مربوط میشود؛ به دورانی که آیین بودایی عملاً به مذهب رسمی سرتاسر ژاپن تبدیل شده بود و قصهگویی سیاست محبوب راهبان بودایی برای تبلیغ بود که اتفاقاً موفقیت چشمگیری داشت. راهبها هوشمندانه پای هیولاهای خیالی، نیروهای اهریمنی و جهنم را به میان آوردند و ترس از ناشناخته را به مردم مینشاندند، سپس آیین بودا را راه علاج و نیرویی پاک معرفی میکردند که میتوانست مردم را از گزند نیروهای اهریمنی حفظ کند. تمامی این داستانها دو محور اصلی دارند: تأکید بر گذرا بودن دنیا و بیارزش بودن دلبستگیهای آن، و بازگشت نتیجهٔ مثبت یا منفی هر کاری به انجامدهندهٔ آن کار و نویسنده این داستان را نیز بر اساس همین افسانهها روایت کرد.
سوسهکی در سال 1867 و در بحبوحهٔ انقلاب مِیجی به دنیا آمد و در سال 1916 درگذشت. او فرزند ششم و ناخواستهٔ یک زوج نسبتاً سالمند بود که سرپرستیاش را از دو سالگی به خانوادهٔ دیگری واگذار کردند و همین بیمهری تأثیرات عمیق و ماندگاری بر روحیهٔ او گذاشت که در نوشتهها و زندگی او کاملاً مشهود است. اولین رمان بلند او «والامقام گربه» بود که در سال 1905 منتشر شد و نحوهٔ روایت نو و طنزآمیز آن مورد استقبال خوانندگان و بزرگان ادبیات قرار گرفت. داستان او در این کتاب نیز کاملاً از داستان «رکورکوبی» متفاوت است اما در همان سالها نوشته شده است. این داستان کاملاً تخیلی است و نویسنده بچهای که در این داستان روی دوش راوی است را با الهام از یوکای به تصویر کشیده است. سوسهکی افسانهای را دستمایهٔ داستان خود قرار داد اما اینکه بچه چه یوکای باشد، چه جن یا چه آمیزاد در نهایت به دست راوی به قتل میرسد و در واقع چرخهٔ تناسخ موضوع اصلی این داستان است. سوسهکی تلاش کرده است تا در این داستان ژانر وحشت ژاپنی را به ژانرهای ادبی غربی گره بزند و داستانی جدید خلق کند.
جونئیچیرو در سال 1886 در توکیو به دنیا آمد و در سال 1965 درگذشت. با اینکه دوران کودکیاش در رفاه سپری شد اما دوران نوجوانیاش با ناملایمات زیادی همراه بود و همین باعث شد او به ادبیات پناه ببرد. او نقدهایی نیز بر آثار سوسهکی نوشت و با جسارتی بیسابقه این غول ادبیات را به چالش کشید. او جسورانه سعی میکرد در آثارش تابوهایی که بر ادبیات ژاپن سایه انداخته را درهم بشکند و نهتنها از خط قرمز اروتیسم عبور کرد، بلکه برای اولین بار به موضوعاتی نظیر فتیشیسم، سادومازوخیسم و زنا پرداخت. او نویسندهای بود که بیشتر به سراغ مسائل اجتماعی و روانشناسی میرفت و موضوعات تخیلی ژانر غالب آثار او نیست. او یکی از شش نویسندهای بود که نامش در فهرست نهایی جایزهٔ نوبل ادبیات در سال 1964 قرار گرفت؛ یعنی درست یک سال پیش از مرگش. داستانِ آه پری دریایی نمونهای نادر از آثار او است و در چین و در دورانی میگذرد که اولین تماسها میان چین و غربیان حاضر در جزایر جنوب هندوچین رخ میدهد. شناخت عمیق تانیزاکی از فرهنگ و جغرافیای چین در آرایش دکور داستانی و شخصیتهای درون آن نیز تحسینبرانگیز است. او در دنیای شرق، یک شخصیت غربی را گنجانده است؛ یک پری دریایی. قهرمان داستان از رفاه، هوش، زیبایی و استعداد بینظیری برخوردار است؛ بااینحال بختبرگشته و افسرده است، چرا که محیطی که احاطهاش کرده توانایی ارضای احساسات او را ندارد و عاری از زیبایی ایدهآل او است. پس قهرمان داستان ایدهآل خود را در پری دریایی که کمال مطلوب تمام زیباییهای اروپا است مییابد و به دنبال او و سوار بر کشتی بخار عصر صنعتی به سوی دروازههای مغربزمین رهسپار میشود.
برخلاف دیگر نویسندگان این مجموعه، آکوتاگاوا فرزند انقلاب و از نسلی بود که هیچگونه خاطرهای از رژیم سابق، ژاپن سابق و هیاهوی تولد ژاپنی نو نداشت. او کودکی سختی داشت چون در کودکی مادرش به جنون مبتلا شد و این کودکی سخت در تمام زندگی همچون سایهای شوم در تعقیبش بود و در نهایت مرگ تلخش را رقم زد. او در انواع ادبی گوناگون از جمله هایکو و نمایشنامه طبعآزمایی کرد اما شهرتش را بیشتر مدیون داستانهای کوتاه خیالی و تاریکش است. نامِ داستان بیبی هیولای این نویسنده در واقع از واژهٔ یوبا ترجمه شده است. نویسنده سعی دارد در این داستان این پیام را به خواننده منتقل کند که قدمگذاشتن به عصر جدید و مدرن به معنای مرگ باورها و ارواح گذشته نیست بلکه آنها همچنان در تاریکی و ناشناختهها پنهان شدهاند. بیبی هیولا هم شاید اولین تلاشها برای زندهکردن ارواح و جنها در ژاپن جدید باشد.
• فهرست
• مقدمهی مترجم
• دربارهی نویسندهها و داستانها
• رکورکوبی (لافکادیو هرن)
• شب سوم (ناتسومه سوسهکی)
• آه پری دریایی (تانیزاکی جونئیچیرو)
• بیبی هیولا (آکوتاگاوا ریونوسوکه)
• توضیحات
• نامنامه
• در چشم شیطان داستانی کوتاه از جوئینچیرو تانیزاکی نویسندهٔ ژاپنی است. راوی این رمان نویسندهای است که طی تماس ناگهانی با دوست صمیمیاش عاشق رمانهای جنایی میشود و همین باعث میشود درگیر ماجرای قتلی عجیبوغریب شود.
• قتل اتسویا داستانِ کوتاه دیگری از جوئینچیرو تانیزاکی است. این کتاب شرح تحول رابطهٔ دو جوان عاشقپیشه از طبقات اجتماعی متفاوت است که مجبور میشوند برای رسیدن به هم از خانه فرار کنند. اما پس از مدتی به اقتضای شرایط سخت رنگ عوض میکنند و شخصیتشان کاملاً تغییر میکند.
• باچان داستانی کوتاه از ناتسومه سوسهکی نویسندهٔ ژاپنی است. این کتاب داستان معلمی تازهکار است که برای تدریس به شهر ماتسویاما در جزیرهای کوچک و دورافتاده در ژاپن میرود. این معلم جوان از کودکی بیپروا و پرخاشگر بوده و خدمتکاران خانه به او باچان یا ارباب کوچک میگفتند. موضوع اصلی این رمان اخلاقیات معاصر است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
کایریو در اولین سفر طولانی خودگذارش به سرزمین کای افتاد. یکشب که در کوههای آن منطقه سفر میکرد، به مکانی سوتوکور رسید که چندین فرسنگ با روستاهای اطراف فاصله داشت و گرفتار تاریکی شد.
سرگذشت من سرگذشت مردیه که قربانی اشتباه و خطای خودش شد. من تو خدمت اربابی بودم و مقام و مسئولیت مهمی داشتم. اما به دام شراب و اغوای زنها افتادم، چشم دلم کور شد و بد رفتار کردم. خودخواهی من باعث ویرانی خونهوکاشانهم شد و مسبب نابودی زندگیهای زیادی شدم.
کایریو هنگامی که به همراه راهنمای خود وارد کلبه شد چهار مرد و زن دید که در کنار آتش کوچکی نشسته بودند و دستانشان را گرم میکردند. با دیدن راهب سرشان را به نشانهی احترام خم کردند و با ادبی مثالزدنی به او خوشامد گفتند.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
فرهنگ و ادبیات ژاپن بهنظر من خیلی عمیقه و توی ایران خیلی کم بهش پرداخته شده. مثلاً این نویسندهها همگی داستانهای کوتاه زیادی دارن ولی کسی زیاد با پیشینهشون آشنا نیست. از خوندن داستانهای کتاب لذت بردم.
از این داستان های محشر ژاپنی چه در ژانر وحشت و چه ژانر های دیگه اگر امکانش بود معرفی کنید. مرسی ازتون
داستانهای کوتاهِ این کتاب برای آشنایی با ادبیات ژاپن عالی هستن، چون هم خیلی روان هستن و هم کوتاه و خواننده رو زیاد اذیت نمیکنن و خب من تابهحال کتابی مثلِ این کتاب ندیدم که داستانهای کوتاهِ خیلی قدیمی ادبیات ژاپن رو با هم چاپ کرده باشه.