چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم

کتاب چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم از سایت گودریدز امتیاز 3.5 از 5 را دریافت کرده است.

کتاب چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.

کتاب چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم اثر اِمی شارپ در سال 2012 منتشر شد. اِمی شارپ روزی تصمیم گرفت در شخصیت و شیوهٔ زندگی‌اش تغییری آگاهانه به‌وجود آورد و این انتخاب تمام زندگی‌اش را تغییر داد. اکنون این نویسنده چهل ساله است و هنوز انتظار دارد هر روز در مسیر رشد و پرورش شخصیت و ذهن خود گام بردارد. او با نوشتن کتاب چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم قصد دارد آنچه را امروز می‌داند و به‌راستی در به وجود آوردن زندگی شاد، دوست‌داشتنی و مرفه کنونی برایش مفید بوده، با خوانندگان سهیم شود.

آیا حس می‌کنید به پول یا مسائل مالی زیاد فکر می‌کنید؟ دلیلش این است که بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی‌تان رخ می‌دهد به نوعی به پول مربوط می‌شود. شما برای زندگی کردن به پول نیاز دارید و برای همین بیشتر ساعت‌های زندگی‌تان را صرف پول درآوردن می‌کنید. حتماً شغل‌تان نیز بخش عمده‌ای از زندگی‌تان را به خود اختصاص داده است. ولی سؤال اصلی این است که آیا کاری که به آن مشغولید و شیوهٔ زندگی‌تان را دوست دارید؟ یا بارها با خودتان فکر کرده‌اید چقدر خوب می‌شد اگر می‌توانستید شیوهٔ زندگی‌تان را تغییر دهید؟ کتاب چگونه طرز تفکر خود را تغییر دهیم به همین‌ منظور نوشته شده است. نویسنده در این کتاب فرمولی برای تفکر مثبت ارائه داده است و شما را قادر می‌سازد تغییری را که به دنبالش هستید در زندگی ایجاد کنید و جهانی را با افکار درست و مثبت بسازید. این کتاب به شما کمک می‌کند طرز فکر خود را در مورد خودتان، دیگران و موقعیت‌هایی که امروز در زندگی خود با آن مواجه هستید تغییر دهید.

«مهم‌ترین اهدافی که دوست دارم در آینده‌ی نزدیک به آن‌ها برسم، یا شروع به کار کنم چیست؟ سعی کنید در کنار هرکدام از پنج هدف برترِ زندگیِ حال حاضر خود، به ترتیب الویت، عددی قرار دهید. یعنی شماره‌ی یک مهم‌ترین هدف شماست و اول از همه می‌خواهید به آن هدف دست پیدا کنید. در کنار هر هدف در حاشیه بنویسید که فکر می‌کنید به دست آوردن آن هدف سخت است یا آسان. سپس بالاترین الویت خود را کاملاً مشخص کنید یا زیر آن خط بکشید؛ هدفی که در کنار آن شماره‌ی 1 نوشته شده است. یک بررسیِ ذهنیِ سریع از افکار خود داشته باشید و احساسات اولیه‌ی خود را هنگام انجام این هدف ثبت کنید. نسبت به آن احساس خوبی دارید یا نه؟ خوشبین هستید یا بدبین؟ آیا فکر می‌کنید قادر به محقق کردن این هدف برای خود هستید یا نه؟ در صورتی که احساس بدی دارید، آیا به این دلیل است که می‌دانید چگونه این اتفاق رخ خواهد داد؟ یا فکر می‌کنید، هدف خوبی‌ست، اما، من هرگز موفق به داشتن یا به دست آوردنش نخواهم شد؟ اگر هر نوع فکر یا احساس منکوب‌کننده‌یی به وجود می‌آید که آزاردهنده است، وقت آن رسیده که یک‌جا نایستید.»

«معنای کلیِ زندگی، هدف و دلیل حضورتان که چرا اینجا هستید، این است که زندگی را هر روز و هر دقیقه و هر لحظه طبق نوع زندگیِ انتخابی خود تجربه کنید. زندگیِ شما تجربه‌ی شماست. تجربه‌ی شما! تجربه‌های شما، چگونگی پشت سر گذاشتن آن‌ها، اینکه در مقام یک انسان، یک فرد یا چه کسی شده‌اید، کاملاً به خودتان بستگی دارد. این شما هستید که مسیر تجربه‌‌هاتان را می‌سازید و توانایی شما برای تغییر هر آنچه ساخته‌اید از طریق واکنش انتخابی‌تان به تجربه‌ها امکان‌پذیر است. از این‌رو اگر درباره‌ی مراحل اولیه صحبت می‌کنید، یعنی قبل از تصمیم‌گیری درباره‌ی مسیری که برای گذراندنِ زندگی می‌خواهید، می‌توانید. اما اگر درمورد بعد از این حقیقت، یعنی انتخاب مسیر زندگی، صحبت می‌کنید، اتفاقی که می‌افتد، یا دوست دارید یا از آن متنفرید. چه آن را دوست داشته باشید، چه متنفر باشید، چگونگی واکنش شما به آن، واکنش انتخابی شماست، بنابراین نتیجه‌ی نهایی نیز به شما بستگی دارد. قرار است چه تجربه‌هایی داشته باشید؟ هیچ چیز خاص و ویژه‌یی نیست؛ یک لحظه‌ی خاص، رویدادی ویژه یا دلیل خارق‌العاده‌یی وجود ندارد که به راستی چرا اینجا هستید.»

«تا زمانی که چیزی درباره‌ی قانون جذب از جری و استر هیکس نمی‌دانستم، خبری از بهتر شدن نبود. با آشنایی با قانون جذب، به درک آن چیزی رسیدم که اشتباه انجام می‌دادم. این اطلاعات را سال 2000 در آخر هفته‌یی که خواهرم فوت کرد به دست آوردم. دوره‌ی سختی برای تلاش و تحلیل چیزی تا این حد عمیق بود. حتی پس از چندین سال آموختن و تلاش برای زندگی کردن با قانون جذب، هنوز به راستی درونی‌ترین افکاری را که عمری با آن‌ها زندگی می‌کردم، به طور کامل تغییر ندادم. پس از مرگ خواهرم و در پی آن طلاقم، سال 2001 با شوهر آینده‌ام، جیم آشنا شدم. جیم مرد واقعیِ زندگی‌ام هست و همیشه خواهد بود. در آغاز با آشنایی اولیه و شروع قرار گذاشتن‌ها، به او گفتم که دنبال یک رابطه‌ی جدی نیستم. آن زمان تنها هشت ماه از مرگ خواهرم گذشته بود و به تازگی مدارک طلاقم را به صورت ایمیل دریافت کرده بودم. اما او به من گفت که فقط به دنبال یک رابطه‌ی جدی‌ست نه یک رابطه‌ی معمولی.»

پیشگفتار
فصل یک: از خود سوال کنید: چگونه در زندگی‌ام به این‌جا رسیدم؟
فصل دو: چگونه از این جا به بعد بهتر بیندیشم؟
فصل سوم: چگونه این تفکر را در موقعیتی واقعی قرار دهم؟
فصل چهارم: به تفصیل شرح دهیم
فصل پنجم: معنا و مفهوم خودِ زندگی
فصل ششم: مرور ده نکته‌ی برتر
فصل هفتم: تجربه‌های نخستین خودم
فصل هشتم: وقتی بهتر شدن شروع شد
فصل نهم: ارتباط با پول
فصل دهم: پذیرش دیگران در زندگی‌تان
فصل یازدهم: جمع‌بندی

• تفکر نامطمئن اثر آنی دوک نویسندهٔ آمریکایی است. او این کتاب را بر این اساس نوشته که زندگی بیش از آن‌که به شطرنج شبیه باشد شبیه بازی پوکر است و ما برخلاف میل خود، بر زمین هموار و بی‌نقصی حرکت می‌کنیم. اتفاق و شانس نقشی غیرقابل انکار در زندگی ما دارند. او در این کتاب به شما نشان می‌دهد شناخت و تفکر مثبت چه تأثیری بر زندگی شما خواهد گذاشت.

• تفکر سریع و کُند اثر دنیل کانمن برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد است. او در این کتاب سعی دارد شما را با ذهن‌تان آشنا کند و دو سیستمی را ارائه می‌دهد که طرز تفکر ما را هدایت می‌کنند. او در این کتاب به شما نشان می‌دهد کجا می‌توانید و کجا نمی‌توانید به احساس درونی‌تان اعتماد کنید. این کتاب یکی از ده کتاب برتر سال مجلهٔ نیویورک تایمز شد.

• کتابِ زندگی‌های پنهان درون‌گرایان اثر جن گرانمن روزنامه‌نگار و معلم است که زمانی کشف کرد خودش نیز درون‌گرا است. او در این کتاب دنیای پنهان و رازهای مخفی درون‌گرایان را فاش کرده است و سعی می‌کند به درون‌گرایان نشان بدهد که رفتارشان هیچ ایرادی ندارد و به دیگران نیز نشان بدهد که برخورد درست با درون‌گرایان چیست.