نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نون منتشر کرد:
همه دیزی جونز و گروه شش را میشناسند، اما کسی دلیل جداییشان آن هم درست در اوج معروفیت، را نمیداند…
دیزی دختری است که در دهۀ شصت در لس آنجلس رشد میکند، مخفیانه به کلابها میرود، و رویای خوانندگی را در سر میپروراند. گروه شش و حاشیههای موسیقی هیجان انگیزند، اما او بیش از هر چیزی عاشق راک اندرول است. در بیست سالگی صدایش مخاطبها را به خود جذب میکند و او به قدری به توانایی خودش ناآگاه است که مردم به خاطرش به کارهای دیوانه کنندهای دست میزنند.
هم نظرها را به خود جلب کرده است؛ گروهی که بیلی دان مرموز رهبریاش را بر عهده دارد. در آستانهی اولین تورشان، خبردار میشود که فرزندی در راه دارد زیر فشار شهرت و پدر شدن قریب الوقوع، بیلی در طول تور کنترلش دست میدهد. زمانی که تهیه کنندهشان میفهمد کلید موفقیت گروه همکاری این دو نفر است دیزی و بیلی را سر راه هم قرار میدهد. اتفاقات بعد از آن به افسانه تبدیل میشوند. داستان خلق آن افسانه در رمان جذاب و فراموش نشدنی دیزی جونز و گروه شش که به صورت تاریخ شفاهی نوشته شده، شرح داده شده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابِ دیزی جونز و گروه شش از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ دیزی جونز و گروه شش از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
• برندۀ جایزۀ Goldsboro Books Glass Bell Award در سال 2020
• نامزد نهایی دریافت جایزهٔ کتاب سال در 2021
دیزی جونز و گروه شش، رمان تخیلی- تاریخی است نوشتهٔ تیلور جنکینز رید، نویسندۀ آمریکایی. این رمان سال ۲۰۱۹ منتشر شد و خیلی زود به لیست پرفروشترینها راه یافت. نویسنده در این کتاب فراز و نشیبها و مشکلات یک گروه راک خیالی در دههٔ 1970 را بازگو میکند. او این رمان را با الهام از داستان زندگی خوانندگان گروه راک «فیلتوود مک» نوشته است. نویسنده در این کتاب در قالب مصاحبههای مختلف نشان میدهد که این گروه چطور به شهرت جهانی رسید و درنهایت چطور از هم جدا شدند. این کتاب پس از انتشار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
«من کتاب دیزی جونز و گروه شش را یک شبه تمام کردم. تیلور جنکینز رید مرا به جادوی صحنهٔ موسیقی دههٔ 70 برد، به گونهای که هیچگاه آن را فراموش نخواهم کرد. شخصیتها به زیبایی توصیف شدهاند و پیچیدگی بین آنها حیرتانگیز است. دیزی جونز و گروه شش قلب مرا تسخیر کرد و مطمئناً به قلب شما نیز رخنه میکند.» - ریس ویترسپون، بازیگر آمریکایی
«فتنهای پشت این گروه در جریان بود که تیلور جنکینز رید پرده از آن برمیدارد...» - مجلهٔ ووگ
«تکتک شخصیتهای کتابِ دیزی جونز و گروه شش حیرتانگیز و ستاره هستند. دیزی شخصیت و استعدادی درخشان داشته که زندگی را براساس شرایط خودش به پیش میبرد... این کتاب مانند یک آهنگ تلخ و تند، با روح شما ارتباط برقرار میکند و شما را به مکان و زمان دیگری منتقل میکند.» - اسوسیتد پِرس
دیزی جونز و گروه شش و تمام شخصیتهای این رمان تخیلی هستند، اما نویسنده این کتاب را بر اساس داستان زندگی یک گروه راک واقعی به نام «فلیتوود مک» نوشته است. این رمان شما را به داستانی جذاب در دههٔ 70 و دنیای موسیقی آمریکا میکشاند و خواندن وقایع رمان در قالب مصاحبه و از زبان افراد دیگر، تجربهای بسیار هیجانانگیز خواهد بود.
«با دختر پولدار سفیدپوستی که تو اِلاِی بزرگ میشه طرفی. حتی بهعنوان یه بچه هم زیباست. چشمهای آبی بزرگ خیرهکنندهای داره؛ آبی لاجوردی تیره. یکی از داستانهای موردعلاقهم ازش اینه که یه شرکت لنزهای رنگی تو دههٔ هشتاد، رنگی به اسم «آبی دیزی» ساخت. موهای مسی رنگ پرپشت و موجداری داره که فضای زیادی رو اشغال میکنن، و بعد... استخوانهای گونههاش که انگار متورم شدهن؛ در این حد تو چشمن. و صدای خارقالعادهای داره که پرورشش نمیده و هرگز بهخاطرش کلاسی نمیره. با یهعالمه پول به دنیا اومده، و با دسترسی به هر چیزی که دلش بخواد: هنرمندها، انواع مواد مخدر، کلابها. با وجود هیچچیز و همهچیز در اختیارش. ولی کسی رو نداره، نه خواهر برادری، نه فامیلی تو لسآنجلس. والدینی که بهقدری تو دنیای خودشون غرق شدهن که نسبت به وجودش بیتفاوتن. هر چند هیچوقت از اینکه مجبورش کنن برای دوستهای هنرمندشون ژست بگیره خجالت نمیکشن. واسه همین، نقاشیها و عکسهای زیادی از بچگی دیزی وجود داره؛ هنرمندهایی که وارد اون خونه میشدن و دیزی جونز رو میدیدن، زیباییش رو میدیدن و میخواستن تصویرش رو ثبت کنن.»
«گرگ مکگینِس (سر مستخدم سابق هتل کانتینتال هایتهاوس): آه، پسر، نمیدونم دیزی از چند وقت قبل از اینکه من متوجهش بشم اطراف هایتهاوس میپلکیده. ولی اولین باری که دیدمش رو یادمه. پای تلفن بودم و یه دختر خیلی قدبلند و خیلی لاغر با اون موهای چتریش وارد شد. و پسر، اون بزرگترین و گردترین چشمهای آبیای رو که تو زندگیت دیدی داره. لبخندش رو هم به اونا اضافه کن؛ لبخند بزرگ. آویزون به دستِ یه پسری، وارد شد. یادم نیست کی. اون موقع خیلی از دخترهای اطراف استریپ، منظورم اینه، اونا کم سنوسال بودن ولی سعی میکردن بزرگتر به نظر بیان. ولی دیزی اینجوری نبود. به نظر نمیاومد داره سعی میکنه چیز دیگهای باشه. بهجز خودش. بعد از اون متوجه شدم خیلی میآد هتل. همیشه داشت میخندید. هیچ ویژگی خستهکنندهای نداشت، حداقل نه از وقتی من میشناختمش. مثل تماشای اولین قدمهای بامبی بود. واقعاً ساده و آسیبپذیر بود، ولی میتونستی ببینی که یه ویژگی خاص داره.»
«سیمون: دیزی رو با خودم همهجا میبردم. هیچوقت خواهری نداشتم. یادمه.. شب شورشِ سانست استریپ بود. همهمون به پندورا رفتیم و به حکومتنظامی و پلیسها اعتراض کردیم. من و دیزی رفتیم بیرون، اعتراض کردیم. چندتا بازیگر رو دیدیم و به بارنیز بینزی رفتیم و به خوشگذرونیمون ادامه دادیم. بعدش رفتیم خونهٔ یه نفر. دیزی توی تراس خونهٔ یارو از هوش رفت. تا بعدازظهر روز بعد نرفتیم خونه. شاید پونزده سالش بود. احتمالاً من هم نوزده سالم بود. همهش فکر میکردم یعنی هیچکس بهجز من به این دختر اهمیت نمیده؟ و بههرحال، همهمون اون موقع مواد مصرف میکردیم، حتی دیزی. با اون سن کمش. ولی اگه میخواستی لاغر بمونی و کل شب بیدار باشی، حتماً یه چیزی مصرف میکردی. بیشتر قرص آمفتامین یا آدِرال.
دیزی: قرصهای رژیمی انتخاب آسونی بودن. انگار حتی انتخابی در کار نبود. اون اوایل اصلاً به نظر نمیاومد داریم نئشه میشیم. مواد هم همینطور. اگه دوروبرت بود، یه پُک میزدی. از نظر مردم، این اصلاً اعتیاد نبود. اونجوری نبود.
سیمون: تهیه کنندهم یه خونه تو لارِل کَنیون برام خرید. قصد خوبی نداشت. بهش گفتم نه، ولی بههرحال خریدش. دیزی رو بردم پیش خودم. شش ماه رو یه تخت میخوابیدیم. پس بر حسب تجربه میتونم بگم اون دختر هیچوقت نمیخوابید. چهار صبح سعی میکردم بخوابم و دیزی میخواست چراغ روشن باشه تا کتاب بخونه.»
دیزی جونز شخصیت خیالیِ رمانِ دیزی جونز و گروه شش در سال 1951 متولد و در هالیوودهیلزِ لسآنجلس بزرگ شد. دیزی دختر فرانک جونز، نقاش معروف بریتانیایی، و ژان لوفور، مدل فرانسوی، از اواخر دههٔ شصت بهعنوان نوجوان کم سنوسالی در سانسِت استریپ تلاش کرد تا نامی برای خودش دستوپا کند. کتابِ دیزی جونز و گروه شش در قالب تاریخ شفاهی نوشته شده است و مصاحبههای اعضای گروه، خانواده، دوستان و اطرافیانشان محور اصلی این کتاب است. بهعلاوه ایمیلهای مرتبط، آهنگها و رونوشتهای گروه راک «فیلتوود مک» نیز الهامبخش نویسنده برای نوشتن این کتاب بوده است. هر بخش از این کتاب به سالهایی تقسیم شده است که حاوی رویدادهای مهمی است که در نهایت منجر به موفقیت و پس از آن منحل شدن این گروه موسیقی میشود. راوی این رمان مصاحبهکنندهای ناشناخته است که مصاحبههای ویدیویی گروهِ خیالی شش و همچنین مصاحبه با خانواده و دوستانشان، متن مصاحبههای آنها در طول سالیان مختلف و متون نوشته شده در کتابهای مختلف دربارهٔ گروه و سایر منابع مرتبط را گردآوری کرده است و قصد دارد نشان دهد این گروه چطور به موفقیت رسیدند و چرا از هم پاشیدند.
سال 2019 اسکات نوستادتر و مایکل اچ وبر مینی سریال موزیکالی با همین نام بر اساس همین رمان ساختند. این سریال در سال 2023 از شبکهٔ آمازون پرایم ویدیو پخش شد و داستان این سریال در صحنهٔ موسیقی لسآنجلس در دهه 1970 اتفاق میافتد و ظهور و سقوط این گروه خیالی را براساس مصاحبه با اعضا و فیلم کنسرتها و جلسات ضبط شده نشان میدهد. همچنین کامیلا مورونه، سوکی واترهاوس، ویل هریسون، جاش وایت هاوس و سباستین چاکن به عنوان اعضای گروه در این سریال حضور دارند.
• عشق حقیقی رمانی دیگر از تیلور جنکینز رید نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب داستان دختری به نام اِما است که با جسی عشق دوران دبیرستانش ازدواج میکند اما زمانی که همسرش برای انجام مأموریتی در سال اول ازدواجشان عازم سفر میشود هلیکوپترش سقوط کرده و در اقیانوس ناپدید میشود. اِما به زندگیاش ادامه میدهد و چند سال بعد با مردی دیگر ازدواج میکند، تا اینکه جسی دوباره زنده پیدا میشود!
• شواهد یک رابطه رمانی دیگر از تیلور جنکینز رید نویسندهٔ آمریکایی است. این رمان داستان دختر جوانی ساکن کالیفرنیای جنوبی است که با ناامیدی نامهای به مردی غریبه مینویسد و تصمیمی میگیرد که میتواند زندگی هردوی آنها را برای همیشه تغییر دهد.
تیلور جنکینز رید نویسندهٔ آمریکایی است که در سال 1983 به دنیا آمد. رید در کالج امرسون در بوستون در رشتهٔ مطالعات رسانه تحصیل کرد و پس از فارغالتحصیلی وارد عرصهٔ تولید فیلم شد. پس از مدتی به لسآنجلس نقلمکان کرد و به عنوان دستیار انتخاب بازیگران مشغول به کار شد. رید همچنین پیش از نویسندگی مدتی در یک دبیرستان مشغول به کار بود. او زمانی که 24 ساله بود اولین قرارداد خود با نمایندهٔ ادبیاش را امضا کرد و اولین رمانش «برای همیشه» در سال 2013 منتشر شد. رید همچنین دستیار نویسندگان برنامهٔ تلویزیونی «رزیدنت ادوایزر» بود که در سال 2015 به نمایش درآمد. کتاب دیگرش «عشق حقیقی» در سال 2016 منتشر شد و فیلمی با اقتباس از همین رمان در سال 2023 با بازی فیلیپا سو و لوک برایس ساخته شد. رمان سومش «هفت همسرِ اِورلی هوگو» در سال 2017 منتشر شد و تحسین منتقدان را برانگیخت. این رمان داستان یک ستارهٔ خیالی هالیوودی است که رید در کتابش رازهای دیرینهٔ او و زندگی مرموز و ازدواجهای پرزرقوبرقش را فاش میکند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.