کنترل دوپامین

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1557

علاقه مندان به این کتاب
6

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کنترل دوپامین

انتشارات یوشیتا منتشر کرد:
این کتاب در‌مورد لذت است. درباره درد هم هست. مهم‌تر از همه اینکه درمورد رابطۀ بین لذت و درد است و اینکه چگونه درک این رابطه برای یک زندگی خوب ضروری است. دانشمندان دوپامین را نوعی ارز جهانی برای اندازه‌گیری پتانسیل اعتیادآوربودن یک تجربه می-دانند. هر‌چه میزان دوپامین ایجادشده در مسیر پاداش مغز بیشتر باشد، آن تجربه اعتیادآورتر است.هدف این کتاب واکاوی علوم اعصاب پاداش است و این واکاوی ما را قادر می‌سازد تعادل بهتر و سالم‌تری بین لذت و درد برقرار کنیم، اما عصب‌شناسی کافی نیست. ما به تجربیات زندگی انسانی هم نیاز داریم. در این خصوص چه کسی بهتر از افرادی که در برابر مصرف بیش از حد و اجبارگونه آسیب پذیرترند، یعنی افراد مبتلا به اعتیاد، می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه بر مصرف بیش از ‌حد و اجبارگونه غلبه کنیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب کنترل دوپامین اثر آنا لمبکی

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کنترل دوپامین از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتابِ کنترل دوپامین از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی کتابِ کنترل دوپامین:

کتابِ کنترل دوپامین (چطور دچار اعتیاد به هر چیزی نشویم) اثر آنا لمبکی روانپزشک آمریکایی و مدیر کلینیک تشخیص دوگانۀ اعتیاد استنفورد است. این کتاب اولین‌بار در سال 2021 منتشر شد. هدف این کتاب واکاوی علوم اعصاب پاداش است، این واکاوی شما را قادر می‌سازد تعادل بهتر و سالم‌تری بین لذت و درد برقرار کنید. این کتاب براساس داستان‌های واقعی بیمارانِ دکتر آنا لمبکی نوشته شده است که در دام اعتیاد اسیر شده بودند و دوباره راه خود را پیدا کرده‌اند. کتاب کنترل دوپامین کمی پس از انتشار یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و لس‌آنجلس تایمز شد.

واکنش‌های جهانی به کتابِ کنترل دوپامین:

«آنا لمبکی عمیقاً تجربه‌ای را که اغلب در اتاق درمان دربارۀ رابطه میان اعتیادهای مدرن و مغز وجود دارد، درک کرده است. داستان‌های او در کتابِ کنترل دوپامین درمورد راهنمایی مردم برای یافتن تعادل سالم بین لذت و درد، این قدرت را دارد که زندگی شما را متحول کند.» - لاری گاتلیب، نویسندهٔ کتاب بهتره با یکی حرف بزنی

«بررسی‌ای خیره‌کننده در مورد لذت‌جویی و اعتیاد... خوانندگانی که به دنبال تعادل هستند به این راهنمای آموزنده و جذاب لمبکی نیاز خواهند داشت.» - ناشران هفتگی

«همۀ ما آرزوی دوری از کارهای روزمره و بخش‌های ناراحت‌کنندۀ زندگی‌هایمان را داریم. چه می‌شد اگر به جای تلاش برای فرار از این موارد یاد بگیریم که به سمت ‌آن‌ها برویم تا با خودمان و افرادی که زندگی‌مان را با آن‌ها به اشتراک گذاشته‌ایم به یک هماهنگی صلح‌آمیز برسیم؟ لمبکی کتابی نوشته است که طرز تفکر ما را در مورد بیماری روانی، لذت، درد، پاداش و استرس به‌طور اساسی تغییر می‌دهد. آن را بخوانید، حتماً از این کار خود خوشحال خواهید شد.» - دانیل لویتین، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز

چرا باید کتابِ کنترل دوپامین را بخوانیم؟

همهٔ ما رفتارهایی را انجام می‌‌دهیم که آرزو می‌کنیم کاش انجام نمی‌دادیم یا تا حدی از انجام آن پشیمان می‌شویم، خواه مصرف زیاد شکر باشد یا افراط در خرید، چشم‌چرانی کردن باشد یا کشیدن سیگار. در دنیایی که مصرف‌کردن به انگیزهٔ تمام‌عیار زندگی ما تبدیل شده است، کتاب کنترل دوپامین راه‌حل‌هایی عملی برای نحوهٔ مدیریت مصرف بیش از حد و اجبارگونه دارد. کتاب دنیای دوپامین با نثر ساده و مکالمه‌محور دربارۀ دوپامین و نقش آن در لذت‌بردن و درد‌کشیدن صحبت کرده است تا شما با خواندن این کتاب بیشتر با بدن، مغز و عملکرد آن آشنا شوید.

جملات درخشانی از کتابِ کنترل دوپامین:

«به استقبال جیکوب در اتاق انتظار رفتم. اولین حسم نسبت به او چه بود؟ اینکه آدم مهربانی است. او در اوایل دههٔ شصت زندگی خود بود، با وزنی متوسط، چهره‌ای آرام اما خوش‌تیپ؛ یک مرد پا به سن گذاشته بود. او یونیفرم استاندارد سیلیکون‌ولی را پوشیده بود؛ لباس خاکی رنگ و پیراهن معمولی دکمه‌دار. غیرعادی به‌ نظر نمی‌رسید. مثل کسی نبود که رازی دارد. همانطور که جیکوب در پیچ و خم کوتاه راهروها پشت سر من می‌آمد، می‌توانستم اضطراب و تشویش او را که مانند امواجی بر پشتم می‌غلتید احساس کنم. زمانی را به یاد آوردم که بیماران مضطرب را پیاده به مطب خود بازمی‌گرداندم. با خود فکر کردم آیا من خیلی سریع راه می‌روم؟ آیا به اندامم پیچ‌وتاب می‌دهم؟ آیا باسن من غیرعادی به نظر می‌رسد؟ الان به نظرم می‌رسد که خیلی از آن زمان گذشته است. اعتراف می‌کنم که نسخهٔ بسیار باتجربه‌تر و آبدیده‌تری از خود سابقم شده‌ام؛ خویشتن‌دار و احتمالاً بی‌تفاوت‌تر. آیا آن زمان که کمتر می‌‌دانستم و بیشتر براساس احساسم عمل می‌کردم دکتر بهتری بودم؟ به دفترم رسیدیم و در را پشت سر او بستم. به آرامی یکی از دو صندلی همسان و هم‌ارتفاع با کفی سبز را که با فاصلهٔ شصت سانتی از هم قرار داشتند به او تعارف کردم؛ نشست. من هم همین‌طور. نگاهی به اتاق انداخت. دفتر من یک اتاق سه در چهار است، با دو پنجره. یک میز با رایانه، یک بوفهٔ پر از کتاب و یک میز کوتاه بین صندلی‌ها. میزتحریر، بوفه و میز کوتاه همگی از چوب قرمز مایل به قهوه‌ای ساخته شده‌اند.»

«من دیوید را در سال 2018 ملاقات کردم. او از نظر فیزیکی کاملاً عادی بود: سفیدپوست با هیکل متوسط و موهای قهوه‌ای. او حس بلاتکلیفی خاصی در مورد خود داشت که باعث می‌شد کم سن‌وسال‌تر از سی‌وپنج سالی که در پروندهٔ پزشکی‌اش ثبت شده بود به‌نظر برسد. با خودم فکر کردم آمدن او به اینجا دوام نخواهد آورد؛ یک یا دوبار به کلینیک برمی‌گردد و دیگر هرگز او را نخواهم دید. اما آموخته‌ام که قدرت پیش بینی من غیر قابل اعتماد است. بیمارانی داشته‌ام که باور داشتم می‌توانم به آنها کمک کنم اما ثابت کردند غیرقابل تغییر هستند، و دیگرانی که از آنها مایوس و ناامید بودم و به طرز شگفت انگیزی انعطاف‌پذیر بودند. از این رو اکنون وقتی بیماران جدید را می‌بینم، سعی می‌کنم آن صدای تردید را خاموش کنم و به یاد بیاورم که همه شانس بهبودی دارند. گفتم: «به من بگو چه چیزی تو را به اینجا آورده است.» مشکلات دیوید از کالج شروع شد، اما دقیق‌تر این است که بگویم شروع آن از روزی بود که وارد خدمات بهداشت روان دانشجویی شد. او یک دانشجوی بیست‌سالهٔ سال دوم در شمال ایالت نیویورک بود که به‌دنبال دریافت کمک برای رفع اضطراب و عملکرد ضعیفش در مدرسه بود. اضطراب او در اثر تعامل با غریبه‌ها یا هر کسی که به‌خوبی نمی‌شناخت ایجاد می‌شد. صورتش سرخ می‌شد، سینه و پشتش حس خفقان پیدا می‌کرد و افکارش به هم می‌ریخت. از شرکت در کلاس‌هایی که باید در حضور دیگران صحبت می‌کرد اجتناب می‌کرد.»

«مسائل پزشکی نیز با تلاش ما برای جهانی بدون درد دگرگون شده است. تا قبل از قرن بیستم پزشکان معتقد بودند داشتن درجاتی از درد خوب است. جراحان برجستهٔ قرن نوزدهم تمایلی به انجام بیهوشی عمومی در حین جراحی نداشتند، زیرا معتقد بودند که درد پاسخ ایمنی و قلبی عروقی را تقویت و بهبود را تسریع می‌کند. اگرچه شواهدی ندیده‌ام که نشان دهد درد واقعاً باعث سرعت‌بخشیدن به ترمیم بافت می‌شود، اما شواهدی جدید وجود دارد که نشان می‌دهد مصرف مسکن‌های مخدر در حین جراحی باعث کاهش سرعت ترمیم آن بافت می‌شود. پزشک معروف قرن هجدهم، توماس سیدنهام در مورد درد چنین گفت: «به عقیدهٔ من هر تلاش افراطی که در پی فرونشاندن کامل درد و التهاب باشد خطرناک است. مطمئناً درجهٔ متوسطی از درد و التهاب در اندام‌ها ابزاری است که طبیعت از آن برای حکیمانه‌ترین اهداف استفاده می‌کند.» در مقابل، امروزه از پزشکان انتظار می‌رود که تمام دردها را از بین ببرند تا مبادا در نقش خود به‌عنوان یک شفادهنده‌ی دلسوز شکست بخورند. درد به هر شکلی خطرناک تلقی می‌شود، نه فقط به این دلیل که درد دارد، بلکه به این دلیل که تصور می‌شود با ایجاد یک آسیب عصبی که هرگز التیام نمی‌یابد، مغز را برای ایجاد دردهای دیگر در آینده تحریک می‌کند. تغییر الگو حول مسئلهٔ درد منجر به تجویز گستردهٔ قرص‌هایی برای داشتن احساس خوب شده است. امروزه از هر چهار بزرگسال آمریکایی بیش از یک نفر ـ و از هر بیست کودک آمریکایی بیش از یک نفر ـ روزانه یک داروی روانپزشکی مصرف می‌کند. استفاده از داروهای ضدافسردگی مانند پاکسیل، پروزاک و سلسکا در سراسر کشورهای جهان در حال افزایش است و ایالات متحده در صدر این فهرست قرار دارد.»

دوپامین و تأثیرات آن:

دوپامین به‌عنوان هورمون احساسِ خوب شناخته می‌شود. این هورمون درواقع بخشی از سیستم پاداش شما و یکی از برجسته‌ترین انتقال‌دهنده‌های عصبی است که بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد. عملکرد این هورمون در مغز باعث یادگیری و دقت، هیجان و شادی می‌شود و حالت‌های روحی مثل افسردگی، لذت، سرخوشی و خواب را کنترل می‌کند. دانشمندان دوپامین را نوعی ارز جهانی برای اندازه‌گیری پتانسیل اعتیادآور یک تجربه می‌دانند. یعنی هرچه میزان دوپامین ایجاد‌شده در مسیر پاداش مغز بیشتر باشد، آن تجربه برایتان اعتیادآورتر خواهد بود. یکی از جالب‌توجه‌ترین یافته‌های علوم اعصاب در قرن گذشته علاوه بر کشف دوپامین، این بوده است که مغز لذت و درد را در یک مکان پردازش می‌کند و این‌که لذت و درد مانند دو قسمت ترازو عمل می‌کنند.

در کتابِ کنترل دوپامین چه می‌خوانیم؟

کتاب کنترل دوپامین دربارهٔ لذت و درد است و مهم‌تر از همه این‌که دربارهٔ رابطهٔ بین لذت و درد است و این‌که چگونه برقراری توازن بین لذت و درد برای یک زندگی خوب ضروری است. اما چرا دانستن این موضوع برای ما حیاتی است؟ چون ما جهان را از مکان کمبودها به مکانی با فراوانی فوق‌العاده تبدیل کرده‌ایم. مواد مخدر، غذا، اخبار، قمار، خرید، بازی، رسانه‌های اجتماعی به‌وفور در دسترس انسان‌ها قرار دارد و افزایش تعداد، تنوع و قدرت محرک‌های بسیار پُرپاداش امروزی واقعاً خیره‌کننده است. درواقع گوشی هوشمند یک سوزن زیرپوستی مدرن امروزی محسوب می‌شود که بیست‌وچهار ساعته به یک نسل پرشور و هیجان دوپامین دیجیتالی تزریق می‌کند. اما سؤال اصلی این‌جاست که چرا دریافت این مقدار دوپامین برای بدن انسان مضر است؟ دکتر آنا لمبکی در کتابِ کنترل دوپامین توضیح می‌دهد که چطور دائماً در هیجان بودن باعث درد می‌شود و با تلفیق علوم اعصاب پیچیده و توضیح آن، نشان می‌دهد که چگونه کنترل دوپامین باعث رضایت و پیوستگی در زندگی می‌شود.

فهرست مطالب کتابِ کنترل دوپامین

• مشکل کجاست؟
• بخش اول: تعقیب لذت
• فصل اول: ماشین‌‎های خودارضایی ما
• فصل دوم: فرار از درد
• فصل سوم: تعادل لذت و درد
• بخش دوم: مقید ساختن خود
• فصل چهارم: روزه‌ی دوپامین
• فصل پنجم: فضا، زمان و معنا
• فصل ششم: تعادل به هم ریخته؟
• بخش سوم: تعقیب درد
• فصل هفتم: فشار وارد کردن روی سمت درد
• فصل هشتم: صداقت کامل
• فصل نهم: شرم اجتماعی
• نتیجه‌‎گیری: درس‌های تعادل 

اطلاعات بیشتر دربارهٔ کتابِ کنترل دوپامین

• کتابِ کنترل دوپامین با عناوین «دنیای دوپامین» و «سرزمین دوپامین» نیز در ایران به چاپ رسیده است.

اگر از خواندن کتابِ کنترل دوپامین لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب دوپامین مولکولی با خواص شگفت‌انگیز اثر دانیل ز. لیبرمن دانشمند، روانپزشک و استاد دانشگاه جورج واشینگتن است. او در این کتاب با کمک آمار و تحقیقات علمی از تأثیر دوپامین بر جنبه‌های گوناگون زندگی از جمله عشق، ورزش، اعتیاد، سیاست، خلاقیت، مهاجرت و پیشرفت می‌گوید.

دربارۀ آنا لمبکی‌: روان‌پزشک آمریکایی

کنترل دوپامين

آنا لمبکی روان‌پزشک آمریکایی و مدیر کلینیک تشخیص دوگانۀ اعتیاد استنفورد در دانشگاه استنفورد است. هدف این کلینیک حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات مصرف مواد، اعتیادهای رفتاری و اختلالات روانپزشکی هم‌زمان است. او متخصص اپیدمی مواد مخدر در ایالات متحده نیز هست. کنترل دوپامین آخرین کتاب و پرفروش‌ترین کتاب او است. لمبکی مدرک کارشناسی‌اش در رشتۀ علوم انسانی را در سال 1989 از دانشگاه ییل دریافت کرد. او مدرک دکترایش را از دانشگاه پزشکی دانشگاه استنفورد در سال 1995 اخذ کرد و دورۀ رزیدنتی‌اش را در بخش روانپزشکی دانشگاه استنفورد گذراند و در سال 1998 فارغ‌التحصیل شدو در سال 2003 مدرک بورد پزشکی‌اش را دریافت کرد. لمبکی در تِد (TED) نیز سخنرانی‌هایی در مورد اپیدمی مواد مخدر و مدیریت درد ارائه کرده است. تخصص لمبکی در رابطه با مواد مخدر و الکل است اما علاقۀ خاصی به موضوع اعتیاد به تلفن‌های هوشمند و انواع فناوری دارد. گرچه طبق «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و انواع فناوری اختلال یا بیماری محسوب نمی‌شود، لمبکی اعتقاد دارد که تلفن‌های هوشمند نه تنها اعتیادآور هستند بلکه می‌توانند با افزایش دسترسی باعث تشدید سایر رفتارهای اعتیادی شوند. لمبکی در یک فیلم مستند شبکۀ نتفلیکس نیز حضور داشته است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی