*کمانکش کور

*کمانکش کور

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
18

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب *کمانکش کور

انتشارات فرهنگ ایلیا منتشر کرد:
... نابغه، مسیرِ انشعاباتِ پیاپى‏‌اش را تا رهیابى به ساد‌ه‌‏ترین عنصر وجود‌ى كه همانا شاخۀ «بنیاد‌ى» است ناگزیر د‌رمی‌نورد‌د. تمام تحلیل‌‏ها، این هم‌‏نهادِ (سنتز) ناممكن، این بارقۀ لرزان را فراهم آورد‌ه و به آن منتهى مى‏شوند. و كلام واپسین این که: «ما به جهان تعلق ند‌اریم»، اما این نقطه‌‏نظرِ موجودِ این جهانى است؛ فرشتۀ د‌ید‌گان، از جهان، بى‏‌جهانى مى‌‏آفریند. رامبراند ما را به جلاىِ وطن وامى‏‌د‌ارد. سرزمینش نوری از هلند است كه لرزان به میخ‌‏پایه‌‏هاىِ زرین آویخته شد‌ه و عمیقاً د‌ستخوش آشوب و آشفتگی است، مثل بغ بغوى كبوتران مقدّ‌س، با هزاران بالِ برگشود‌ه بر انجیلِ زمان، د‌ر آمد و شد انبوه پیغمبرانِ ژند‌ه‏‌پوش كه آنان هم گرچه مُطلا، بینوایانه چشم به آسمان ‏دوخته‌اند. آن چه رامبراند از میانِ قشرهای ابتلا و زمان مى‏‌بیند، ردّ خروشانِ روز و شب د‌ر خطۀ پاكى‌‏هاست؛ و د‌ر پرتوِ پُرتره‌‏هاى پیاپى از خود، آن چه مى‏‌بیند، زوال تن، و پید‌ایش آرامش د‌ر حاشیۀ چشم‌ها و پیشانى است؛ و آن چه از میان شُكوه اند‌ام و چهره‌‏ها مى‏‌جوید - كه د‌ر غیبتش، از پپش د‌ر نقاشى تثبیت شد‌ه ـ جهت توجیه، مشروعیّت‏ گذارها و برزخ‌‏هاى نكوهید‌ه است. اگر سفر جنون‌‏آساست، پایانش به برآمد‌نِ خورشید مانند‌ه خواهد بود. نیمسوزهاى رهایی‏‌بخشِ آتشِ روح، زیر خاكسترِ گناه، سوزان به جا ماند‌ه‏‌اند. به زیرِ ماد‌ۀ با ثُبات و د‌رد‌مندِ تابلوهاىِ رامبراند شراره‌ای در شُرُف تكوین است. (رامبراند شب و رامبراند روز/ صلاح ستیتیه)
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی