

انتشارات آرامین صلح منتشر کرد:
دوستِ من، این داستان را برای تو نوشتم، اما نمی دانم که از تاریکی چه میدانی؟
کاغَک یک شب در جایی خیس و سرد، دور از پدر و مادر به دنیا آمد و زندگیاش در یک خانواده از کلاغهای باهوش و قانونمند آغاز شد.
همه چیز خوب بود اما شادی و خوشحالی دوام زیادی نداشت، چون شورای کلاغها از ترسِ سپید شدنِ بال و پرش، او را از جنگلِ صنوبر اخراج میکنند.
کاغک بر روی درختِ سپیدار با یازده درخت فاصله از جنگل زندگی میکرد که دوباره تاریکی را لمس میکند. از جوانی و سازگاری او چیزی نگذشته بود که ناخواسته در رودخانه سقوط میکند و جریان آب او را به درونِ غاری مملو از تاریکی و ناامیدی میبرد!
خسته و ناتوان از مبارزه برای زندگی، درست در لحظهای که از هر سو نور را گم کرده بود با تمام وجود فریاد میکشد و به گونهای عجیب کایرا دختر فرمانروای خفاشها پیدایش میکند. وکاغکِ بال شکسته قدم به دنیا قدرتهای فراتر از تاریکی میشود و ...!
محمدرضا عبدالهپور
فروشگاه اینترنتی 30 بوک


شاید بپسندید














از این نویسنده













