نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات دانش آفرین منتشر کرد:
در این کتاب میتوانید با توصیهها و راهکارهای سودمند در خصوص رویارویی و پذیرش شخصیت واقعی خود آشنا شوید. میخوانید که نباید در قبال مسائلی که خجالتآور نیستند، شرمسار باشید، بلکه به جای آن عزت نفس خود را تقویت کرده و با وجود هر عیب و نقصی، خود را بیشتر دوست بدارید.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
کتابِ تصمیم گرفتم خودم باشم از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ تصمیم گرفتم خودم باشم از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
تصمیم گرفتم خودم باشم: اجازه نده دیگران به زندگیات آسیب بزنند، اثر کیم سو هیون نویسندهٔ کرهای است. او در این کتاب با ایدههای عمیق و آرامشبخش خود به بزرگسالان یاد میدهد چطور خودشان باشند و با تغییرات دنیای بزرگسالی کنار بیایند. تا امروز بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب در سراسر جهان به فروش رفته است.
شاید در ابتدا نوشتههای کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم بهنظرتان کلیشهای و تکراری بیاید، اما این کتاب فرصتی را برای تأمل در اختیار افرادی میگذارد که خودِ واقعیشان را فراموش کردهاند. این کتاب به شما یاد میدهد که گول تبلیغات و زندگی دستچین شدهٔ دیگران در رسانههای اجتماعی را نخورید، دست از مقایسهٔ زندگی خودتان با دیگران بردارید و واقعاً زندگی کنید. این کتاب برای آنهایی است که در دنیا سرگردان شدهاند، بزرگسالانی که میخواهند خودشان را پیدا کنند و برای همهٔ کسانی که از زندگی بزرگسالی به ستوه آمدهاند.
«بعد از فارغالتحصیلی از کالج، بلافاصله در یک شرکت به عنوان کارآموز مشغول به کار شدم. مدیر تیم با من مثل یک خدمتکار رفتار میکرد اسمش را گاپجیل میگذارم. این خانم مدیر نه تنها از من میخواست صفحهای که مقابلش بود را ده سانتی متر جابهجا کنم، بلکه هر بار خطای کوچکی مرتکب میشدم، مرا توبیخ میکرد و میگفت: «میخوای پدرت رو درارم؟» با اینکه هر حکت از سوی من، مورد سرزنش وی واقع میشد، من به کارم ادامه دادم و با علم به اینکه من پایینترین رتبه را در شرکت داشتم، آن دوره از زندگیام را بهعنوان یک کارآموز دونپایه گذراندم. بعد از یک روز طولانی پس از به پایان رساندن دوره کارآموزی، میخواستم بخوابم که ناگهان یاد آن مدیر افتادم و خشمگین و عصبی شدم. کارهای او نبود که نمیتوانستم بپذیرم، در واقع از خودم عصبانی بودم که در آن موقعیتها حتی نتوانسته بودم احساساتم را نشان دهم. او قدرت چندانی نداشت اما هر بار مثل یک کارمند بالا رتبه و بزرگ رفتار میکرد، من ساکت میماندم و این باعث میشد او با من بیشتر بدرفتاری کند. شاید این قضیه متفاوت باشد اما کسانی که در راه مبارزه برای دموکراسی شکنجه شدهاند، میگویند که دردناکترین بخش ماجرا، شکنجههایی که متحمل شدند نبوده، بلکه ترسی که هنگام شکنجه با آن دست و پنجه نرم کردهاند و سکوتی که اختیار کردهاند، آنها را بیش از هر چیز دیگری عذاب میدهد. تقصیر ما نیست اما تسلیم بیعدالتی شدن بیشتر از خود بیعدالتی، به عزت نفس ما آسیب میزند.»
«وقتی اولینبار وارد دنیای جدید اینستاگرم شدم، میان تمام عکسهایی که در صفحهام به نمایش درمیآمد، عکس زنی جذاب توجهم را جلب کرد. صفحه او را چک کردم و زندگی به اصطلاح لاکچری او را دیدم. او صورتی زیبا، هیکلی فوقالعاده و انواع و اقسام وسایل برند و گران قیمت را داشت و همیشه در سفر به سر میبرد. اما چیزی که مرا شوکه کرد، تفاوت زندگیاش با من نبود، بلکه تعداد دنبال کنندههایش بود. چرا این همه آدم، زندگی این زن را نظارهگر بودند؟ از سر کنجکاوی به کاوش صفحه او ادامه دادم و ناگهان کیمباپ مثلثی که آن روز صبح در کمال خوشحالی خورده بودم، رقت انگیز و کیف پولک دوزی شده 9800 وونی که همیشه به داشتنش افتخار میکردم، به نظرم کهنه آمد. رسانه به ما اجازه میدهد نیم نگاهی به زندگی دیگران بیندازیم اما این زندگیهای ظاهرا بی نقصی که پیشتر از آنها بیخبر بودیم، ما را کنجکاو میکنند و مشتاق میشویم بیشتر نگاه کنیم. اما آیا این کنجکاوی هیچ بهایی ندارد؟ کتاب راههای بدبختشدن میگوید سادهترین راه برای حس کردن بدبختی این است که به زندگی دیگران نگاه کنیم و آنها را با خود مقایسه نماییم. شاید فقط میخواهیم یک نگاه اجمالی بیندازیم و کنجکاویمان را برطرف کنیم اما با رفع این حس کنجکاوی، هیچچیز بدست نمیآوریم و فقط باید بهایی بپردازیم. بهای آن، حس بدبختیای است که بعد از آن به سراغمان میآید.»
«وقتی بچه بودم، یک برنامه تلویزیونی به نام نسل موفق پخش میشد. این برنامه، داستان زندگی اشخاص موفق را نشان میداد. شخصیت اصلی داستان هر هفته عوض میشد اما داستانها همیشه تکراری بودند. آنها گذشتهای غم انگیز و حال موفقی داشتند که همیشه نقطه مقابل هم قرار میگرفتند و برنامه، تلاش فوقالعاده و عزم تسلیمناپذیر آنها را به تصویر میکشید تا حرکت آنها از گذشته سخت به حال موفق را نشان دهد. با تماشای آن برنامه، حس میکردم میتوانم تمام شرایط دشوار را پشت سر بگذارم و با تلاش مداوم، به موفقیت برسم. اما وقتی بزرگتر شدم فهمیدم که آن برنامه فقط نخبهسالاری را رواج میداده است. هر کسی با توانایی و تلاش موفق میشود، درست مثل شعارهایی که در کتابهای انگیزشی میخوانیم. اما در واقعیت، این دو به تنهایی کلید موفقیت نیستند، بلکه تنها دو راه برای رسیدن به موفقیت محسوب میشوند. این فرمول برای رسیدن به موفقیت افسانهای در گذشته عمل میکرد چون آن زمان، اقتصاد به سرعت رو به رشد بود و همه، کم و بیش وضع اقتصادی یکسانی داشتند. اما حالا فرق میکند.»
کیم سو هیون نویسندهٔ کتابهای خودیاری و اهل کره جنوبی است که کتابِ تصمیم گرفتم خودم باشم را با کمک تجربههایش نوشت. او در این کتاب با داستانها، توصیهها و راهکارهایی ساده و کارآمد تجربهٔ زندگی را برای شما دلچسبتر میکند و به خوانندگان نشان میدهد که چطور باید صادقانه خودشان باشند و گولِ رسانهها و حرفهای دیگران را نخورند. او به شما نشان میدهد که چطور رسانهها با تبلیغات سعی دارند ذهن شما را فریب دهند و اینکه اشتباه است که دائماً به دنبال همدردی دیگران باشید. او به شما نشان میدهد که نیاز نیست همیشه سختکوش باشید و باید در جاهایی که لازم است از حق خودتان دفاع کنید. اینکه نباید زیادی تحتتأثیر حرفهای دیگران قرار بگیرید و اینکه اگر میخواهید درست زندگی کنید باید یاد بگیرید که بهعنوان خودتان زندگی کنید. با کمک کتابِ تصمیم گرفتم خودم باشم، اجازه نده دیگران به زندگیات آسیب بزنند و یاد بگیر که:
• نگرانِ بدبختیهایت نباشی؛
• فکر نکنی مشکلات تنها مال توست؛
• بهانه نیاوری؛
• برای برآوردهکردن انتظارات دیگران زندگی نکنی؛
• نگذاری افراد گذرا به زندگیات آسیب برسانند؛
• تحتتأثیر حرفهای دیگران قرار نگیری؛
• با گذشتهات خداحافظی کنی؛
• و همانطور که هستی زندگی کنی.
• کتاب هنر همهفن حریفشدن در احساسات اثر دکتر مارک براکت استاد مرکز مطالعات کودک دانشگاه ییل و مدیر مؤسس مرکز هوش هیجانی است. او در این کتاب به شما نشان میدهد چطور احساسات خود را کنترل کنید و نگرش، رفتار و احساساتتان را به فرزندانتان منتقل نکنید.
• کتاب مهربانی با خود اثر تیم دزموند متخصص و رواندرمانگر ازدواج و خانواده است. او در این کتاب یک برنامهٔ 14 روزه را طراحی کرده تا با کمک آن به شما یاد بدهد چطور با خودتان رابطهٔ بهتری داشته باشید و بدین ترتیب زندگی خود را تغییر دهید.
• کتاب سندروم دختر خوب اثر بورلی انگل نویسنده و درمانگر مشهور است. او در این کتاب با داستانهای الهامبخش از مراجعینش و همچنین توصیههای کاربردی، به شما نشان میدهد چطور با سندروم دختر خوب مقابله کنید و دست از راضی نگهداشتن دیگران بردارید و در نهایت کنترل زندگیتان را بهدست بگیرید.
کیم سو هیون نویسنده و تصویرگر اهل کره جنوبی است که دو کتابِ خودیاری پرفروش نوشته است. تاکنون بیش از دو میلیون نسخه از کتابهایش در سراسر جهان به فروش رفته است و در دست کتابخوانهای زیادی از جمله جونگ کوک، خوانندهٔ گروه موسیقی کی-پاپ بیتیاِس دیده شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.