وقتی پریان دریایی را باور کردیم

کتابِ وقتی پریانِ دریایی را باور کردیم از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.

کتابِ وقتی پریانِ دریایی را باور کردیم از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

کتاب وقتی پریانِ دریایی را باور کردیم اثر باربارا اونیل نویسندهٔ آمریکایی است که برای نوشتن داستان‌های عاشقانه برندهٔ جایزهٔ RITA شده است. این رمان در سال 2019 منتشر شد و او در این داستان از روابط پیچیدهٔ میان دو خواهر پرده برمی‌‌دارد و اقیانوسی از دروغ و جست‌وجوی حقیقت را به‌ تصویر کشیده است. رمانِ وقتی پریان دریایی را باور کردیم پرفروش‌ترین کتاب آمازون، واشنگتن‌پست، وال‌استریت ژورنال و یواِس‌اِی تودی شد.

«بی‌جهت نیست که باربارا اونیل یکی از برجسته‌ترین داستان‌نویسان امروز است. او با سبک خاص و ویژهٔ خود، از همان ابتدا، داستانی مهیج و جذاب از خود ارائه می‌کند. من از همان صفحهٔ نخست درگیر یک درام جذاب و مهیج، همراه با لایه‌هایی از یک مسئلهٔ پیچیدهٔ خانوادگی شدم که به‌طرز ماهرانه‌ای از آن رونمایی شده است. این داستانِ استادانهٔ خواهران و رازها، آسیب و رستگاری، و امید و شفا را از دست ندهید.» - سوزان ویکز، نویسندهٔ آمریکایی

«این رمان بیش از یک داستان معمایی، داستانی از دوران کودکی و معصومیت ازدست رفته است. رازهای پنهانی، دروغ‌ها و خیانت‌هایی است که دو خواهر با آن روبرو می‌شوند تا خود را در بزرگسالی کامل کنند. در این کتاب غوطه‌ور شوید و از جذابیت‌های این رمان پرشور و درخشان لذت ببرید و شاید حتی وجود پری دریایی را باور کردید.» - جولیت‌ بلکول

«داستانی احساسی در مورد رابطهٔ بین دو خواهر و دشواری روبه‌رو شدن با حقیقت.» - تودِی

«باربار اونیل در رمان وقتی پریانِ دریایی را باور کردیم با نثری واضح و صحنه‌هایی زیبا و شخصیت‌های جذابش شما را به داخل داستانی خانوادگی می‌کشاند تا طیف کاملی از احساسات انسانی را تجربه کنید و قلب خود را کنار آن‌ها بگذارید و درنهایت با روشن‌شدن حقیقت، شما نیز مانند آن‌ها شگفت‌زده شوید.» - گریس گرین، نویسنده

«وقتی پریانِ دریایی را باور کردیم یک تراژدی از دو خواهر است که از هم جدا شده‌اند و سرنوشت دوباره آن‌ها را به هم می‌رساند و متوجه می‌شوند که گذشته آن‌طور که فکر می‌کردند نبوده است. اونیل با چرخش‌های غافلگیرکننده‌اش داستانی مانند یک دریای درخشان خلق کرده است.» - کری آن کینگ، نویسنده

یک مرگ جعلی، خانه و خانواده‌ای پر از رمز و راز، گذشته‌ای پُر از رنج‌ودرد و دسیسه و سؤالی که تمام مدت ذهن خواننده را به خود مشغول می‌کند: چه شد که همه‌چیز این خانواده اشتباه پیش رفت؟ پس‌زمینهٔ شهر زیبای نیوزیلند و خانواده‌ای که از هم پاشیده است شما را وادار می‌کند تا انتهای این داستان پیش بروید.

او خواهرش را در اخبار تلویزیون دید، اما خواهرش که پانزده‌سال پیش مُرد! چه اتفاقی افتاده بود؟

جوزی بیانچی سال‌ها پیش در قطار در جریان یک حملهٔ تروریستی کشته شد. حداقل این چیزی است که خواهرش کِیت، پزشک اورژانس بیمارستانِ «سانتا کروز» باور کرده بود. با‌این‌حال تنها چند ثانیهٔ دلخراش لازم است تا دنیای کِیت زیرورو شود. زمانی که اخبار حادثهٔ آتش‌سوزی باشگاهی در اوکلند را پوشش می‌داد، کِیت زنی را دید که تلوتلوخوران از میان دود و آوار بیرون می‌آمد و شباهت او به خواهرش جوزی باورنکردنی و انکارنکردنی بود. همان زمان بود که سیل احساسات مختلف به کِیت هجوم آورد و غم‌واندوه شدیدی او را فرا گرفت و کِیت به این نتیجه رسید که حالا وقت آن است که با پیداکردن خواهرش که ظاهراً پانزده‌سال است به او دروغ گفته، خشم خود را برای همیشه فرو بنشاند و با خواهرش روبه‌رو شود تا بتواند حقیقت را کشف کند. کِیت پس از رسیدن به نیوزیلند شروع به مرور خاطرات گذشته‌اش می‌کند و روزرهایی را به‌خاطر می‌آورد که در ساحل با جوزی سپری کرده بود: مثلاً زمانی را به‌خاطر می‌آورد که یک پسر نوجوان گمشده بخشی از خانوادهٔ آن‌ها شده بود، یا زمانی که پدر و مادرش با ازدواجی به‌شدت آشفته آن‌ها را نادیده می‌گرفتند و ترومایی را به‌خاطر می‌آورد که او و جوزی را در تمام زندگی‌شان آزار داده بود. حالا این دو خواهر تنها در صورت کشف اسرار مدفون و رویارویی با حقیقت ویرانگر است که می‌توانند دوباره به هم بپیوندند. اما موضوع این است که شاید برای بازیابی این رابطه، آن‌ دو همه چیزشان را از دست بدهند.

• هنر به ارث بردن رازها اثر معروفِ باربارا اونیل نویسندهٔ آمریکایی است. نویسنده در این کتاب داستان دختری به نام اولیویا را تعریف می‌کند که وقتی مادرش می‌میرد متوجه می‌شود که ملکی چند صدساله را به ارث برده است و حتی عنوانی اشرافی نیز به او تعلق می‌گیرد. اولیویا با اندوه و غمگین از این‌که مادرش چنین رازی را سال‌‌ها از او پنهان داشته، سانفرانسیسکو را ترک می‌کند و تصمیم می‌گیرد راز زندگی‌اش را کشف کند.