

چند گفتار درباره توتالیتاریسم
انتشارات اختران منتشر کرد:
توتاليتاريسم خصم بىچونوچراى فرديت است و همه را يکرنگ و همشکل مىخواهد. در عين حال هرگز به انسان، آنچنان که هست، رضايت نمىدهد و سوداى از نو ساختن انسان را در سر دارد. شرط نخست اين بازسازى نوعى فراموشى تاريخى است. دولت توتاليتاريستى خاطرات مردم را نيز تيول خود مىداند. انسانها بايد گذشته و خاطرات خود را وابگذارند و ديروز و امروز و فردا را تنها در آينهى ايدئولوژى تاريخى ببينند. چون براى فرديت احترامى قابل نيست، چون انسان را وسيلهاى براى تحقق آرمانهاى محتوم و مکتوم تاريخ يا ذات برتر ديگرى چون نژاد يا ذوات ملکوتى به حساب مىآورد، پس ارجى براى عرصهى خصوى فرد قائل نيست و دولت را محق و درواقع مکلّف مىکند که بر تمامى لحظات زندگى يکيک انسانها نظارت کند. حتى خلوت ذهن آدمى را هم عرصهاى خصوصى نمىداند و دولت توتاليتاريستى ادارهى آن را در دست قدرت خود مىخواهد. دقيقاً به همين خاطر، اينگونه دولتها صرفاً با دشمنان عملى خود نمىستيزند بلکه دشمنان بالقوه و ذهنى خود را نيز مىجويند و عقوبت مىکنند.
فروشگاه اينترنتي کتاب 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













