

بیست و یک داستان
انتشارات کارنامه منتشر کرد:
نجف دریابندری اولین مترجم ارنست همینگوی به زبان فارسی نیست و آثار زیادی را هم از همینگوی ترجمه نکرده اما گاهی از او به عنوان معرف همینگوی در ایران یاد میکنند. این که چه چیزی طناب همینگوی را چنین محکم به قایق زندگی دریابندری گره زده به سادگی قابل توضیح نیست. به نظر میرسد که غیر از توانایی خاص دریابندری در ترجمه، مقداری از این رابطه مربوط میشود به تشابه خصوصیاتی از شخصیت دریابندری با همینگوی و آشنایی خاص دریابندری با زبان دریا و زبان و نحوه زندگی مردم جنوب که در ترجمههای او به کار رفته است.
میتوان گفت دریابندری با همینگوی آغاز کرد و با همینگوی تمام کرد. اولین ترجمه او از همینگوی زمان وداع با اسلحه است که آن را در بیستوچند سالگی ترجمه کرد. کتاب دیگر رمان پیرمرد و دریاست که دریابندری چند بار آن را اثر مورد علاقه خود معرفی کرده بود و حالا در کتاب حاضر ترجمه بیست و یک داستان کوتاه از همینگوی آمده است که جزو آخرین ترجمههای دریابندری است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب بیست و یک داستان اثر ارنست همینگوی
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی کتابِ بیست و یک داستان:
چرا باید کتابِ بیست و یک داستان را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتابِ بیست و یک داستان:
«حالا در ذهنش ایستگاه قطاری میدید در قره گچ و او با کولهاش ایستاده بود و آن هم چراغ قطار سمپلون - اوریان بود که حالا تاریکی را میشکافت و او داشت پس از آن عقبنشینی از تراکیه میرفت. این یکی از چیزهایی بود که برای نوشتن کنار گذاشته بود، که آن روز صبح سر میز صبحانه از پنجره بیرون را تماشا میکرد و برف را روی کوههای بلغارستان میدید و منشیِ نانسِن از پیرمرد پرسید که آيا این برف است و پیرمرد نگاه کرد و گفت که نه، این برف نیست، هنوز زود است برف باشد. و منشی برای دخترهای دیگر تکرار کرد که نه، دیدید گفتم، برف نیست، و آنها همهشان گفتند برف نیست، ما اشتباه میکردیم. ولی برف بود و او وقتی به فکر جابهجایی جمعیت افتاد مردم را توی همان برف فرستاد. و مردم توی همان برف راه افتادند تا بالأخره در آن زمستان مردند. باز هم برف بود که در تمام هفتهٔ کریسمس آن سال در گاوئرتال میبارید، آن سال در خانهٔ آن هیزمشکن زندگی میکردند که یک اجاق بزرگ و چهارگوش چینی داشت که نصف اتاق را گرفته بود و آنها روی تشکهایی میخوابیدند که توشان را با برگ راش پُر کرده بودند، همان دفعهای که آن سرباز فراری آمد که پاهاش توی برف خونی شده بود. گفت پلیس دارد دنبالش میآید و آنها جورابهای پشمی به او دادند و سرِ ژاندارمها را با حرف گرم کردند تا باد روی ردّ پا را پوشاند.»
بخشی از داستان دکتر و زن دکتر:
«دیک بولتن از اردوگاه سرخپوستها آمد که تنهٔ درختها را برای پدر نیک خرد کند. پسرش اِدی و سرخپوست دیگری به نام بیلی تَبِشا را هم با خودش آورد. اینها از دروازهٔ پشتی از توی جنگل آمدند و اِدی ارهٔ درختبری درازی را روی دوش میآورد. اره روی دوشش لنگر برمیداشت و با قدم برداشتنِ او صدای آهنگینی میداد. بیلی تَبِشا دو تا اهرم بلند قلابدار دستش گرفته بود. دیک سه تا تبر زیر بغل زده بود. دیک برگشت دروازه را بست. آن دو نفر دیگر از جلو افتادند رفتند لب دریاچه، که چند تنهٔ درخت آنجا زیر ماسه دفن شده بود. این تنهها از تنههای شناور بزرگی که کشتی بخار مجیک تا کارگاه چوببری یدک میکشید توی آب افتاده بود و آب آنها را به ساحال آورده بود و اگر کسی آنها را برنمیداشت دیر یا زود کارگران مجیک با قایق پارویی کنار ساحل راه میافتادند و پیداشان میکردند و یک میخ آهنی حلقهدار به ته هر کدامشان میکوبیدند و آنها را میکشیدند به وسط دریاچه و سد شناور تازهای از آنها میساختند. ولی چوببرها ممکن بود هرگز به سراغ آنها نیایند، چون که چند تنهٔ درخت ارزش آن را نداشت که کارگرهای کشتی برای جمعآوری آنها بیایند. اگر کسی برای بردن آنها نمیآمد کنار ساحل خیس میخوردند و میپوسیدند.»
بخشی از یک داستان خیلی کوتاه:
«یک غروب خیلی گرم در پادوئا او را بردند روی بام و از آنجا توانست بالای شهر را تماشا کند. پرستوها توی آسمان بودند. کمی بعد هوا تاریک شد و نورافکنها روشن شدند. بقیه رفتند پایین و بطریها را با خودشان بردند. او و لوتس صداشان را از بالکن پایین میشنیدند. لوتس روی تختخواب نشست. در آن شب گرم تنش خنک و تر و تازه بود. لوتس سه ماه کشیک شب داشت. دیگران با خوشحالی کشیک شب را به او میدادند. وقتی مرد را عمل میکردند لوتس برای تخت عمل آمادهاش کرد، و دربارهٔ تنقیه با هم شوخی کردند. زیر دستگاه بیهوشی خیلی مواظب خودش بود که آن موقعی که آدم پرتوپلا میگوید حرف بیخودی نزدند. وقتی با چوب زیر بغل راه افتاد درجهٔ تب بیمارها را میگرفت، برای اینکه لوتس مجبور نشود از رختخواب بیرون بیاید. فقط چند بیمار در بیمارستان بودند که همهشان از قضیه خبر داشتند. همهشان با لوتس خوب بودند. وقتی از راهروها برمیگشت دربارهٔ لوتس که در تختخوابش بود فکر میکرد. پیش از آنکه به جبهه برگردد به کلیسا رفتند و دعا کردند. کلیسا تاریک و ساکت بود و آدمهای دیگری هم بودند که دعا میکردند. میخواستند با هم ازدواج کنند، ولی وقت تشریفاتش را نداشتند و هیچکدام شناسنامه همراهشان نبود. احساس میکردند که انگار ازدواج کردهاند، ولی میخواستند همه این را بدانند، و یک کاری بکنند که این حالت را از دست ندهند.»
دربارهٔ کتابِ بیست و یک داستان:
فهرست داستانهای کتاب
• پیرمرد سر پل
• اردوگاه سرخپوستها
• دکتر و زن دکتر
• پایان یک چیز
• توفان سهروزه
• مشتزن
• یک داستان خیلی کوتاه
• خانهٔ سرباز
• انقلابی
• گربه زیر باران
• برف سراسری
• در کشور دیگر
• تپههای مثل فیلهای سفید
• آدمکشها
• یک تحقیق ساده
• ده سرخپوست
• بهشت آلپ
• داستان معمولی
• جای تمیز و روشن
• روشنی این عالم
اگر از خواندن کتاب بیست و یک داستان لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• زنگها برای که به صدا در میآید اثر ماندگار دیگری از ارنست همینگوی نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب داستان جنگ داخلی اسپانیا میان جمهوریخواهان و سلطنت طلبان فاشیست است. رابرت جوردن شخصیت اصلی این رمان و اهل آمریکاست که داوطلبانه وارد ارتش جمهوریخواهان میشود و چون به او مأموریت میدهند که یک پل استراتژیک را منفجر کند او به یک گروه چریک میپیوندد.
دربارۀ ارنست همینگوی: برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات

دربارهٔ آثار همینگوی:
دربارهٔ نجف دریابندری: مترجم کتابِ بیست و یک داستان

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













