نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
دیوید رالف گریبر (1961-2020) انسانشناس آمریکایی، آنارشیست برجسته و عضو هیئت علمی مدرسه اقتصاد لندن بود. «سقوط همهچیز» که با همکاری دیوید ونگرو در 704 صفحه تدوین شده، یک سال پس از مرگ گریبر، در نوامبر 2021 در نشر «فارار اشتراوس اند ژیروکس» منتشر شده است. گریبر دوم سپتامبر 2020 در بیمارستانی در ونیز درگذشت.
گریبر که از خانوادهای مبارز برخاسته بود، از چهرههای اصلی جنبش اشغال والاستریت که از سپتامبر 2011 در نیویورک آغاز شد، به شمار میرفت. خواسته اشغالکنندگان وال استریت عمدتاً رفع نابرابریهای اقتصادی، مبارزه با فرهنگ اقتصادی سرمایهداری و از بین بردن دسترسی و نفوذ دلالان شرکتی و غولهای پولی در دولت آمریکا بود. پدر گریبر نیز در جنگ داخلی اسپانیا همراه با مبارزان آنارشیست جنگیده بود. مادرش نیز عضو اتحادیه بینالمللی «کارگران بخش تولید لباس» بود که یکی از بزرگترین اتحادیههای کارگری در آمریکا به شمار میرفت. «کارگران بخش تولید لباس» از نخستین اتحادیههایی در این کشور بود که اعضای دائمی و تراز اول آن از میان زنان بودند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
سپیدهدمان همه چیز از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
● برندۀ جایزۀ کتاب سال ساندی تایمز
● برندهٔ جایزهٔ کتاب سال آبزرور
● برندهٔ جایزهٔ کتاب سال بیبیسی
سپیدهدمانِ همه چیز (تاریخ جدید نوع بشر) اثر دو تن از چیرهدستترین متخصصان حوزههای انسانشناسی و باستانشناسی دیوید گریبر و دیوید ونگرو است. این کتاب بعد از ده سال تحقیق بیوقفه و یک سال پس از مرگ ناگهانی دیوید گیبر، در سال 2021 منتشر شد. نویسندگان این کتاب با توصیف تنوع جوامع اولیهٔ بشری، روایتهای سنتی توسعهٔ خطی تاریخ از بدویگرایی تا تمدن را نقد میکنند و در عینحال نشانمان میدهند که انسانها چگونه برای هزاران سال در فضایی از سیاستهای بزرگ، پیچیده اما غیرمتمرکز زندگی کردهاند. این کتاب پس از انتشار پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و آمازون شد و به بیش از سی زبان نیز ترجمه شد.
«کتاب سپیدهدمان همه چیز، کتابی انقلابی است که بیش از آنکه در مورد گذشته باشد، دربارهٔ زندگی حالِ انسانهاست.» - ساندی تایمز
«دیوید گریبر و دیوید ونگرو، در کتاب سپیدهدمان همه چیز تاریخی سیهزارساله را ارائه کردهاند که بسیار متفاوتتر و جالبتر از آن چیزی است که تا به امروز شنیدهایم.» - آتلانتیک
«اگر قصد داریم راههای جدیدی برای سازماندهی جامعهٔ امروز بیابیم، ناچار به درک اعمال گذشتهٔ اجدادمان هستیم و برای این کار نیاز داریم تا نسخههای موجود از تاریخ را به چالش بکشیم و نسخ نامتعارفتر را نیز مورد مطالعه قرار دهیم.» - گاردین
کتاب سپیدهدمان همهچیز اساساً درک شما از گذشتهٔ بشر را دگرگون خواهد کرد و راهی به سوی تصور اشکال جدید آزادی و روشهای جدید سازماندهی جامعه میگشاید. مطالعهٔ این کتاب را به دانشجویان رشتهٔ تاریخ، محققان، پژوهشگران، باستانشناسان و انسانشناسان توصیه میکنیم و هر کسی که به گذشتهٔ تاریخ بشر و تاریخ تمدن علاقه دارد.
«بخش اعظم تاریخ بشر یکسره از دسترس ما خارج شده است. نوع ما، هومر ساپینس، دستکم دویستهزار سال زیسته، اما از رویدادهای بخش عمدهی آن دوران تقریباً هیچ نمیدانیم. برای مثال، در شمال اسپانیا، در غار آلتامیرا، نقاشیها و حکاکیهایی در خلال دورهای دستکم دههزارساله، یعنی از حدود بیست و پنجهزار تا پانزدههزار سال پیش از میلاد، خلق شدهاند. احتمالاً رویدادهای چشمگیر بسیاری در این دوره رخ داده است. ما هیچ راهی نداریم که از چندوچون اغلب آنها باخبر شویم. این بیخبری پیامد چندانی برای اغلب مردم ندارد، چرا که بیشترشان بهندرت دربارهی گسترهی وسیع تاریخ انسان میاندیشند. دلیل چندانی هم ندارند که فکر کنند. اگر هم این مسئله به ذهن کسی خطور کند، معمولاً وقتی است که فکر میکنند چرا جهان چنین کثافتکدهای است و آدمها در اغلب موارد با هم اینقدر بد تا میکنند ـ یعنی فکر کردن به دلایل جنگ، حرصوطمع، استثمار و بیاعتنایی حسابشده به رنج دیگران. ما همیشه اینطور بودهایم، یا در مقطعی گند زدهایم به همهچیز؟ این بحثی اساساً الاهیاتی است. پرسش بنیادی این است: انسانها ذاتاً خوباند یا بد؟ اما اگر دربارهاش فکر کنید، پرسشی که با این واژهها طرح شد معنای چندانی ندارد. «خیر» و «شر» مفاهیمی یکسره انسانیاند. ممکن نیست ببینید کسی دارد استدلال میکند که ماهی یا درخت خوب یا بد است، چون «خیر» و «شر» مفاهیمیاند که انسانها ساختهاند تا خود را با دیگران مقایسه کنند. بنابراین، استدلال در اینباره که انسانها در عمق جانشان خوباند یا بد همانقدر عقلانی است که داد سخن در دهیم که انسانها در اساس خود چاقاند یا لاغر.»
«پیامدهای سیاسی مدل هابزی چندان به طولوتفصیل نیاز ندارد. فرض بنیادی نظام اقتصادی ما این است که انسانها در اساسِ خود تا اندازهای نابکار و خودخواه به شمار میآیند و تصمیماتشان را براساس محاسباتی بدبینانه و خودپرستانه میگیرند، نه با تکیه بر نوعدوستی یا همیاری؛ در این صورت، نهایت چیزی که میتوانیم طلب کنیم مهارهای درونی و بیرونی عالمانهتری است که بتوانند کششهای از قرار معلوم ذاتیمان به انباشت و جاهطلبی را در بند کنند. داستان روسو دربارهی چگونگی فروافتادن انسان از وضعیت بیگناهی برابریخواهانه به ورطهی نابرابری خوشبینانهتر به نظر میرسد (دستکم در این داستان از جای بهتری سقوط کردهایم)، اما امروزه معمولاً به این کار میآید که به وسیلهاش قانعمان کنند هر چند نظام حاکم بر ما ناعادلانه است، واقعنگرانهترین هدفی که میتوانیم در نظر بگیریم این است که دستی به سروگوشش بکشیم. در این زمینه خودِ واژهی «نابرابری» هم بسیار گویاست. از زمان بحران مالی 2008 و آشفتگیهای پیامدش، مسئلهی نابرابری و در کنارش تاریخ درازدامن نابرابری موضوع اصلی بحثها شده است. نوعی اجماع میان روشنفکران و حتی تا اندازهای میان نخبگان سیاسی پدید آمده مبنی بر اینکه سطح نابرابری عنانگسیخته است و اغلبِ معضلات جهانی به نحوی نتیجهی این شکافِ هر لحظه رو به گسترش میان داراها و ندارهاست.»
«آدمها فکر میکنند زندگی در میان بومیها بیبروبرگرد بسیار جالبتر از زندگی در شهری «غربی» است، بهویژه از آنجا که زندگی در این شهرها مستلزم ساعتها فعالیت یکنواخت، تکراری و بیمعناست. این موضوع که بهزحمت میتوانیم تصور کنیم این زندگیِ دیگرگونه تا چه حد سرگرمکننده و جالب است، احتمالاً بیشتر بازتاب حدومرزهای قوهی تخیلمان است تا محدودیتهای خود زندگی. یکی از زیانبارترین سویههای روایتهای معیار تاریخ جهان دقیقاً همین است که آنها همهچیز را از رنگوجلا میاندازند، افراد از کلیشههای سطحی فرومیکاهند و موضوعات را ساده میکنند (ما ذاتاً خودخواه و خشنایم یا ذاتاً مهربان و اهل همیاری؟)، به گونهای که درکمان از محدودهی احتمالات پیشِ روی بشر را تضعیف و چهبسا نابود میکنند. وحشیهای «نجیب» نهایتاً به همان اندازهی وحشیها خستهکنندهاند؛ به بیان دقیقتر، هیچکدام در عمل وجود نداشتهاند. خود هلنا والرو مصرانه بر این نکته تأکید داشت و میگفت یانومامیها نه دیوند نه فرشته؛ آنها انساناند، مثل سایرین. حال باید بهصراحت بگوییم نظریهی اجتماعی بهناچار همیشه مستلزم حدی از سادهسازی است. برای مثال، میتوان گفت کمابیش همهی اعمال انسان سویهای سیاسی، سویهای اقتصادی، سویهای روانی ـ جنسی و غیره و غیره دارد.»
برای نسلها، به ما گفتهاند که اجداد بدوی ما یا بیگناه و آزاد بودهاند یا اوباش و جنگجو و این چنین فرض شده که تمدن تنها با قربانیکردن آزادی اولیه یا رامکردن غرایز پستتر بهدست میآید. دیوید گریبر و دیوید ونگرو اما در کتاب سپیدهدمانِ همهچیز نشان میدهند که چگونه چنین نظریههایی برای اولینبار در قرن هجدهم به عنوان واکنشی محافظهکارانه به انتقادات قدرتمندی که ناظران و روشنفکران بومی از جامعهٔ اروپایی مطرح کردند، پدید آمد. بازنگری مجدد این رویارویی، درک ما از تاریخ بشر امروزی از جمله خاستگاه کشاورزی، مالکیت، شهرها، دموکراسی، بردهداری و حتی خودِ تمدن را تغییر میدهد. نویسندگان کتاب را با این مطلب شروع میکنند که حوزههای انسانشناسی و باستانشناسی دیدگاههای رایج در مورد پیشرفت تمدن غرب که افرادی مانند فرانسیس فوکویاما، جرد دایموند، یووال نوح هراری، چارلز سی. مان و ایان موریس آن را مطرح کردهاند، نمیپذیرند. سپس دیدگاه هابزی و روسو در مورد منشأ قرارداد اجتماعی را رد میکنند و بیان میکنند که هیچ شکل اصیل واحدی از جامعهٔ انسانی وجود ندارد. بهعلاوه آنها استدلال میکنند که گذار از دوران شکار به کشاورزی، یک تلهٔ تمدنی نبود که زمینه را برای نابرابری اجتماعی فراهم کند و در ادامه با تکیه بر تحقیقات راهگشا در باستانشناسی و مردمشناسی، نشان میدهند که چگونه زمانی که یاد بگیریم افکار منسوخ خود را کنار بگذاریم و آنچه واقعاً روی داده را درک کنیم، تاریخ به دورانی بسیار جالبتر تبدیل میشود.
«تاریخ بشر» در سالهای اخیر به یکی از پرطرفدارترین ژانرهای تاریخنگاری بدل شده است. اینگونه تاریخنگاریها از دو منظر جذاب و موردپسند خوانندگان هستند. از یک سو به دلیل ارائهٔ الگویی عمومی که کلیت روند تاریخ بشر را، جدا از زیروبمهای جزئیات تاریخی، برای خواننده معنادار میکنند و از سوی دیگر به خاطر همین خصلت ترکیبی و بینارشتهای استدلالها که «بهروزترین» دستاوردهای حوزههای تخصصی علوم را در پیوند با مثالهای زندگی روزمره قرار میدهند. شاید بتوان سؤالهای بدیهی تاریخ را اینگونه پرسید: مگر قرار نبود پیشینیانمان در عصر یخبندان بیشتر به میمونها نزدیک باشند تا به انسان؟ مگر قرار نبود نظامهای سیاسیشان ابتدایی و فاقد عناصر متکی بر انتخابهای آگاهانه باشند؟ مگر قرار نبود با ابداع کشاورزی و خلق مازادِ تولید، سلسلهمراتب اجتماعی و دولت ناگزیر شوند؟ مگر قرار نبود اندیشمندانِ روشنگری فرانسه به «وحشیان نجیب» آزادی را بیاموزند و نه برعکس؟ مگر قرار نبود شکلهای برابریخواهانهٔ زندگی منحصر به جوامع بدوی و غیرشهری باشد؟ اما نویسندگان در کتاب سپیدهدمان همهچیز همهٔ این «بدیهیات» را به چالش کشیدهاند و کتاب حاضر مملو از عناصر غیرمنتظره و خلاف جریانی است که هر قدر هم با نقدهای اروپامحوری و پسااستعماری خو کرده باشید باز هم نکاتی تازه برای میخکوب کردنتان خواهد داشت. اهمیت کتاب سپیدهدمان همهچیز در این است که همین پیشفرضها را به شکلهایی بدیع و منحصربهفرد به چالش میکشد. نویسندگان این کتاب اما به استدلالهای بهظاهر جذاب و بینارشتهای حاکم بر فضای تاریخنویسیها تن ندادهاند و ادعاهایشان را با آخرین دستاوردهای حوزهٔ انسانشناسی و باستانشناسی ارائه کردهاند.
1. وداع با کودکی انسان
۲. آزادی شریرانه
3. آب شدن یخِ عصر یخبندان
۴. مردم آزاد، خاستگاه فرهنگها و ظهور مالکیت خصوصی
۵. روزی روزگاری در فصول دور
۶. سبزههای اَدونیس
۷. زیستبوم آزادی
۸. شهرهای خیالی
۹. پنهان شدن پیش چشم همه
۱۰. چرا دولت خاستگاهی ندارد
11. بازگشت به نقطهی آغاز
12. نتیجهگیری
• کتاب بدهی (پنج هزار سال نخست) اثر دیگری از دیوید گریبر انسانشناس و مردمنگار آمریکایی است. او در این کتاب با استفاده از تاریخ و مردمنگاری تمدنهای بزرگ و کوچک باقیمانده از 3500 سال قبل از میلاد تا به امروز، به بررسی رابطهٔ تاریخی بدهی با نهادهای اجتماعی مانند مبادلهٔ کالایی، ازدواج، دوستی، بردهداری قانون، جنگ و دولت پرداخته است. در این کتاب نویسنده به حقیقتی خیرهکننده دست یافته است: قبل از اینکه پول وجود داشته باشد، بدهی وجود داشت.
دیوید گریبر انسانشناس سرشناس آمریکایی و یکی از تأثیرگذارترین متفکران در حوزهٔ انسانشناسی اقتصادی محسوب میشود که همواره در کنار فعالیت دانشگاهی، در جنبشهای اجتماعی (از جمله جنبش اشغال) نیز حضوری فعال داشته است. از معروفترین آثار او میتوان به «بدهی: پنجهزار سال نخست» و «شغلهای چرند و پرند» اشاره کرد. او میان سالهای 1998 تا 2005 در مقام استادیار دانشگاه ییل مشغول به تدریس بود که مسئولان دانشگاه از آن به بعد با تمدید قراردادش موافقت نکردند. گریبر در سالهای بعد به انگلستان مهاجرت کرد و عمدتاً به صورت موقت به تدریس در دانشگاهها و مؤسسههای گوناگون میپرداخت. دیوید گریبر در سال 2020 زمانی که پنجاهونُه ساله بود درگذشت.
دیوید ونگرو باستانشناس بریتانیایی و استاد باستانشناسی تطبیقی در مؤسسهٔ باستانشناسی دانشگاه کالج لندن (یوسیال) است. او تجربهٔ حفاری در محوطههای باستانی گوناگونی از آفریقا تا خاورمیانه را دارد و بخش عمده اطلاعات کتاب حاضر در این زمینهها نتیجهٔ همین تجربههای مستقیم است. از جمله آثار معروف او می توان به «از چه چیزی تمدن میسازد؟» و «خاستگاههای هیولاها: تصویر و شناخت در نخستین عصر بازتولید مکانیکی» اشاره کرد. او در مصاحبههای متعددی بیان کرده که کتاب حاضر نتیجهٔ پروژهٔ مشترکی بوده است که به همراه گیبر بیش از ده سال در ذهن پرورانده و گامبهگام در هر مرحله به شکل فعلی و نهاییاش نزدیکتر شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.