نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر مان کتاب منتشر کرد:
امروزه آدام اسمیت را بیش از هرچیز بنیانگذار اقتصاد مدرن میدانند؛ اما او فیلسوفی برجسته نیز بود و به مسئلۀ بغرنجِ «خوب زیستن» علاقه داشت. این کتاب راهنمایی مختصر است برگرفته از خرد بینظیرِ اسمیت در مورد نحوۀ بهخوبی زیستن. مؤلف یکی از محققان مشهور آرا و عقاید اسمیت است. او با استناد به آرای اسمیت، خصوصاً در کتاب «نظریۀ احساسات اخلاقی»، میکوشد مروری داشته باشد بر مهمترین استدلالهای اخلاقی این فیلسوف مشهور. موضوعات فلسفی متنوعی در این کتاب مطرح میشوند که نسبتی با خوب زیستن دارند، از جمله «دوستی»، «خدا»، «کمال»، «برابری»، «لذت» و...، و نویسنده آنها را با توجه به نظام فلسفی اسمیت صورتبندی میکند و نظم میدهد. کتاب هانلی خوانندگان امروزی را با وجه تازهای از اندیشۀ اسمیت آشنا میسازد، تا از این راه در باب معنای زندگی خوب تأمل کنند.
آنچه در ادامه میخوانید اینفوگرافیکی است دربارۀ کتاب «هدف باشکوه ما» به همراه معرفی آن و بخشهایی از مقدمه و موخرۀ کتاب.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
یک کتاب دیگر دربارۀ خودیاری؟ از آنها که مجموعهای از قواعد زندگی را خلاصهوار فهرست میکنند و خوانندگان را با دستورالعملهایی به زندگی بهتر تشویق میکنند؟ نه «هدف باشکوه ما» از این دست کتابها نیست. پس «هدف باشکوه ما» چگونه کتابی است و دربارۀ چیست؟
«زیستنِ یک زندگی بهتر» به چه معناست؟ درواقع «زیستن یک زندگی» دقیقاً به چه معناست؟ پاسخ این پرسشها دشوار است و البته از آن سختتر عملی کردن پاسخهاست. همان ابتدای کتاب نویسندۀ کتاب هدف باشکوه ما گفته که منظورش از زیستن یک زندگی «دستکم مستلزم این است که ما فعالانه درگیر دنبال کردن مسیری باشیم که بتوانیم آن را بهعنوان «زندگی» به رسمیت بشناسیم ــ یعنی مسیری که نهتنها آغاز، میانه و پایانی دارد، بلکه از یکپارچگی و وحدتی برخوردار است که ما را قادر میسازد تمام بخشهای مختلف آن را بهشکلی معنادار کنار هم ببینیم.» اما ماجرا دشوارتر میشود وقتی به این میاندیشیم که به هر یک از ما فقط یک «زندگی» برای زیستن عطا شده است. بنابراین، هریک از ما در زیستنِ همین یک زندگی خودمان مجبوریم انتخاب کنیم که چه مسیرهایی را دنبال کنیم و پا به کدام مسیرها نگذاریم. اما چهچیزی باعث میشود یک مسیر از دیگری بهتر باشد؟ هنگام انتخاب از چه معیاری برای قضاوت بهره بگیریم؟ و برای راهنمایی گرفتن در مورد همهٔ اینها، باید به کجا مراجعه کنیم؟
تأمل در پاسخ این پرسشها کاری است که سدهها پیش آدام اسمیت انجام داده و حالا نویسندۀ هدف باشکوه ما از خوانندگان میخواهد همچون فیلسوف انگلیسی دربارۀ این پرسشها فکر کنیم. کاری که کتاب هدف باشکوه ما میکند درواقع یک پیشنهاد است: میوانیم در دیدگاههای آدام اسمیت راهنمای بینظیری برای این پرسشها بیابیم.
همان ابتدا وقتی عنوان فرعی کتاب را میخوانیم احتمالاً شگفتزده میشویم: «دیدگاه آدام اسمیت در باب بهتر زیستن». آخر آدام اسمیت به پدر سرمایهداری مشهور است؛ کسی که بهعلت کتاب ثروت ملل و ایدههایش دربارۀ اقتصاد و برابری و عدالت و بازار و... شهرت دارد، چه به این موضوعات اما چنانکه نویسنده در این کتاب نشانمان میدهد اسمیت در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن دارد، بهویژه اینکه فلسفهٔ اسمیت در باب زیستن بر تلفیقی از کنش و تأمل، یا اگر بخواهیم کلمات خود او را به کار ببریم، بر تلفیقی از «خِرد» و «فضیلت»، استوار است. اعتقاد اسمیت مبنی بر اینکه زیستنِ یک زندگی خوب مستلزم پیوند میان کنش و تأمل است نهتنها رکن اصلی فلسفهٔ زیستن وی است، بلکه طرح و برنامهٔ او را از سایر تلاشهای صورتگرفته در این زمینه متمایز میسازد. همانطور که نویسندۀ هدف باشکوه ما گفته، اولین کسی که زندگینامهٔ اسمیت را به تحریر درآورد دربارهٔ اثر اصلی او در فلسفهٔ اخلاق گفته است: «در آموزههای نظری این کتاب، نابترین و متعالیترین پندها در مورد سلوک عملی زندگی همهجا با ذوق و مضمونی بینظیر در هم تنیده شدهاند.» یک قرن بعد، شخصیتی چون وودرو ویلسون، که بعداً رئیسجمهور امریکا شد، همین نکته را در برخی از درسگفتارهایش در دانشگاه پرینستون تکرار کرد و مدعی شد کتابهای اسمیت «مشحون از حکیمانهترین پندهای عملی هستند، پندهایی برازندهٔ جاری شدن از زبان زیرکترین و فهمیدهترین بازرگانان گلاسگو که اسمیت در معاشرت با آنان چیزهای فراوانی آموخته است». لیکن با توجه به تمام اینها، بیانصافی است اگر مشغلههای ذهنی او دربارهٔ فلسفهٔ زیستن را در حد پندهای عملیای تقلیل دهیم که میتوان در آثار دوستش، بنجامین فرانکلین، یا کتابهای خودیاری امروزی یافت. بیتعارف باید گفت اسمیت میدانست بین یادگیری نحوهٔ موفق بودن در زندگی و یادگیری نحوهٔ بهخوبی زیستنِ زندگی یک دنیا تفاوت وجود دارد. پس کتابهای اسمیت برای افراد پرمشغله و کسانی که در مسیر رشد هستند حرفی برای گفتن دارد.
این کتاب از زمرۀ کتابهای خودیاری نیست. چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا. ابتدا از دومی آغاز میکنیم. کتاب نه توصیههای ساده دارد و نه راهحلهای فوری، نه فهرستی از قواعد ارائه میکند و نه تمرینی برای بهتر زیستن دارد. این کتابْ حکمت و خِرد اسمیت در این زمینه را در معرض دید آندسته از خوانندگانی قرار میدهد که نهتنها از فرصت نگریستن به اسمیت بهشیوهای جدید استقبال میکنند، بلکه این فرصت را هم غنیمت میدانند که ببینند نگرش جدید آنها به اسمیت چگونه میتواند به داشتن نگرش جدیدی به خود و زندگیشان منجر شود.
ما اسمیت جدیدی را در این کتاب، بهشیوهٔ جدیدی خواهیم دید. فلسفهٔ اسمیت در باب زیستن در پژوهشهای گسترده در زمینهٔ اندیشهٔ او عنصر برجستهای نبوده است. با اینحال این کتاب نشانمان میدهد که اسمیت «راهنمای خردمندِ زیستن» است و برخی از جنبههای تفکر او را که نسبتاً کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند روشنتر میسازد. خلاصه اینکه با هدف باشکوه ما با متفکری وقت میگذرانیم که دربارهٔ زندگیهای خود ما خیلی چیزها نشانمان میدهد، و چنین میگوید که اگر امیدواریم زندگیهایمان را در حد مقدور بهخوبی زیست کنیم، باید به چهچیزهایی بیندیشیم.
هدف باشکوه ما در ۲۹ فصل سامان یافته است. در واقع به ۲۹ نکته در اندیشۀ آدام اسمیت دربارۀ زیستن میپردازد. در ابتدای هر فصل قطعهای از نوشتۀ آدام اسمیت دربارۀ زیستن آمده و از پی آن، نویسندۀ هدف باشکوه ما به تفسیر و شرح آن ایدۀ مرکزی میپردازد. نفع شخصی، اهمیت دادن به دیگران، عمل برای دیگران، تخیل، بهبود شرایط ما، تیرهبختیها و نابسامانیها، ذهن سالم، آرامش و لذت، مالپرستی، دوستی، لذت، نفرت و خشم، دوست داشته شدن، دوست داشتن، شکوفایی، شأن و منزلت، برابری، خِرد و فضیلت، تواضع و نیکوکاری از جمله مفاهیمی هستند که نویسنده از دل اندیشههای آدام اسمیت دربارۀ زیستن بیرون میکشد و آنها را به بحث میگذارد.
این شاید مهمترین سؤالی باشد که وقتی کتاب هدف باشکوه ما بهدست میگیریم، در دل میگوییم. اجازه بدهید، از قلم نویسنده پاسخ این پرسش را بشنویم:
«من در پی آن بودهام که نشان بدهم آدام اسمیت فلسفهٔ سزاوارِ توجهی دربارهٔ زیستن دارد، سزاوار توجه آنهایی که دغدغهٔ زیستن زندگیای حتیالامکان خوب را دارند. باز اما حتی اگر متقاعد شده باشیم اسمیت در این زمینه چیزی عرضهکردنی دارد، مسلماً چنین نیست که او، در سنت ما، تنها اندیشمندِ وارد باشد. پس چهچیز باعث میشود فلسفهٔ او در باب زیستن، در مقایسه با خیلی از دیگر فلسفههایی که ما وارثشانیم، به توجهمان بیرزد؟ به نظرم میتوان سه پاسخ پیش گذاشت و من کتاب را با آنها به پایان میرسانم.
از دیرباز، دو منبع هدایت بوده که علاقهمندان به مسئلهٔ زندگیِ خوب به آنها رجوع میکردهاند: یکی دین، دیگری فلسفه. در زمینهٔ دین، هر سنت برجستهٔ معنوی ــ اعتقادی توصیههایی برای زیستن خردمندانه عرضه کرده که جماعتی از آنها معنا میگیرند. در زمینهٔ فلسفه، فیلسوفان یونان باستان و بهویژه روم باستان مدتهای مدید از منابع بصیرتِ در خدمتِ بشر بودهاند، راجع به آنچه به زندگی ارزش زیستن میدهد و اینکه با چه معیارهایی میتوان قضاوت کرد آیا شیوهٔ زیستنی خوب است یا خیر.
اما این منابع سنتیِ حکمت به نظر در دسترس ما نیستند، دستکم نه چنانکه در دسترس نسلهای پیش بوده و برایشان حکم تکیهگاههای ضروری را داشتهاند. همانطورکه اشاره کردهایم، ما در عصر سکولار زندگی میکنیم. حتی با آنکه بسیاریمان زندگی مؤمنانه داریم، مقولههای سازماندهندهٔ دنیای مدرنْ دیگر آن مقولههای جهانبینیِ مذهبی نیستند. این دربارهٔ به مطالعه گرفتن اندیشههای افلاطون و ارسطو و رواقیون در روزگار حاضر نیز صدق میکند، و علم مدرن خیلی از زمینههای متافیزیکیای را که قضاوتهای فلاسفه دربارهٔ بهترین و بدترین زندگیها بر آنها استوار است ناپذیرفتنی و نامحتمل کرده است. بنابراین، امروزه حکمت و خرد موجود در این منابع و متون چنین نیست که برای همه قابلاستفاده باشد. حتی منِ باایمان نیز که زندگیام را صرف تدریس و نوشتن در مورد این اندیشمندان و سنتهای فکریشان کردهام این را درک میکنم.
تمام اینها من را راه میدهد به این فکر: بد نیست جستوجویمان از پیِ راهنمایان خردمند در امر زیستن را گستردهتر کنیم و فراتر از این سنن و متون برویم. آنچه نیاز داریم راهنمایانیاند که «بهزبان خود ما سخن بگویند» ــ راهنماهایی که نهتنها بصیرت و توصیهای در اختیار ما بگذارند، بلکه بتوانند همچون کاری را در چارچوب باورها و مقولاتِ شکلدهندهٔ جهانمان انجام دهند. این یکی از دلایلی است که برای چه اسمیت امروزه راهنمایی مفید برای ماست. امیدوارم در آنچه دربارهٔ اندیشهٔ اسمیت ارائه کردهام مشخص باشد که او از سرچشمههای دوران باستان و مسیحیت بهره برده بوده. اما حتی در پذیرش بسیاری از آموزههای باستانی و مسیحی تشخیص داده بوده که اگر قرار است آنها در دنیای مدرن نیز زنده بمانند، بایست بسط و توسعهشان داد. عمدهٔ نبوغِ اوی فیلسوف اخلاقی در تواناییهایش در این زمینه نهفته است و عمدهٔ ارزش او در پاسخگویی به پرسشهای ما در قابلیتش در تبیین حکمت است، آنهم بهزبانی که امروزه برای ما فهمپذیر است.
اما اینکه برای چه اسمیت امروزه راهنمایی مفید برای ماست دلیلِ دومی نیز دارد. دنیای ما دنیای اروپای مسیحی قرونوسطی یا دنیای یونانیان مشرک عهد باستان نیست. این مسلماً بدیهی است، اما در رابطه با مسئلهٔ خوب زیستن یک زندگی اهمیت حیاتی دارد؛ چون در دنیای ما نهتنها به ایدهها و باورهای خاصی که شالودهٔ دنیاهای پیشین بودهاند نمیتوان دسترسی داشت، بلکه این دنیا بهنوبهٔ خود با مجموعهای از کلنجارها پیرامون زیستن یک زندگی خوب همراه است. در نتیجه، در مسیر کوشش برای زیستن زندگیهایمان، با کلنجارهایی روبهروییم بسیار متفاوت با چالشهای ساکنان شهرهای یونان باستان یا ساکنان شهر خاکیِ بشرِ آگاه از فاصله با شهر آسمانیِ خدا.
این کلنجارها پیچیده و بسیارند، اما میارزد اینجا چند مورد از آنهایی را که دربارهشان بحث شده یادآوری کنیم. برای مثال، دنیای ما برای کبکبه و دبدبهٔ ثروت، نشانههای موفقیت در بازارهای مدرن، ارزش قائل است. حال آنکه گرچه به نظر میزانی از ثروت برای خوشبختی ضروری است، زیادهاش از جایی به بعد، همانطورکه همه میدانیم، خوشبختیِ بیشتر نخواهد آورد (خیلی از تحقیقات علوم اجتماعی نیز مؤید این ادعایند). ایضاً، چنانکه در تأکیدات اسمیت دیدهایم، جهان ما به نشانههای احترام و تأیید و تعرف بها میدهد: نشانههایی که درحالحاضر، بهلطف سنجههای رسانههای اجتماعی، میتوانیم آنها را راحتتر و دقیقتر اندازه بگیریم. با این حال، اینها نیز هر روز بیش از دیروز نشان میدهند بعید است به خوشبختیای رهنمون شوند و یحتمل جالبتر اینکه بسیاری مدعیاند برای خوشبختی ارزشی بیش از ارزشِ هرچیز دیگری قائلاند. اما امروزه لااقل یکی از اثرات جستوجوی خوشبختی در کسانی که درگیرِ آناند این است که فوقالعاده خودمحور میشوند و کمتر درک و توجهی نسبت به خوشبختی و رفاه دیگران دارند.
این پاره از ویژگیهای دنیای ما تا حد زیادی به ظهور آنچه جامعهٔ سرمایهداریاش میخوانیم و شخص اسمیت آن را "جامعهٔ تجاری" خوانده گره خورده است. هدف این کتاب مسلماً نه دفاع از سرمایهداری و نه نکوهش آن است. دیگران غالباً آنقدر که باید به اینها پرداختهاند. اما، همانطورکه دیدهایم، خودِ اسمیت از جامعهٔ تجاری بهدلیل مزایای مادیِ قابلتوجهی که برای فقیرترین افراد جامعه دارد دفاع و، در این جبهه، تاریخ نیز از او (حداقل تا به امروز) رفع اتهام کرده است. طی دویست سال گذشته، شاهد کاهشی قابلتوجه در فقر جهانی بودهایم ــ در واقع، تا حدی که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۶ اولین هدف از اهداف هفدهگانهٔ برنامهٔ توسعهٔ پایدارش را ریشهکنیِ کامل از فقر شدید جهانی تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده است. باید قدردان پیشرفتی باشیم که قادرمان ساخته بتوانیم چنین هدفی را حتی تجسم کنیم. اما نباید بگذاریم این دستاوردهای خوشایند باعث شود دیده بر بهایی که برای به دست آوردنشان پرداختهایم ببندیم. اگر آنچه به دست آوردهایم مادی باشد، بهایی که پرداختهایم غالباً اخلاقی است و، از آن بین، میشود به افزایش خودخواهی، انزوا و اضطراب اشاره کرد ــ صفاتی مهلک در راه رسیدن به اعتماد اجتماعی و نظم سیاسی و همچنین در تقلا برای بهخوبی زیستن.
اسمیت بهقدر هرکس دیگری میدانسته جامعهٔ تجاری چگونه این مزایا و همینطور چنین دردسرهایی ایجاد میکند. اوی فیلسوف عصر روشنگری، برخوردار از اقبالِ آنکه قبل از زمانهٔ فراتخصصگرایی زندگی کند، ادراک اقتصاددان از مکانیسمهای جامعهٔ بازار را با ادراک اخلاقشناس از کلنجارهای آن آمیخته بوده است. و ادراکی چنین چشمگیر (و فوقالعاده متعادل) از فرصتهای جامعهٔ بازار و همچنین از کلنجارهایش فلسفهٔ زیستنش را شکل داده است. در نتیجه، او چیزی دارد که هر اقتصاددانی آن را یک "مزیت نسبی" نسبت به باقیِ راهنمایان آشنای زیستن خردمندانه میداند. این دلیل دوم مفید بودن اندیشههای آدام اسمیت برای ماست. او از دو جهت برای دنیای ما نوشته: زیرا، همانطورکه گفتیم، فلسفهاش بنا بر زبان و مفاهیم دنیای ما دارد. اما او، در بسط این فلسفه، در پی پاسخگویی به کلنجارهای خاصی بوده که دنیای تجاری مدرن ما سر راهِ بهخوبی زیستن یک زندگی ایجاد میکند.
مضافاً، دستکم یک دلیل دیگر نیز وجود دارد که برای چه ما در راهنمایی جستن به اسمیت رو آوردهایم. این دلیل مربوط است به آن نوعی از فیلسوف که او میخواسته بشود. چنانکه دیدهایم، اسمیت در سِمَت استاد فلسفهٔ اخلاق زندگی کرده و در سِمَت مُدرسی برجسته در دانشگاه محل تحصیل خودش، یعنی دانشگاه گلاسگو. اما اگر امروز بود، برای بیشتر دپارتمانهای فلسفه چندان مناسب به حساب نمیآمد. فلسفهٔ حرفهای اینروزها حوزهای فنی ــ تخصصی است و سؤالات آن برای کسانی که خارج از این حوزهاند به تشخیصناپذیریِ ریاضیات یا فیزیک پیشرفته. اگر بود، تا حدی از این امر استقبال میکرد. اسمیت، مدافع شیوهای که در آن کار تخصصیشده و تقسیم کار باعث افزایش بهرهوری میشود، به این هم اشاره کرده که تخصصی شدن برای خود فلسفه هم منافعی دارد. اما او همچنین میدانسته چیزی که در میانهٔ این تخصصی شدنها از دست میرود، همانطورکه چندین فیلسوف برجستهٔ دیگر نیز اخیراً تأکید کردهاند، پرسشهای کهن دربارهٔ ماهیت زندگیِ خوب و چگونه زیستن آن است. اما مگر همان پرسشها نیستند که اسمیت اعتقاد دارد هستهٔ فلسفهاند؟
بنابراین، فلسفهٔ اخلاق، بهتوضیح اسمیت، دو وظیفه بر عهده دارد. یکی شناسایی "قدرت یا توان ذهنی"ای است که قادرمان میسازد قضاوت کنیم. حال، اگر این برای شما صرفاً به مسئلهای صرفاً آکادمیک یا فنی میماند، خوشحال باشید که به نظرِ اسمیت هم همینطور میآمده. او خودش نیز این را "صرفاً موضوع کنجکاوی فلسفی"ای خوانده که گرچه "در تأملات از اهمیت بالایی برخوردار است، در عمل هیچ اهمیتی ندارد". این به آن معنا نیست که موضوع منظور از نظر اسمیت هیچ اهمیتی ندارد ـــ بخش عمدهای از کتابهای او در زمینهٔ فلسفهٔ اخلاق (و اکثر کتابهایی که دربارهٔ فلسفهٔ اخلاقیِ او نوشته شده) دربارهٔ این موضوع است. اما، با تمام این اوصاف، اصرار دارد که اولین وظیفهٔ فلسفهٔ اخلاقی پاسخ به پرسشی دیگر است: "فضیلت عبارت از چیست؟ کیفیت خلقوخو و روال رفتاری که شخصیت برترِ ستودنی را شکل میدهد از چه قراری است؟"
فلسفهٔ اسمیت در باب زیستن از علاقهٔ او به این پرسش کهن شکل میگیرد که "شخصیت برترِ ستودنی" چیست؟ با این حال، به پرسش کهن پیشگفته پاسخ بسیار مدرنی میدهد. اسمیتِ برخوردار از مرتبهای درخور در عصر روشنگریْ خود را ملزم به رعایت روشهای تجربی میداشته، از جمله مشاهده و مطالعهٔ دادههای واقعی. چنانکه دیدهایم، دیدگاه او و در واقع دیدگاهش راجع به خردمندِ فاضل، راجع به افراد کامل و سزاوار ستایش، راجع به افراد شریف و لایق احترام، براساس مطالعهٔ او در افراد حقیقیِ حاضر در دنیای واقعی پایهگذاری شده. اسمیت و خردمندِ فاضل او همواره مشاهدهگر ــ "ناظر"ــ هستند و جزئیات چیزی را که در انسانها و لحظات مختلف مشاهده کردهاند توصیف میکنند. همین رویکردْ بخشی از چیزی است که کتاب اسمیت را حتی امروز اینچنین خواندنی میکند. و شاید چیزِ بهویژه چشمگیر دربارهٔ کتاب اسمیت روشی باشد که انتخاب کرده تا این بصیرتها را پیش چشم ما خوانندگانش بیاورد. او ما را تعلیم میدهد تا بهنوبهٔ خود ناظرانی خوب بگردیم و بتوانیم اعمال خوب، ویژگیهای خوب و زندگیهای خوب را در هنگام مواجهه بهتر ببینیم و تشخیص دهیم. اسمیت میگوید هدفش این است "از ما کسانی بسازد که وقتی با آنچه اصیل است برخورد میکنیم، بتوانیم به جایش بیاوریم".
درست همانطورکه دیدگاههای اقتصادیِ اسمیت نشان میدهد چگونه میتوانیم پدیدههای مجزایی را که پیشِ رویمان میبینیم در کلیتی واحد و یکپارچه و بههمپیوسته درک کنیم، فلسفهٔ او دربارهٔ زیستن نیز نشان میدهد چگونه میتوانیم بخشهای مختلف زندگی را بخشهایی ببینیم مرتبط به یکدیگر. این تا حدی به آن دلیل است که اخلاقیات اسمیت متمرکز است تا کمکمان کند "شخصیت برترِ ستودنی" را تشخیص دهیم، نه اینکه صرفاً اعمال ما را به دو گروه درست و نادرست طبقهبندی کند؛ چون شخصیت برترِ ستودنی، بر مثالِ زندگیای که او آن را تعیین میکند، یکپارچگی و وحدت دارد و در واقع مجموع کثرتِ گیجکنندهای از تجربیات و احساسات است. بنابراین مشاهده، ادراک و زیستنِ این زندگیِ مبتنی بر عمل و تأمل و خرد و فضیلت چشمانی میخواهد تعلیمدیده.»
گرچه اسمیت شهرتش را مدیون کتاب ثروت ملل است، تمرکز ما در اینجا معطوف بر کتاب دیگر اوست. اسمیت در سال ۱۷۵۹ نسخهٔ اولیهٔ نظریهٔ احساسات اخلاقی را منتشر کرد. اصل این کتاب برگرفته از درسگفتارهای اسمیت برای دانشجویان کلاس فلسفهٔ اخلاق دانشگاه گلاسگوست. این در متن کتاب نیز مشهود است که با فصلی طولانی دربارهٔ تاریخچهٔ نظریههای اخلاقی مختلف به پایان میرسد: رویکردی به تاریخچهٔ عقاید، که گرچه در زمان خودش رویکرد تازهای محسوب میشد، امروزه دیگر کموبیش رایج است. درهرحال، اهمیت و اصالت کتاب در جای دیگری نهفته است. اسمیت بالأخص در کتاب نظریهٔ احساسات اخلاقی نظریهٔ بکر و اصیلی در مورد قضاوت اخلاقی ارائه کرده است، که سنگبنای آن دریافتی است از مفهوم همدردی: حسی که باعث میشود ما، تا حدی و بهدرجاتی، بتوانیم حس دیگران را احساس کنیم ــ حسی که اسمیت آن را ذاتیِ سرشت انسان میداند. همدردی بهنوبهٔ خود از یاری سازوکار دیگری برخوردار میشود: شخصیتی که اسمیت آن را «ناظر بیطرف» نامیده است، قاضی آرمانیای که قضاوتهایش عاری از هرگونه احساسات تحریفشده است و بنابراین با آرامش و خونسردی دربارهٔ درست و غلط تعمق میکند. اما چنانکه مشاهده خواهیم کرد، کتاب نظریهٔ احساسات اخلاقی، بهموازات نظریهٔ قضاوت اخلاقی، فلسفهای از زیستن را نیز عرضه میدارد که مبتنی بر درک ویژهای از داشتن شخصیتی بافضیلت است ــ فلسفهای عمدتاً مدیون تأملات کهن در باب فضیلت، که اصل آن به افلاطون و ارسطو و رواقیون برمیگردد، اما بسیار آگاهانه برای دنیای مدرن ما بریده و دوخته شده است.
برای آنکه فلسفهٔ زیستنی که اسمیت مطرح کرده تا جای ممکن بهنحو مؤثری شناسانده شود، مطالب کتاب حاضر در مجموعهای از فصلهای کوتاه تنظیم شدهاند. هر فصل بر قولی از نوشتههای اسمیت (اکثر اوقات، سطری از کتاب نظریهٔ احساسات اخلاقی) تمرکز دارد و من، پس از نقل کردنِ هر قول، شرح کوتاهی در مورد آن آوردهام. امیدوارم با اینکار بتوانم این امکان را فراهم آورم که نبوغ اسمیتِ نویسنده، علاوه بر چیزهای دیگر، جلوهگر شود. اسمیت، این دانشجوی فن بلاغت کلاسیک و این عاشق ادبیات مدرن، نثر زیبایی داشت و گرچه قصد او نگارش کلمات قصار نبود، جملاتش غالباً ظریف و پیچیدهاند و، در بسیاری از موارد، درخور تأمل مدام. درهرحال، با شناساندن تفکر او به این شیوه، هم نقطهٔ ورود سهلالوصولی برای کسانی که برای اولین بار با نوشتههای او مواجه میشوند فراهم میکنم، هم دریچهٔ جدیدی بهروی کارآزمودگان میگشایم تا بتوانند رویارویی مجددی با متنها و اندیشههای او داشته باشند. در ضمن، هریک از این نقلقولها بهخودیخود مستقل است و میتوان آن را مجزا از بقیه خواند. اما نحوهٔ ارائهٔ آنها و شرحهایی که دربارهٔ آنها به دست دادهام بهگونهای مرتب و تنظیم شدهاند تا داستانی را روایت کند که با فصل اول شروع میشود و با فصل آخر پایان مییابد.
راهنمای من در انتخاب قولها حس خودم از چیزی بود که اسمیت آن را مجموعهچالش اصلی زیستن درحالحاضر میداند. به بیان کلی، چالشهای موردبحث به دو بخش تقسیم میشوند. اولین بخش ناشی از سرشت ما انسانهاست که با آن آفریده شدهایم. اسمیت در این زمینه بارها به این عقیده بازمیگردد که طبیعت ما بهگونهای است که به دو مسیر کاملاً متفاوت هدایت میشویم: بهطور طبیعی، از یک سو بهجانب دلمشغولی برای خودمان و رفاهمان و، از سوی دیگر، بهجانب دغدغهمندی برای رفاه و شادی دیگران. دومین بخش از چالشها از دنیایی نشئت میگیرد که امروزه در آن زندگی میکنیم. این چالشها نیز، مثل چالشهایی که از سرشت ما ناشی میشوند، دربرگیرندهٔ خواستههاییاند که با هم در رقابتاند و ما را به مسیرهای مختلفی سوق میدهند. چنانکه همهٔ ما بهاحتمال زیاد بهخوبی میدانیم، جهان به تلاش افراد برای پیشی گرفتن از یکدیگر پاداش میدهد و به افراد موفقْ ثروت، موقعیت و قدرت اعطا میکند. با این حال، حتی امروزه نیز ما برای رفتارهایی که نفع شخصی را قربانی میکنند ارزش قائلیم؛ مخصوصاً وقتی این امر باعث پیشبرد بهروزی دیگران باشد. تمام اینها به این معناست که هم سرشت ما و هم سرشت دنیای ما بهگونهای است که ما را، در آن واحد، به مسیرهای متفاوتی میکشانند. همین خواستههای در رقابتْ باعث ایجاد اصلیترین چالشها برای برنامهٔ زیستنی واحد و یکپارچه میشود و بنابراین یکی از موضوعات تکرارشونده در این کتاب تقسیم و وحدت است.
اما تشخیص چالشهای خوب زیستن فقط نیمی از بینش اسمیت در باب زندگی است. بنابراین، در انتخاب قولها در نظر داشتم که اگر میخواستیم بر این چالشها غلبه کنیم، اسمیت لازم میدانست چهکارهایی انجام دهیم. اول اینکه به نظر او ما باید فضائل خاصی اتخاذ کنیم. برخی فضیلتها هستند که به عواطف ما دربارهٔ خودمان مربوط میشوند. فضیلتهای دوراندیشی و خویشتنداری نقش مهمی در اینجا ایفا میکنند. سایر فضائل به عواطف و اعمال ما دربارهٔ دیگران مربوط میشوند و در اینجا عدالت و خیرخواهی نقشی ویژه و پراهمیت دارند. از دیگر مضامین تکرارشده در این کتاب دو مجموعه از فضائلی است که ما را قادر میسازند یک زندگی خوب و یکپارچه داشته باشیم؛ آنچه اسمیت «فضائل هیبتانگیزِ» علو طبع و خویشتنداری و «فضائل محبتآمیزِ» خیرخواهی و عشق مینامدشان.
درعینحال، اسمیت به ما میآموزد که زیستن مستلزم چیزی بیش از اتخاذ فضائلی خاص است ــ که آن نیز خودْ تکلیفی دشوار است، چراکه اسمیت فکر میکند برای اتخاذ این فضائل باید بتوانیم خودمان را از نو ببینیم. مخصوصاً که ما باید با فاصلهای منتقدانه به خود بنگریم. با اینکار، نهتنها خودمان را با دیدی جدید و بیطرفانه میبینیم، بلکه یاد میگیریم چگونه خودمان را آنطوری ببینیم که دیگران ما را میبینند. اغراقآمیز نیست اگر بگوییم اسمیت فکر میکند جامعهٔ تجاری لیبرال متکی است بر توانایی شهروندانش در انجام دادنِ همینکار. اما ادعایی که من در اینجا مطرح میکنم هم متواضعانهتر و هم بلندپروازانهتر است. از نظر اسمیت، زیستن مستلزم ظرفیت و توانایی لازم برای نگریستن به زندگیهایمان و تأمل در آنهاست. در این صورت، زیستن مستلزم چیزی بیش از زیستنِ صرف است. زیستن، همچنین، مستلزم این است که ما هر از گاه یک قدم از خود فاصله بگیریم تا بتوانیم خودمان را از همان منظر بیطرفانهای مشاهده کنیم که بقیهٔ آدمهای دنیا ما را میبینند. همانطورکه محققان مدتهاست پی بردهاند، اگر امید بستهایم که از میزان خودخواهیهایمان بکاهیم، باید به این نکتهٔ مهم توجه کنیم. اما این عملِ تأمل انتقادی همانچیزی است که ما را قادر میسازد خودمان را بهمثابهٔ «خویشتن» ببینیم، «خویشتنی» درگیر برنامهٔ زیستنی بافضیلت و روبهرشد، زندگیای واحد و منسجم و، اگر بشود، هدفمند و معنادار.
رایان پاتریک هانلی استاد برجستهٔ علوم سیاسی در کالج بوستون است. او نویسندهٔ چندین تحقیق در زمینهٔ فلسفهٔ سیاسی عصر روشنگری است، از جمله آدام اسمیت و شخصیت فضیلتمند (۲۰۰۹) و عصر روشنگری عشق: بازاندیشی اعمال نیکوکارانه در عصر مدرنیته (کمبریج، ۲۰۱۷). از تازهترین کتابهای او میتوان به کتاب حاضر اشاره کرد که دانشگاه پرینستون آن را در سال ۲۰۱۹ منتشر کرده است. همچنین فلسفهٔ سیاسی فنلون دیگر اثر تازهٔ اوست.
وجه اشتراک کتابهایی که در مجموعۀ پالتوییها منتشر میشوند، غیر از ظاهرشان، اولاً آن است که همگی متونی غیرداستانی هستند و ثانیاً کیفیتی عمومی دارند ــ به این معنا که برای مثال منابعِ دستاول فلسفه در این مجموعه نمیگنجند، اما شرحی بر آن آثار یا راهنمای مطالعۀ آنها را در اینجا خواهید یافت. عمومی بودن این کتابها احیاناً بهمعنای «سطحی»بودنشان نیست: یا دستکم تلاش ما بر این است که سطحی نباشند. در این مجموعه، کتابهایی خواهید خواند در حوزۀ وسیع علوم انسانی، جستار، خاطره، تکنگاری، زندگینامه، و جز آن. امیدواریم خوانندگانْ کتابهای این مجموعه را نقد کنند و به ما یاری برسانند تا کیفیتشان را بهبود ببخشیم. حرف آخر آنکه یونیفرم و تایپوگرافی این مجموعه با اقتباس از آثار گرافیستِ گرانقدر بهزاد گلپایگانی (۱۳۱۷-۱۳۶۴) و بهیاد و احترام او طراحی و اجرا شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.