

وکیل مدافع
انتشارات افکار منتشر کرد:
اما راه بازگشت هم برایم وجود ندارد. اعتراف به این که وقت را هدر داده و بی راهه رفته ام، برایم تحمل ناپذیر است. چی؟ در این زندگی کوتاه و شتاب زده و در برگیرنده ناله ای بی شکیب از پله ها پایین بروم؟ این کار غیر ممکن است. مدت زمانی که فرصت داری، آن چنان کوتاه است که اگر ثانیه ای از آن را از دست بدهی، سراسر زندگی ات را باخته ای، زیرا طول زندگی تو به اندازه همان اندک زمانی است که از دست می دهی. بنابراین چون راهی را شروع کردی، آن را به پایان برسان. مطمئن باش که برد با تو بوده است. خطری تو را تهدید نمی کند.
البته احتمال دارد که در پایان راه سقوط کنی! اما اگر پس از اولین گام بازگردی و از پله ها سرازیر شوی، آنگاه در آغاز راه سقوط کرده ای، آن هم به طور یقین، پس در صورتی که چیزی در این راهروها پیدا نکردی، اشکوب های دیگری هم وجود دارند. اگر در طبقه های بالاتر هم چیزی نیافتی، قطع امید مکن، از پله های تازه بالا برو، تا زمانی که از بالا رفتن باز نایستاده ای، پله ها هم پایان نمی گیرند. زیر پاهای صعود کننده ات، پله ها هم به سمت بالا زیاد می شوند.
از داستان «وکیل مدافع» اثر فرانتس کافکا
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسندهها














از این مترجم













