دوستش از سقوط نمیترسید، از این میترسید که با بالانرفتن چه چیزی را ممکن بود از دست بدهد. ادعا میکرد بهترین سیبها نوک درخت میرویند.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات کتاب مجازی منتشر کرد:
رن گرین راک همیشه میدانست که یک روزی جایگاه خواهرش را در قصر تصاحب میکند. او که از بدو تولد برای بازگشت به محل قتل والدینش و غصب تاج و تخت آموزش دیده است، برای به قدرت رسیدن و محافظت از جامعه جادوگرانی که دوستش دارد، حاضر است دست به هر کاری بزند. البته اگر نگهبان قصر آنقدر جذاب نبود و قدرت جادوی بیپروای او طبق معمول برایش دردسر درست نمیکرد!
دو خواهر که در بدو تولد از هم جدا شدهاند و در دنیاهای کاملاً متفاوتی بزرگ شدهاند، قرار است زندگی یکدیگر را زندگی کنند! اما با نزدیکتر شدن روز تاجگذاری و تلاش هر یک از آنها برای گرفتن حق مادری خود، ویلم راثبورن خبیث، مصمم میشود که نگذارد هیچ یک از آنها موفق شوند. چه کسی در نهایت به قدرت میرسد و تاج را بر سر میگذارد؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابِ تاج دوقلوها از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ تاج دوقلوها از سایت آمازون امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب تاج دوقلوها رمانی فانتزی و عاشقانه اثر کاترین دویل و کاترین وبر نویسندهٔ داستانهای کودکان و نوجوانان است. این کتاب فانتزی در سال 2020 منتشر شد و داستان دو دختر دوقلو است که از بدو تولد از هم جدا شدهاند، یکی از آنها در قصر بزرگ شده و دیگری را جادوگران تربیت میکنند تا جای خواهرش را بگیرد، تاج را بر سر بگذارد و انتقام قتل والدینش را بگیرد.
«رمان تاج دوقلوها داستانی پر زرقوبرق از ماجراجوییهایی جذاب و دلخراش است و جهان پیچیدهٔ آن از همان صفحات اول مرا مجذوب خود کرد. دو راوی فراموشنشدنی این داستان شما را به داستانهای شگفتانگیز و عاشقانهٔ خود میکشانند و من با این کتاب جادو شدم!» - سارا جی ماس، نویسندهٔ کتاب درباری از خار و رز و پرفروشترین نویسندهٔ نیویورک تایمز
«داستانی لذتبخش از ابتدا تا انتها. رمان تاج دوقلوها بسیار گیرا، سرگرمکننده، هوشمندانه و جادویی است. اگر عاشق داستانهای فانتزی و پادشاهان شرور و راهزنان جذاب هستید، حتماً این کتاب را بخوانید.» - استفانی گاربر، نویسندهٔ سهگانهٔ پرفروشِ کاراوال
سالهاست که ادبیات فانتزی تبدیل به ژانری بزرگ در دنیای ادبیات شده است و نویسندگانی مانند جی. آر. آر. تالکین چنان دنیای ژانر فانتزی را دگرگون کردند که حتی بزرگسالان نیز به خواندن این ژانر روی آوردهاند. حالا اگر به دنبال خواندن رمانی عاشقانه و فانتزی و نهچندان طولانی هستید، تاج دوقلوها همان کتابی است که باید بخوانید. جادو و جادوگری، جانشینی و نزاع بر سر تاجوتخت این کتاب را تبدیل به یک کتابِ فانتزیِ بهیادماندنی کرده است.
«شن بعدازآن دست رز را گرفت و او را از روی ماسههای ساحل جلو برد. رز متوجه شد که بیاختیار دست او را محکم گرفته است؛ نمیخواست ولش کند. غریبهای که همین دو روز پیش دیده بود، حالا تنها تکیهگاهش در این سرزمین بیگانه بود و رز به این نتیجه رسیده بود که بدون او احساس امنیت نمیکند. خوشبختانه شنلش همان نزدیکی افتاده بود. رز آن را از روی ساحل برداشت و دور خود پیچید. سرش را برگرداند تا ببیند چقدر راه آمدهاند. نوک صخرهها توی مه از نظر پنهان شده بود. حتماً خیلی با آنها فاصله داشت. رز آرزو کرد ای کاش سلست او را در حال پایینرفتن از صخره میدید. هر بار که یواشکی میرفتند تا از درختهای باغ سیب بچینند، سلست از رز بالاتر میرفت. دوستش از سقوط نمیترسید، از این میترسید که با بالانرفتن چه چیزی را ممکن بود از دست بدهد. ادعا میکرد بهترین سیبها نوک درخت میرویند. سلست سیبها را از درخت پایین میانداخت و رز همه را توی دامنش جمع میکرد، بعد دوتایی با هم سراغ کامرون میرفتند و اصرار میکردند با آنها برایشان تارت سیب درست کند. بعدازاین امکان نداشت رز از بالارفتن از درخت سیب بترسد.»
«رن همانطور که وسط کتابخانه ایستاده بود به صدای قدمهای خواهرش که دور میشد، گوش داد. باید صبر میکرد تا رز وارد کاخ شود، آنوقت میتوانست از آنجا برود. خنگی خواهرش به نفعش واقع شده بود. البته تردید نداشت که رز در متقاعدکردن پادشاه اَلریک ناموفق میماند، ولی حالا که خواهرش در تالار مهمانی بود، رن میتوانست با خیال راحت برود سروقت وزیر. انگشتهایش را که هنوز در اثر جادو گزگز میکردند بهسمت خنجرش دراز کرد. افسون موفقش درونش را لبریز از احساسی گرم و ناخوشایند کرده بود. تابهحال هرگز چنین قدرتی را تجربه نکرده بود. هیچوقت فکر نمیکرد بتواند یک لباس پارهپوره را به چنان پیراهن باشکوه و زیبایی تبدیل کند. دقیقاً شبیه همان پیراهنی شده بود که خودش به تن داشت. البته که رز هیچکدام از اینها را نمیدانست. او فکر میکرد افسون رن باید هم همینقدر بینقص باشد. رن از این فکر با خشنودی پیش خود لبخند زد. شاید ترکیب ماسهٔ اورا و ماسهٔ کویر که بر لباس رز نشسته بود جادویش را قویتر کرده بود. خاکی که متعلق به مکانهای جادویی بود قدرت بیشتری داشت و برای اجرای افسون بهتر بود؛ ولی باید مطمئن میشد.»
«تیا لبخند اندوهگینی زد. «خوشحالم که توی جنگ بودم. نمیخواستم بهجز اونجا هیچ جای دیگهای باشم.»
رز فکر کرد چند تا ساحر دیگر داستانی مشابه داستان تیا داشتند. آیا زندگیشان بهخاطر جنگی که ویلم برای گرفتن انتقام مادرش شروع کرده بود کاملاً زیرورو شده بود؟ بهاینترتیب شاید نفرت روونا و دوستانش هم از او ریشهٔ عمیقتری داشت. رز که تا مچ پا در آب بود به تیا کمک کرد قایق ماهیگیری کوچکی را از سنگهای کنار آب جدا کند. پیرزن قایق را بهسمت موجها هل داد و با چابکی غیرمنتظرهای پرید بالا و سوار شد. رز پشتسر او شلپشلپکنان توی آب جلو رفت. قایق فرسوده و رنگورورفته بود و هیچ شباهتی به قایقهای سلطنتی سپاه آنادان نداشت. آنها بهقدری بزرگ و محکم بودند که آدم یادش میرفت روی آب است و رز بدون شک قایقهای خودشان را ترجیح میداد. با حالتی شرمزده گفت: «من شنا بلد نیستم.» بهتر بود همین اول کار اعتراف میکرد.
تیا گفت: «خب، پس خوبه که میریم ماهیگیری، نه شنا. نگران نباش. جات پیش من امنه.» اما در ذهن رز واژههای امنیت و ساحران با هم جور در نمیآمدند، بهخصوص بعد از اتفاقی که دیشب افتاده بود. بااینحال، به نظرش رسید که جایش توی قایق پیش تیا امنتر از تنهاماندن توی ساحل است، پس دلوجرئتش را جمع کرد و سوار قایق شد؛ بنابراین همانطور که ساحران دیگر با سردرد از خواب بیدار میشدند، تیا پاروها را برداشت و قایقی را که خودش و رز سوار آن بودند به میان امواج دریا راند.»
رمانِ تاج دوقلوها داستان دو خواهر دوقلو است که از بدو تولد از هم جدا شدهاند. رِن گرین راک همیشه میدانست که باید روزی تاج و تخت را از خواهرش بدزدد. او که از بدو تولد برای بازگشت به قصر و انتقام گرفتن از قاتل والدینش آموزش دیده است، هر کاری میکند تا ملکه شود و از جامعهٔ جادوگرانی که او را بزرگ کردهاند محافظت کند؛ یا این کار را میکرد اگر ناگهان مجذوب نگهبانِ خوشتیپ و جذاب قصر نمیشد و اگر جادوی سرکشش آنقدر برایش دردسر درست نمیکرد! پرنسس رز والهارت میداند که قدرتْ مسئولیت زیادی دارد و اجازه نمیدهد موضوع کوچکی مانند دزدیده شدنش یا ناگهان سر از بیابان درآوردنش مانع انجام وظیفهاش شود. اما زندگی بیرون از کاخ چالشبرانگیزتر از آن چیزی است که او تصور میکرد و جادوگرانی که او مدتها از آنها میترسیده ممکن است تبدیل به خانوادهای شوند که او هرگز نداشته است. با نزدیکشدن روز تاجگذاری و تلاش دو خواهر برای بهدست آوردن تاجوتخت، دشمن قدیمی آنها مصمم میشود که جلوی هر دوی آنها را بگیرد و خودش صاحبِ تاجوتخت شود. حال سؤال اصلی این است که درنهایت چه کسی به قدرت میرسد و تاج را بر سر میگذارد؟
• کتاب کاراوال اثر استفنی گاربر، نویسندهٔ رمانهای فانتزی و پرفروش نیویورک تایمز، است. این کتاب داستان دختری به نام اسکارلت است که هرگز جزیرهٔ کوچکی را که در آن زندگی میکند ترک نکرده تا اینکه دعوتنامهٔ کاراوال به دستش میرسد. حالا اسکارلت به همراه خواهرش تِلا فرار میکند و خود را به محل برگزاری کاراوال میرساند اما اتفاق وحشتناکی رخ میدهد و همهٔ رویاهای اسکارلت را بههم میریزد.
• جلد اول مجموعهٔ انتخاب اثر کایرا کاس نویسندهٔ آمریکایی است. داستان این کتاب در کشور خیالی ایلهآ میگذرد و داستان دختری به نام آمِریکا سینگر است که وارد رقابت بین دختران برای انتخاب ملکهٔ آیندهٔ کشور میشود و بهطرز معجزهآسایی از بین سیوپنج دختر انتخاب میشود تا وارد قصر شود. گرچه آمِریکا نمیداند چه ماجراهای عجیبی در انتظارش است.
• کتاب سایههای میان ما اثر تریشیا لونسلر نویسندهٔ آمریکایی است که با نوشتن رمانهای فانتزی-عاشقانه به شهرت رسید. این رمان داستان دختری به نام آلساندرا است که برای ملکه شدن و رسیدن به قدرت و ازدواج با پادشاه سایهها حاضر است دست به هر کاری بزند، حتی قتل. اما نه او و نه هیچکس دیگر نمیداند میزان قدرت پادشاه سایهها چقدر است.
• کتاب لونار (سیندر سرگذشت یک پادشاهی) اثر دیگری از مریسا مایر، رماننویس آمریکایی است. این کتاب داستان سیندر است، یک دختر مکانیک با استعداد سایبورگی در شهر پکن، که شهروندی درجه دو محسوب میشود. سیندر ناگهان خود را گرفتار در میان مبارزهای بین وظیفه، آزادی، وفاداری و خیانت میبیند و تنها با کشف رازهای گذشتۀ خود است که میتواند از خودش و آیندۀ جهان محافظت کند.
• کتاب دیر درخت نارنج رمانی فانتزی اثر سامانتا شن نویسندهٔ بریتانیایی است. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای فانتزی فمنیستی و حماسی نیویورک تایمز شد. داستان این کتاب در امپراطوری جادویی بزرگی رخ میدهد که دوپاره شده و دو فرهنگ متضاد دارد. مردم این امپراطوری بر سر اعتقاداتشان با هم میجنگند و همدیگر را میکشند.
کاترین وبر در سال 1987 در کالیفرنیای جنوبی به دنیا آمد. او در هنگ کنگ، هاوایی و آتلانتا زندگی کرده است و درحال حاضر همراه با همسرش و دختر کوچکش در لندن زندگی میکند. او علاوه بر نوشتن داستانهای کودک و نوجوان، داستانهای فانتزی نیز مینویسد. کاترین در کالیفرنیا و در رشتهٔ ادبیات تطبیقی به تحصیل پرداخت و در دانشگاه چینی هنگ کنگ زبان چینی خواند. پس از فارغالتحصیلی در یک شرکت بینالمللی مشغول به کار شد و اکنون نویسندهٔ تمام وقت است.
کاترین دویل در غرب ایرلند بزرگ شده است. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را در رشتهٔ روانشناسی گرفت و حالا نویسندهٔ داستانهای فانتزی کودکان و نوجوانان است. اولین رمان او سهگانهٔ «خون» بود که بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و اغلب آن را داستانی جذاب میدانند. این نویسنده در داستان «خون» داستان رومئو و ژولیت را با داستان پدرخوانده ترکیب کرده است. آثار کاترین دویل تاکنون به بیش از 25 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
دوستش از سقوط نمیترسید، از این میترسید که با بالانرفتن چه چیزی را ممکن بود از دست بدهد. ادعا میکرد بهترین سیبها نوک درخت میرویند.
شن موم را جلوی دهان او گرفت. چشمهای رز گرد شدند. درحالیکه احساس میکرد در نوعی خلسه شناور است دندانهایش را توی موم فرو کرد. عسل دهانش را پر کرد و مقداری از آن از داخل موم روی انگشتهای شن ریخت.
سرعتش در شیب تپه بیشتر و بیشتر میشد و هنگامی که تلی از ماسه یکدفعه جلویش قد علم کرد، تعادلش را از دست داد و با صورت زمین خورد. جوری ناله کرد که به هیچوجه شایستهٔ یک خانم نبود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
دوستانی که این کتاب رو مطالعهکردن، لطفاً درباره ماجراهای عشقوعاشقی شخصیتهای داستان یه توضیحی بدن. میخوام بدونم سطح ارتباطهای عاشقانه این کتاب چقدر است؟
سطح ارتباطهای عاشقانه؟ خب ارتباط عاشقانهست دیگه سطحش در حد عاشق شدن و درگیر ماجراهای حماسی و ماجراجویانه شدنه دیگه
والا معمولیه در حد یه کتاب فانتزی معمولی پیش میره. شخصیتی که توی قصر هستش همون رُز عاشق یه نگهبان میشه و اونی که با مادربزرگش بزرگ شده که البته الان همونیه که تیو قصره عاشق اونی میشه که میزدتش