نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات برج منتشر کرد :
شاید این رمان انسانیترین، خصوصیترین و نزدیکترین تصویری باشد که از تشویشها، درونیات و زندگی و زمانهی یک فیلسوف میخوانیم.
پاریس 1940: والتر بنیامین را از ورای نظریهپردازیهایش میبینیم، مردی همیشه در پی عشق و مغموم از عشق؛ مردی پناهبرده به کتابخانهای در پاریس که طی یک دههی گذشته مشغول نگارش شاهکاری هزارصفحهای است. اما تانکهای نازیها حومهی شهر را پشت سر گذاشتهاند و حالا دارند به قلب پاریس میرسند. از دور و نزدیک هشدار میرسد که برای زندهماندن باید گریخت. بنیامین با دستنوشتهی ارزشمندش به امید نجات از کورهراههای کوهستان پیرنه رهسپار مرز میشود. این فراز غمانگیز با توصیف گذشتهی پیچیده و جهانوطنی بنیامین درهم تنیده است: کودکیِ غرق در رفاهش در برلین، سالهای مشارکتش در جنبش جوانان آلمانی، سالهای دانشگاهش و رابطهاش با متفکرانی که در حلقهی یاران صمیمی بنیامین بین دو جنگ جهانی بودند.
آخرین روزهای بنیامین رمان ایدههاست، رمانی شاعرانه. بهعلاوه، داستانی است عاشقانه که یکی از تکاندهندهترین وقایع فرعیِ جنگ جهانی دوم است، یک تراژدی که گاهی کمدی سیاه میشود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
آخرین روزهای والتر بنیامین از سایت گودریدز امتیاز 3.6 از 5 را دریافت کرده است.
آخرین روزهای والتر بنیامین از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
آخرین روزهای والتر بنیامین با نام اصلی Benjamin’s Crossing، رمانی تاریخی اثر جی پارینی نویسندهٔ آمریکایی است که در سال 1996 منتشر شد. جی پارینی در این کتاب از زندگی والتر بنیامین منتقد و فیلسوف یهودی و فرار او از رشته کوههای پیرِنهٔ فرانسهٔ اشغالشده به دست نازیها میگوید. بازآفرینی از زندگی و مرگ خودخواسته و دردناک والتر بنیامین به عنوان یکی از مهمترین چهرههای حلقة فکری مکتب فرانکفورت این اثر را به یکی از بحثبرانگیزترین رمانهای زندگینامهای تبدیل کرد. این کتاب در سال 1997 یکی از کتابهای برجستهٔ نیویورک تایمز بود.
«پارینی برای نوشتن این داستان به دقت تحقیق کرده است و بهطور چشمگیری زندگی والتر بنیامین را بازگو میکند. او ویژگیهای اسرارآمیز بنیامین را زنده و باورپذیر میکند و چیزی مهم برای ما دارد. این کتاب نه فقط داستان بنیامین است بلکه نقش یک روشنفکر مدرن در جامعهٔ غربی را نیز به ما نشان میدهد.» - نیویورک تایمز
«رمانی تند و تکاندهنده که حاوی یک تمثیل است بدون آنکه خود را به دو بُعدی بودن یک تمثیل محدود کند.» - نیویورکر
«پارینی در نمایشی مهیب، افکار و تخیل و زندگی واقعی را درهم آمیخته تا زندگی و مرگ والتر بنیامین یکی از منتقدان اصلی ادب و فرهنگ قرن بیستم را به تصویر بکشد.» - پابلیشرز ویکلی
«جی پارینی داستان ماجراجویانهٔ پرهیجانی نوشته که کمی چاپلین و کمی کافکا را چاشنی کارش کرده است. داستان عصر تاریک ما را کاملاً به تصویر میکشد.» - گورویدال
«بازآفرینی پارینی از زندگی والتر بنیامین دستاوردی است مطبوع، خردمندانه و حتی به طرز غمانگیزی بامزه.» - دیلی نیوز
جی پارینی نهتنها در این کتاب زندگی واقعی والتر بنیامین را به تصویر کشیده است، بلکه از ظهور و حضور اولیهٔ نازیها و وحشتی که ایجاد کردهاند نیز میگوید. شما در این کتاب گزارشی واقعی از سفر والتر بنیامین برای فرار از دست نازیها را میخوانید. این کتاب سفر و زندگینامهای خواندنی از والتر بنیامین محسوب میشود که نویسنده آن را با تخیل درهم آمیخته است.
«پورتبو، اسپانیا، 1950. اینجا ایستادهام، من، که حتی بر مرگ والدین خویش نگریستهام، برای والتر بنیامین ـ دوست عزیز ازدسترفتهام ـ میگریم. گورستان با شیب عمودیاش مشرف است به دریای سبز طلایی در سایهی کوه پیرنه. یک دهه یا بیشتر گذشته است، اما هنوز هم صدای او را میشنوم؛ صدایش علفهای خشک را کنار میزند، در باد میپیچد، در غرش و خلجان موج اسیر میشود. میگفت: «اگر در فلسطین به تو ملحق شوم، ممکن است بهکل اوضاعم بهتر شود. اما کسی چه میداند؟ همانطور که میدانی، من تمایل دارم سر دوراهی هر جادهای درنگ کنم و اینپا و آنپا کنم.» او این را در سال 1931 نوشت که هنوز فرصت بود. میدانید، او میتوانست به بیتالمقدس بیاید؛ اگر به اینجا میآمد، بین آدمهای همفکرش زندگی میکرد. میشد به این نابودی تن نداد. من هم بالأخره برایش شغلی در دانشگاه ـ یا شاید در مدرسه ـدستوپا میکردم. همیشه تقاضا برای معلم هست. یا شغلی در کتابخانه. از او سرپرست فوقالعادهای برای نسخههای خطی و اشیای هنری درمیآمد. چه کسی باسوادتر از والتر بنیامین؟ وضعیت حادی که قرار بود در اروپا رقم بخورد به هیچوجه به فکر او هم خطور نمیکرد: بنیامین اصلاً از آنجور آدمها نبود. بیراه نیست اگر بگوییم که او درک چندانی از زندگی واقعیت نداشت؛ به جرئت میتوانم بگویم که در مورد سیاست بیسواد بود. اما در ادبیات عجب ذهنی داشت!»
«بنیامین فقط یکی دو روز اینجا، در پورتبو، حضور داشت. در اوایل اکتبر 1940؛ آخرین روز عمرش. با وجود این، وقتی اولینبار اشاره کردم که او دوست من بوده، مادام روئیز مستعد بود که بهخاطر او حسابی اشک بریزد؛ ریملش روی گونههای پودرزدهاش پخش شد و خطوط سیاهی ساخت که در چروکهای عمیق پوستش راه میگرفتند و پُررنگشان میکردند. پیشانی پهنش پایهای بود برای مجسمهی سیاه و بلند گیسوانش. به نظر آمد که در جوانیاش زیبایی خیرهکنندهای داشته، اما حالا مخوف بود.
«یادم میآید چند تا دوست همراهش بودند. همگی آدمهای سراپا نازنینی بودند. یک زن میانسال و پسرش. و بهگمانم یک مرد دیگر. یک معلم یا حسابدار بلژیکی؛ یادم نیست کدامشان بود. مسافت زیادی را پای پیاده از بالای کوهها طی کرده بودند! طفلکیها از پا افتاده بودند!»
«معمولاً از همین مسیر میآمدند، نه؟»
«بله و بقیه. همهی تلاشم را میکردم تا کار برایشان آسان شود، اما میدانید که هیچ آسان نبود. مرزبانها گوشبهزنگ بودند و پلیسهای محلی... هیچوقت نمیشد به آنها اعتماد کرد.» زیر لب گفت ژنرال فرانکو خیلی دلسوزشان نبوده. این موضوع چندان متعجبم نکرد. تاریخچهی سامیها در اسپانیا تاریخچهی پرتشویشی بوده.»
«سال 1915 بود، یک سال مانده به جنگ بزرگ؛ تابستانی غمانگیز با گرمای بیسابقه تابوتوان برلین را برده بود. خیابانها پر بودند از سربازان جوان مشتاقی که تماموکمال متوجه ویرانی پیشِ رویشان نبودند، هرچند از آنهمه شادخواریِ جنونآمیز میشد حس کرد که عدهی زیادی فرارسیدن مرگ را احساس میکنند و بوی آن را که به مشامشان رسیده بود، میشنوند. وسایل نقلیهی نظامی در خیابانها حاضر بودند، در منظرههای وسیع و کنار پارکها ترقتوروق میکردند، بعضیهایشان از همان موقع بر اثر جنگ دچار سوختگی و زدگی شده بودند؛ چهرهی کایزر روی پوسترهایی داخل ویترین مغازهها جلوهگر بود. تعداد پرچمها زیاد شده و از بالکن هر خانهای در شهر به اهتراز درآمده بود. یادم میآید که صفوف بههمفشردهای از جنگجویان سوارهنظام را دیدم که با شکوه در خیابانها جولان میدادند؛ کاری بیمعنا در عصر مسلسل و جنگافزارهای شیمیایی، اما از خصوصیات بارز احساساتیگری آلمانی. فروپاشیدن افسانهی شکستناپذیری ژرمنها یک دهه زمان میخواست. تا جایی که میتوانستم، توجهی به جنگ نمیکردم. عادت داشتم هرازگاهی در سخنرانیها شرکت کنم و عصر یک روز برحسب اتفاق به سخنرانی شخصیت مشهوری (که حالا بهحق فراموش شده است) بهنام کورت هیلر رفتم؛ او بهتازگی کتابی دربارهی حکمتِ ملال منتشر کرده بود.»
والتر بنیامین که در سال 1892 به دنیا آمد و در 1940 درگذشت یکی از مهمترین روشنفکران، فیلسوفان و منتقدان برجسته و قربانی هولوکاست بود. او در سه دههٔ گذشته تقریباً جایگاه محکمی در دنیای آکادمیک به دست آورد. حالا جی پارینی در کتاب آخرین روزهای والتر بنیامین، از زندگی او در آخرین ماههای وحشتناک زندگیاش میگوید. داستان از فرار ناامیدانهٔ بنیامین به پاریس پس از تهاجم نازیها در سال 1940 آغاز میشود. نویسنده در زمان به جلو و عقب میرود و با شخصیتهای مختلف داستان، خاطراتی از بنیامین را آشکار میکند که گاهی دردناک و گاهی طنز هستند. او از تلاشهای اغلب تراژیکِ بنیامین میگوید که که درنهایت به فرار دیوانهوار او از رشته کوههای پیرِنه به اسپانیا ختم میشود. او تمام این سختیها را به جان میخرد تا درنهایت چند روز پس از رسیدن به اسپانیا جانِ خود را بگیرد. آخرین روزهای والتر بنیامین، غنایی از ایدههاست. همچنین این کتاب یک داستان عاشقانه است که یکی از تکاندهندهترین لحظههای حاشیهای هولوکاست را به نمایش میگذارد و نویسنده از تعقیب بیوقفهٔ بنیامین برای کسب دانش، کاستیها و مبارزات شخصی او میگوید تا به مرگ ویرانگرش میرسد. والتر بنیامین در میان حلقههای فکری روزگارش از همه اثرگذارتر بود. آنقدر که برتولت برشت در رثای او پس از خودکشیاش نوشت: «خودکشی والتر بنیامین در حین فرار، یکی از جبرانناپذیرترین ضایعههایی است که نازیسم بر پیکر ادبیات آلمان وارد کرد.» سرگذشت بنیامین که بسیاری او را عمیقترین چهره مکتب فرانکفورت به حساب میآورند، میتواند تاثیری عمیق بر جای بگذارد. تاثیری از دورانی که انسانها به جرم یهودی بودن دستهدسته راهی گورستانها میشوند و صد البته کسی اهمیت نمیداد که این انسانها چقدر فرهیختهاند تا چهاندازه میتوانند زمینه تغییرات بنیانی تفکر را فراهم آورند. تكانههاى فكرى بنیامین تا به امروز بر گسترههاى فلسفه، نظريههاى سياسى، علوم رسانهاى و فرهنگى، تاريخ ادبيات و زيبايىشناسى تأثیرگذار ماندهاند و رمان حاضر دری است به سوی جهانهای فکری و زندگی شخصی این متفکر.
• کتاب خصم اثر امانوئل کارر نویسنده و کارگردان فرانسوی است. این کتاب داستان یک جنایت واقعی است و نویسنده در آن داستان ژانکلود رومان را تعریف میکند، یک پزشک که تمام خانوادهاش را به قتل رساند و پس از تحقیقات مشخص شد که او بهمدت هجده سال تمام اطرافیانش را فریب داده است.
• کتاب وقتی نیچه گریست شرح خیالی دیدار چهرههای محبوب فلسفه و روانشناسی است. این کتاب آمیزی از واقعیت و خیال دربارهٔ فردریش نیچه بزرگترین فیلسوف اروپا و یوزف برویر از پایهگذاران روانکاوی و البته زیگموند فروید است که در آن زمان پزشکی جوان بود.
جی پارینی زندگینامهنویس، داستاننویس، شاعر و استاد دانشگاه در 1948 در پنسیلوانیای آمریکا به دنیا آمد. پارینی را بیش از همه برای سبک و سیاق جدیدش در نوشتن رمانهای تاریخی و رمان ـ زندگینامهها ستایش کردهاند و او را متخصص بازسازی تابلوهایی از زندگی و سرنوشت و چهرههای سرشناس میدانند. پارینی معتقد است زندگی پرفرازونشیبِ این خالقان منظومههای فکری ماندگار، خیلی وقتها در حاشیه مانده؛ زندگی و تجربههای زیستهای که اتفاقاً در شکلگیری این میراث ادبی و فکری اثرگذار بوده است. پارینی با نوشتن رمان ـ زندگینامههایی دربارهی پولس قدیس، ویلیام فاکنر، جان اشتاینبک، لف تالستوی، هرمان ملویل و والتر بنیامین موج جدیدی از ادبیات را با تکیه بر تاریخ غیرقطعی به دوستداران تاریخ ادبیات عرضه کرد. پارینی یکی از وفادارن به سنت شعر است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.