با فک منقبض و چشم های نگران به من گفت «من همیشه ازت محافظت میکنم. حقته که توی خونهٔ خودت احساس امنیت کنی. و توی کارهای بنیاد بهت کمک میکنم. چیزهایی رو که باید بدونی بهت یاد میدم تا این زندگی رو جوری بپذیری که انگار توش به دنیا اومدی. ولی این...ما... »آب دهانش را فرو داد.«نمیتونه اتفاق بیفته،ایوری. دیدهام جیمسون چه جوری بهت نگاه میکنه.»
یه دختر 17 ساله که هیچی نداشت و شبا تو ماشین میخوابید ولی یه شب یه مولتی میلیاردر مرد و براش 46 میلیارد دلار به ارث گذاشت ولی با یک شرط اون باید به مدت یکسال با چهار نوه ی اون پیرمرد تو عمارت اون پیرمرد زندگی میکرد و این وصیت نامه یه بازی بزرگه و تو این مدت رازهای زیادی برملا میشه
کتابی که با دقت تمام روی تک تک معما هاش کارشده و باعث میشه آدم نتونه کتاب رو زمین بزاره بعد از مدت ها یک رمان قوی خوندم و همه ی لحظاتی که داشتم کتاب میخوندم رو با یک خاطره یخوب به یاد میارم
معمایی در فضایی تیناِیجری و در همون سطح