زمین را بافتم شکافتم

انتشارات سمام منتشر کرد:
... فردا می روم از صادق ،پلنگ موش خرما می گیرم و میفرستم شان روی مین ها این جوری می فهمم کجا مین دارد کجا ندارد از کجا معلوم که راست بگویند به داد و فریادشان محل نمی گذارم و باز می روم طرف تانک ها رویشان یادگاری نوشتند: « امیرو کجایی؟ سازته و ردار بیا که اینجا دلمو گرفته) و جای دیگری نوشته: «باشو کجا رفتی گم شدی غریبه ی کوچک» آن یکی ها عامو به مو میگن خالد. کا! مــو دو بار مردم، یـه بار قبل جنگ و یه بارم تو جنگ !» و عبدو هم نوشته: « کا! هــا بگــو نــه مـی خــوای درجه ی چندش باشی؟»
دور برم را نگاه می کنم، تکه زغالی پیدا می کنم و روی یکی از تانک ها می نویسم : « اینجا ملک آقامه، وجب به وجب خاکش مال خودمونه !»
فروشگاه اینترنتی 30 بوک