فلسفه و منطق جامع جلد دوم فلسفه یازدهم

انتشارات دريافت منتشر کرد :
پرومتئوس: آری من آدمی را از اندیشة مرگ رهانیدم...
همسرایان: بر این درماندگی چه چاره آوردی؟!
پرومتئوس: امیدی موهوم در دلش نشاندم!
همسرایان: مبارک بخششی بود آن را که اندوهناک تقدیری دارد!
پرومته در زنجیر / آیسخولوس

مقدمه در آغاز کتاب می آید اما معموال آن را آخر کار می نویسند. آن زمان که نویسنده پس از مدت ها تقال و کار مداوم، می تواند با خیال راحت،
فاتحانه از دستاوردها و نتیجه ی کارش به خود ببالد و شادمانی کند. پس از گذشت مدت های مدید کار مطالعه و نوشتن شبانه روزی و حاصل شدن کتابی کامل و بی سابقه که حتی بسیار شگرف تر از آنچه شد که در ذهنم تجسم کرده بودم،
اگر بخواهم احساسم و کارم را در یک واژه ی کوتاه توصیف کنم، شاید عجیب باشد که با الهام از این دیالوگ »پرومته در زنجیر« اثر آیسخولوس، آن را امیدی موهوم بنامم.
این کتاب سراسر برای من امیدی موهوم بود و هست و شاید تا واپسین لحظه ی زیستنم به شکلی متناقض با آن سر کنم، همانطور که با خود زندگی!؛
ملغمه ای بی پایان از روحیات بلندی که در بستری تنگ نمی گنجند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک