تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آماره منتشر کرد:
پای پنجره ایستاده ام و رگبار باران هاشور می زند آسمان را آسمان تیره پوش ابری سوگواران میان سوگواران... و طبال رعد که با چوبه های آتشین در افق می کوبد ماه کبودان است زنگشویان باران های پاییزی سیل آسا و بی دریغ... و هرزه بادهای ویل که پرسه می زنند در حیاط تیمارستان میان چنارهای برهنه ی بی برگ از پنجره ی باریک زیر سقف باران را گوش می دهم که از ناودان ها شره می کند. در باغ هیچ درخت میوه ای نیست نه انار نه انگور... نه انجیر... و نه حتا سیب سیب... که فرمود از آن !نخورید وگرنه آواره می شوید و شیطان زیر پایشان نشست و فریبشان داد و خدا :گفت گم شوید و روی زمین برخیتان دشمن برخی باشید!... و ما گم شدیم. تبعید شدیم به این شفاخانه ی ارواح شیطانی با باغ خشکیده اش که آخرین برگ های خزان زده در پیچ و تاب مرگ از شاخه هایش به خاک می غلتند نه مفری نیست ،گریزی راه دررویی از این دوزخ سرنوشت که دیوارهای باغ بلند است بلند با نیزه نشان تیز نرده هایش و دروازه ی آهنینی که سگ هفت سر دربان مدام می پایدش. انگار اینجا آخر دنیاست پشت شیشه باد شولات می کند .هوو.... ..هوو
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر آماره
