گاهی دروغ می گویم

انتشارات شادان منتشر کرد:
آمبر رینولدز بعد از تصادفی شدید در بیمارستان و در وضعیت کماست. او همانند اسیری در بدن خود فقط قادر به شنیدن صحبت های دیگران بدون کوچکترین واکنش و عکس العملی ست
این اتفاق شرایطی را به وجود آورده که او به مرور زندگی خود از کودکی تا زمان تصادف ،بپردازد مروری که ریشه تمام حوادث را برایش روشن می سازد.
آمبر از همان ابتدا تکلیف خودش را با مخاطب روشن می کند و در نهایت اعتراف می کند که «گاهی هم دروغ میگویم...!» و نفرتی چنین عمیق را ناشی از عشقی فراوان می داند.
کتاب گاهی دروغ میگویم از آن سبک آثار تریلر و روانشناختی است که نویسنده با هنرمندی و زیرکی مخاطب خود را در قصه فرو می برد روایت او از زندگی ،قهرمانش یک ساختار جذاب و پیچیده دارد که با هوشمندی لایه های گذشته و مشترک شخصیت ها را نمایان می سازد و با درآمیختن و برملا شدن تمام رازها، پایانی کاملا غافلگیر کننده به قصه میبخشد.
این کتاب را همانند مبحثی روانشناختی نیز میتوان نگاه و بررسی کرد
فروشگاه اینترنتی 30بوک