

انتشارات نسک منتشر کرد:
یکی چشم انتظار رسیدن و یکی نگران رفتن فرودگاه محل رفتن است یا آمدن گذرگاه ترک است یا رسیدن شروع سفر است یا پایان راه... هم می توان صدای خنده ی کسانی را شنید که به استقبال مسافری آمده اند و هم بغض فرو خورده ی مردمی را دید که عزیزشان را بی امید بازگشت بدرقه می کنند تن سال خورده ی ریل باربری هم بار چمدانی پر از خاطره را به دوش کشیده و هم کوله باری از حسرت را سالن انتظار فرودگاه پر از قصه های نگفته و داستان های نشنیده است قصه ی کسی که انگار سال ها چشم انتظار رسیدن مسافرش مانده یا آن مسافری که هرگز به مقصد نرسیده است داستان کسی که پیش از رفتن پشیمان شده و یا مسافر تنهایی که در آخرین لحظه به امید دست بدرقه ای به پشت سرش چشم دوخته است یکی می رود و دیگری باز می گردد انگار همگی سرگردانند. فرودگاه پر از تردید بین رفتن و نرفتن ،است پر از شک به رسیدن و یا هرگز به مقصد نرسیدن.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسندهها













