مفید باش

مفید باش از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.

مفید باش از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

مفید باش اثری در حوزهٔ خودیاری است که نویسنده‌‌اش باعث شده این کتاب حسابی سروصدا کند و خیلی‌ها مشتاق خواندنش باشند. کتاب غیرداستانی مفید باش اثر آرنولد شوارتزینگر، بدنساز حرفه‌ای، ستارهٔ سینمای جهان و البته فرماندار سابق و سیاستمدار آمریکایی است. این کتاب در سال 2023 منتشر شد و آرنولد در این کتاب با توجه به زندگی و تجربیاتش از هفت مهارت مهم در زندگی صحبت کرده است. آرنولد معتقد است این مهارت‌ها کمک می‌کنند در زندگی به اهدافمان برسیم و البته شاد باشیم، او در این کتاب اذعان کرده است که این هفت مهارت همان‌‌هایی است که او در زندگی خود به کار بسته است. این کتاب درواقع خاطراتی است که بر اهمیت یافتن هدف و خدمت به دیگران برای داشتن یک زندگی رضایت‌بخش تاکید می‌کند. آرنولد در این کتاب از توصیه‌های عملی در مورد تعیین اهداف، ریسک‌کردن و ایجاد تأثیر مثبت بر جهان می‌گوید. این کتاب پس از انتشار پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز شد.

«آرنولد شوارتزینگر ابزارهایی برای رسیدن به موفقیت را با شوخ‌طبعی با خوانندگانش به اشتراک گذاشته و دید گسترده‌ای از جهان به مخاطبانش می‌دهد.» - کایرکاس ریویوز

«زندگی آرنولد همان رویای آمریکایی است و کتاب او، برای من، نتیجهٔ مهمی برای این رویا است، این‌که درواقع شما باید بهای این رویا را با خدمت‌کردن و مفید بودن برای دیگران جبران کنید. واقعاً از خواندن این کتاب لذت بردم.» - رایان هالیدی

با کمک ابزارهای این کتاب می‌توانید مقصد مورد نظر و شیوهٔ رسیدن به آن را بشناسید، کار مورد نیاز را برای رسیدن به آن نقطه انجام دهید و این پیام را به عزیزان‌تان منتقل کنید. سفری که با این کتاب خواهید داشت ارزش وقت گذاشتن را دارد. شما با کمک این کتاب گویی در جاده‌ای به سفر می‌روید که اتفاقا موانعش را هم می‌شناسید. آرنولد شوارتزینگر روی اهمیت ذهن باز و پذیرا تاکید می‌کند و نشانمان می‌دهد چقدر آموختن از محیط پیرامون‌مان به ما کمک می‌کند تا راه‌های تازه‌ای در زندگی به رویمان گشوده شود و این در واقع کلید طلایی است که آرنولد به خوانندگانش اهدا می‌کند. مهم‌تر از همه این‌که وقتی به مقصد موردنظرتان رسیدید، ابزارهای این کتاب شما را ملزم می‌کنند قدردان کمک‌هایی که در این راه دریافت کردید باشید و شما نیز دست دیگران را بگیرید.

«بسیاری از عزیزان ما نمی‌دانند با زندگی خود چه می‌کنند. آن‌ها ناسالم زندگی می‌کنند، شاد نیستند. مردم از شغل خود راضی نیستند، روابط‌شان بی‌حاصل است، نمی‌خندند، انرژی ندارند و احساس بی‌مصرف‌ بودن می‌کنند، گویی زندگی، آن‌ها را به ناکجاآباد می‌برد. چنین افرادی را همه جا می‌توانید پیدا کنید، شاید حتی وقتی به آیینه نگاه کنید. اما نگران نشوید. شما شکست‌خورده نیستید. آن‌ها هم نیستند. این فقط همان اتفاقی است که وقتی چشم‌انداز روشنی برای زندگی‌تان نداشته باشید، رخ می‌دهد حتی اگر همه تلاش خود را کرده باشید و هر آنچه فکر می‌کنید شایسته‌اش بوده‌اید را از دنیا دریافت کرده باشید. اما می‌توانیم آن را درست کنیم؛ زیرا همه چیزهای خوب و همه تغییرات عالی، با یک چشم‌انداز روشن آغاز می‌شوند. چشم‌انداز، مهم‌ترین چیز است. چشم‌انداز یعنی معنا، یعنی داشتن یک هدف واپسین. داشتن چشم‌انداز روشن یعنی تصویری کلی از زندگی دلخواه خود داشته باشید و برنامه‌ای برای رسیدن به آن تدارک ببینید. افرادی که بیشترین احساس گمگشتگی را دارند فاقد این دو هستند. آن‌ها تصویری از برنامه خود ندارند؛ در آینه نگاه می‌کنند و می‌‌گویند «واقعاً‌ چرا کارم به اینجا کشید؟» اما پاسخ را نمی‌دانند.»

«آن‌ها تصمیمات زیادی در زندگی خود گرفته‌اند و اقدامات زیادی کرده‌اند که کارشان را به اینجا کشانده است، اما جالب اینجا است که وقتی با آن‌ها حرف می‌زنی، می‌گویند: «کدام حق انتخاب؟» اما واقعیت این است که هیچ‌کس حلقه ازدواج را به‌زور دست آن‌ها نکرد، هیچ‌کس همبرگر دوم را به‌زور دست آن‌ها نداد، هیچ‌کس مجبورشان نکرد شغل بی‌آینده انتخاب کنند، آن‌ها مجبور نبودند در کلاس‌ها غیبت کنند، مجبور نبودند ورزش کنند، مجبور نبودند تا دیروقت بازی ویدئوی انجام دهند و هر روز کمبود خواب داشته باشند. هیچ‌کس آن‌ها را مجبور نکرد الکل مصرف کنند. اما آن‌ها همچنان باور دارند که هیچ حق انتخابی در زندگی نداشته‌اند و من باور دارم که آن‌ها واقعاً چنین باوری دارند. اما می‌دانید چیست؟ آن‌ها تا حدی حق دارند. هیچ‌کس محل تولد خود را انتخاب نمی‌کند. من در یک دهکده در اتریش در اوج جنگ سرد متولد شدم. مادرم بسیار دوست‌داشتنی بود و پدرم با اینکه سختگیر بود اما من بسیار دوستش داشتم. دوران رشد پیچیده‌ای داشتم. مطمئنم داستان شما هم پیچیده است. مطمئنم دوران کودکی و رشد شما مشکل‌تر از چیزی بوده که اطرافیان‌تان تصور می‌کنند. ما نمی‌توانیم گذشته را تغییر دهیم، اما می‌توانیم انتخاب کنیم که از حالا به بعد، به کجا می‌خواهیم برویم. دلایل و توضیحات زیادی در مورد آنچه تا این لحظه، چه خوب و چه بد، برای ما رخ داده وجود دارد، اما در بیشتر مواقع، دلیلش این نبوده که ما حق انتخاب نداشتیم؛ ما همیشه حق انتخاب داریم، اما آنچه که نداریم، یک معیار مشخص برای سنجش انتخاب‌ها است، مگر اینکه خودمان این معیار را خلق کنیم.»

«البته، همه مثل من این شانس را پیدا نمی‌کنند که در سن پانزده سالگی ایده‌ای در مورد زندگی آینده خود پیدا کنند. من در یک روستای کوچک با جاده‌های کثیف، در خانه‌ای بدون لوله‌کشی آب بزرگ شدم. هیچ‌چیز نداشتم جز زمان و فضای کافی برای خیال‌پردازی و آزادسازی دایره تصورات. لوحی سفید بودم و هر چیزی می‌توانست رویم تأثیر بگذارد و این اتفاق افتاد. تصاویر آمریکا، گلادیاتور بازی با دوستانم در پارک، خواندن مقاله‌ای در مدرسه در مورد رکوردشکنی یک قهرمان پاورلیفتینگ، دیدن فیلم «هرکول و زنان اسیر» و بعد فهمیدن این موضوع که بازیگر نقش هرکول مستر یونیورس بوده، برخورد اتفاقی با یکی از کجله‌های بدن‌سازی جو ویدر و دیدن عکس رگ پارک روی جلد آن و بعد فهمیدن اینکه او هم مثل من از یک شهر کوچک کارگری آمده، همگی در شکل‌گیری چشم‌انداز من نقش بزرگی داشتند. همه این‌ها، لحظات الهام‌بخشی بودند که در ذهنم حک شدند. آن‌ها در ترکیب با یکدیگر، نه‌تنها اولین چشم‌اندازم را خلق، بلکه آن را روشن و شفاف کردند و هدفی مشخص و معین به من بخشیدند تا طی بیست سال بعد، روی آن کار کنم.»

آرنولد شوارتزینگز بزرگ‌ترین بدنساز جهان، پردرآمدترین ستارهٔ سینمای جهان و سیاستمدار آمریکایی است. اما آرنولد درواقع ماجراهای بسیاری را پشت‌سر گذاشته است. او زندگی را از یک روستای کوچک در اتریش آغاز کرده و درنهایت به شهرت جهانی رسید. همهٔ این‌ها گواهی بر قدرت دگرگون‌کنندهٔ اولین ابزار او برای زندگی است: داشتن چشم‌اندازی روشن. داستان آرنولد در کتاب مفید باش سرشار از جاه‌طلبی و انعطاف‌پذیری است و او نشان می‌دهد چطور چشم‌اندازی روشن می‌تواند با احساساتی مانند فقدان، ناراحتی و بی‌ارزش بودن مبارزه کند و درعوض حس هدف، معنا و جهت را القا کند. آرنولد که در میان سادگی زندگی روستایی بزرگ شده است، برای الهام گرفتن به فرهنگ پاپ برجنب‌وجوش آمریکایی نگاه می‌کند و تصاویری در ذهنش می‌سازد که بذر رویای او برای مهاجرت به ایالات متحده می‌شود. اشتیاق او به بدنسازی با دیدن تصاویر مجلات قهرمانانی مانند رگ پارک تقویت می‌شود و دیدگاه او روشن‌تر می‌شود. او دنیای بدنسازی را فتح می‌کند و قدم‌های دیگری برمی‌دارد تا رویای آمریکایی خود را به واقعیت تبدیل کند.

بخش اول: چشم‌اندازی روشن داشته باشید
• بسیاری از بهترین‌های ما سردرگم شده‌اند
• تصویر کلی و زوم کردن
• خلق فضا و زمان
• واقعاً ببینیدش
• در آیینه نگاه کنید
بخش دوم: هرگز کوچک فکر نکنید
• ون شون، دن شون
• منفی‌باف‌ها را نادیده بگیرید
• نقشه B را کنار بگذارید
• رکوردها را بشکنید و راه را برای دیگران باز کنید
بخش سوم: مثل اسب کار کنید
• تکرار، تکرار، تکرار
• درد موقتی است
• پیگیری و پایش دائم
• بیست‌وچهار ساعت در روز وقت دارید؛ از آن استفاده کنید

• کتاب چراغ سبزها اثر متیو مک‌کانهی بازیگر مشهور و برندهٔ جایزهٔ اسکار است. متیو در این کتاب با داستان‌های جالب و جمله‌های حکیمانه درس‌هایی را به شما می‌آموزد که خود از دلِ سختی‌ها به دست آورده است و به شما نشان می‌دهد که به هیچ‌وجه نباید دست از رسیدن به هدف‌تان بردارید.

• کتاب با اطمینان می‌دانم که... اثر اپرا وینفری یکی از مجریان موفق شبکه‌ تلویزیونی آمریکا است. او در این کتاب از معجزه، شفافیت، لذت، شکرگزاری و قدرت می‌گوید و به شما نشان می‌دهد که چطور می‌توانید در زندگی به موفقیت و خوشبختی برسید.