

انتشارات باهم منتشر کرد:
هکتور سرواداک افسر ستادی ارتش فرانسه ،شجاع ،جسور و در عین حال خردورز و دوستدار ادبیات موسیقی و نقاشی بود. با بوم و رنگ آشنا بود و شیفته کهکشان و مبهوت آسمان .بن زوپ دیگر گماشته اش به شمار نمی آمد که یاری نزدیک و دوستی مهربان بود که همواره گوش به فرمان فرمانده خود داشت آنان در الجزایر تحت استعمار فرانسه خدمت میکردند و در روزی که در فردای آن هکتور با کنت انگلیسی بر اثر اختلافی که از همگان پنهان میکردند قرار دوئل داشتند، حادثه ای غریب رخ میدهد و سرواداک به ناگاه احساس میکند دنیا تغییر کرده در نیمروز تاریکی شبانه از راه رسیده و اجسام سنگینی خود را از دست داده اند و راه رفتن برایشان به گونه ای متفاوت شده است و خورشید به جای آن که در مغرب غروب کند، از مغرب ســر برآورده است.
هکتور و بن زوپ شگفت زده از این تغییرات عظیم می کوشند، تا دلیل این تغییرات غیرعادی و غیر طبیعی را کشف کنند و سرانجام پرفسور پالمیرین راز این معمای پرشگفت را فاش میکند و آشکار میشود بر اثر برخورد ستاره دنباله دار گالیا با زمین به ناگاه این تحولات رخ داده است و آنان دیگر روی زمین نیستند که در گالیا به سر می برند و بازگشت آنان به زمین داستانی شیرین دارد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













