رویای فریدا

(2)

2,200,000ریال

1,980,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1915

علاقه مندان به این کتاب
17

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب رویای فریدا

نشر نون منتشر کرد:
چند روز قبل از مرگ فریدا کالو در سال 1954، وی در یادداشت‌های روزانه‌اش چنین نوشت: «امیدوارم رهایی لذت‌بخش باشد و هرگز بازنگردم.» فریدا در شش سالگی بیماری فلج اطفال گرفت و در طول عمرش بیماری و جراحات زیادی را تحمل کرد، به همین دلیل درد مزمن جسمی درون‌مایۀ هنر جادویی او بود.
اسلاونکا دراکولیچ در «رؤیای فریدا» [تختخواب فریدا]زندگی خصوصی یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان زن را بررسی می‌کند و خاطرات فریدا را با توصیف نقاشی‌هایش به هم پیوند می‌دهد و ما را به تفکر در مورد ماهیت درد مزمن و ارتباط آن با خلاقیت دعوت می‌کند. از آنجا که زندگی غیرمعمول همواره جذابیت دارد، این تصویر مهیج از افکار کالو در آخرین ساعات زندگی‌اش که توسط نویسنده‌ای خلاق و پر از استعداد محض ترسیم شده است، خوانندگان داستان‌های ادبی و هنردوستان را به یک اندازه جذب می‌کند.
فریدا کالو کسی که شمایل ماندگار هنر معاصر جهان است، هنرمندی که آثارش بازتاب بی واسطۀ آشفتگی‌های درونی‌اش بودند، در زمانی زندگی‌اش پایان یافت که هنوز اوج شهرت و محبوبیت هنری‌اش قرار داشت. دراکولیچ داستان را به گونه‌ای روایت می‌کند که ذهن خواننده متناوباً در حال سفری رفت و برگشت بین زندگی غیرمعمول این هنرمند و تابلوهای نقاشی‌اش باشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب رویای فریدا اثر اسلاونکا دراکولیچ

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

رویای فریدا از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

رویای فریدا از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب رویای فریدا از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ بهترین اثر در بخش ادبیات داستانی فیلادلفیا اینکوایرر سال 2008
• برندهٔ جایزهٔ بهترین اثر داستانی از نگاه منتقدین واشنگتن پست سال 2008

معرفی کتاب رویای فریدا:

رویای فریدا با عنوان اصلی Frida’s bed، اثر اسلاونکا دراکولیچ، نویسنده، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار اهل کرواسی است که بیشتر برای نوشتن آثار غیرداستانی در انتقاد از کمونیسم به شهرت رسید. این کتاب اولین‌بار در سال 2007 منتشر شد و داستانی زیبا از آخرین روزهای زندگی فریدا کالو نقاش مشهور و تأثیرگذارِ مکزیکی است. دراکولیچ در این کتاب از حوادث زندگی، افکار، آثار و ساعت‌های انتهایی زندگی فریدا کالو می‌گوید و شما را با جنبه‌های ناشناختهٔ زندگی این هنرمند آشنا می‌کند.

واکنش‌های جهانی به کتاب رویای فریدا:

«کتاب رویای فریدا شبیه یک بیوگرافی است، نویسندهٔ کتابِ «کافه اروپا» در این کتاب به سراغ زندگی نقاش مکزیکی فریدا کالو رفته و موضوعی ثابت را از آن بیرون کشیده است: درد. تصویرسازی دراکولیچ در این کتاب بی‌نظیر است.» -  پابلیشرز ویکلی

چرا باید کتاب رویای فریدا را بخوانیم؟

فریدا زنی با شخصیتی متفاوت بود و زندگی‌اش حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. کتاب رویای فریدا، یک زندگی‌نامهٔ فوق‌العاده خاص و تأثیرگذار است که توانست برندهٔ جوایز زیادی شود. خط به خط این کتاب به شما معنی واقعی زندگی را نشان می‌دهد. خواندن این کتاب به شما نشان می‌دهد چطور می‌توانید درد و رنج‌های‌تان را بپذیرید و با وجود دردها به رشد خود ادامه دهید و رشتهٔ سرنوشت خود را به دست بگیرید. این کتاب یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین زندگی‌نامه‌هایی است که از فریدا می‌خوانید.

فریدا کالو که بود؟

فریدا کالو نقاشی مکزیکی بود که در سال 1907 به دنیا آمد و در 1954 درگذشت. او بیشتر به‌خاطر پرتره‌های متعدد، سلف پرتره‌ها و تابلوهایی که با الهام از طبیعت و مصنوعات مکزیک می‌کشید به شهرت رسید. فریدا با الهام از فرهنگ عامهٔ کشورش، از یک سبک سادهٔ هنر عامیانه استفاده می‌کرد و به مسائلی مانند هویت، پسااستعمار، جنسیت، طبقه و نژاد در جامعهٔ مکزیک می‌پرداخت. این هنرمند کم‌کم تبدیل به یک چهرهٔ فعال سیاسی شد و هنوز هم او را نماد فمنیسم می‌دانند. نقاشی‌هایش اغلب عناصر اتوبیوگرافیک قوی‌ای داشتند و رئالیسم را با فانتزی در هم می‌آمیخت. کالو از زمان ابتلا به فلج اطفال تا شش سالگی و تصادف شدید با تراموا، که باعث شد تمام عمرش از مُسکن استفاده کند، شبح مرگ را با خود به‌ این‌طرف و آن‌طرف می‌کشید و زندگی‌‌ای بسیار پرماجرا را از سر گذراند.

در کتاب رویای فریدا چه می‌خوانیم؟

فریدا کالو چند روز پیش از مرگش در سال 1954 در دفتر خاطراتش نوشت: «امیدوارم بتوانم با موفقیت بروم و امیدوارم هرگز برنگردم.» دراکولیچ در کتاب رویای فریدا، داستان زندگی این هنرمند را تعریف کرده است که از مادری بی‌سواد و پدری آلمانی مبتلا به صرع و عکاس زاده و بزرگ شد و تنها کسی در بین خواهرانش بود که درس خواند. فریدا از شش سالگی به فلج اطفال مبتلا شد و در طول زندگی‌اش دچار بیماری و جراحت شد و درد تبدیل به موضوع تکرارشوندهٔ هنر خارق‌العاده‌اش شد. اما جسارت فریدا از زمان تصادفش شروع شد و جسارتش هنرمند مشهور نقاشی‌های دیواری دیه‌گو ریورا را به خود جذب کرد. عشقِ دیه‌گو به فریدا با روابط معمولی‌اش با زنان دیگر متفاوت بود، با‌این‌حال تأکیدی بر غم‌انگیزبودن شرایط جسمی فریدا نیز بود. فریدا تا زمان مرگش در 47 سالگی احساس طردشدن و بی‌کفایتی می‌کرد. پس از آشکارشدن رابطهٔ دیه‌گو با خواهرش کوچکترش کیتی، نقاشی‌های فریدا از سرگرمی به نیازی شدید تبدیل شدند و درواقع راهی برای زنده‌ماندن از خیانت و جسم نفرین‌شدهٔ فریدا بودند. در کتاب رویای فریدا اسلاونکا دراکولیچ زندگی درونی این هنرمند تأثیرگذار را بررسی کرده است و به طرز ماهرانه‌ای خاطرات فریدا را به توصیف نقاشی‌هایش ربط داده است و مراقبه‌ای دربارهٔ ماهیت درد مزمن و خلاقیت ایجاد کرده است. موضوع و قلمِ جذابِ دراکولیچ، زندگی غیرمعمول این هنرمند را دوچندان جذاب کرده است. کتاب رویای فریدا، تخیلی کوبنده از افکار کالو در روزهای پایانی زندگی‌اش است که خوانندگان داستان‌های ابدی و هنردوستان را به خود جذب می‌کند. 

اگر از خواندن کتاب رویای فریدا لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب اگر فریدا بود، چه می‌کرد؟ اثر آریانا دیویس نویسندهٔ آمریکایی است. او در این کتاب شما را با خود به سفری متفاوت و زیبا می‌برد، سفری در جست‌وجوی این‌که فریدا چگونه دردش را قدرت تبدیل کرد و تابلوهای نقاشی‌اش چطور الهام‌بخش نسل‌های بعد از او شدند.

دربارۀ اسلاونکا دراکولیچ‌: نویسنده و روزنامه‌نگار اهل کرواسی

رویای فریدا

اسلاونکا دراکولیچ در سال 1949 در کرواسی به دنیا آمد. او روزنامه‌نگار، رمان‌نویس و مقاله‌نویس است و آثارش در مورد فمنیسم، کمونیسم و پسا کمونیسم به زبان‌های بسیاری ترجمه شده است. اسلاونکا در ریهکای کرواسی که در آن زمان بخشی از یوگسلاوی سوسیالیستی بود به دنیا آمد. او در سال 1976 در رشتۀ ادبیات تطبیقی و جامعه‌شناسی از دانشگاه زاگرب فارغ‌التحصیل شد. از سال 1982 تا 1992 یکی از اعضای هیئت نویسندگی دو هفته‌نامۀ استارت و هفته‌نامۀ خبری داناس در زاگرب بود که عمدتاً در آن به مسائل فمنیستی می‌پرداخت. آثار و مقاله‌های دراکولیچ در مجله‌هایی مثل نیویورک تایمز، نشریۀ نیویورک ریویو، اینترناسیونال، فرانکفوتر، گاردین و غیره به چاپ رسیده است. در سال 1992 مقاله‌ای بی‌نام در مجله‌های کرواسی چاپ شد و انگشت اتهامش را به سمت دراکولیچ و پنج نویسندۀ زن دیگر گرفت؛ پس از آن دراکولیچ نامه‌های تهدیدآمیز زیادی دریافت کرد و حتی یک بار به خانه‌اش حمله کردند، بنابراین او تصمیم گرفت در طول جنگ‌های یوگسلاوی به طور موقت کرواسی را به مقصد سوئد ترک کند. آثار برجستۀ او مربوط به جنگ‌های یوگسلاوی است. او در کتاب‌هایش دربارۀ جنایت علیه زنان در جنگ بوسنی نوشت و در یکی دیگر از کتاب‌هایش، از تجربیاتش در نظارت بر دادرسی زندانیان دادگاه بین‌المللی کیفری یوگسلاوی سابق در لاهه صحبت و آن را تحلیل کرد. در محافل علمی او را بیشتر به‌خاطر مجموعه مقالاتش با عنوان «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» و «کافه اروپا» می‌شناسند. هر دوی این مقاله‌ها روایت غیرداستانی زندگی دراکولیچ در دوران کمونیسم و پس از آن است. او در سال 2008 رمانی با نام «تخت فریدا» بر اساس زندگی‌نامۀ فریدا کالو نقاش مکزیکی نوشت. از دیگر آثار دراکولیچ می‌توان به «پالکان اکسپرس»، «گشتی در موزۀ کمونیسم» و «انگار آن‌جا نیستم» اشاره کرد. او در حال حاضر یکی از سردبیران مجلۀ The Nation است و در کرواسی و سوئد زندگی می‌کند.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • پاسخ به نظر

    درست مثل نقاشی‌های بی‌شمار فریدا، این کتاب هم دربارهٔ جسم و روح شکنندهٔ زنی منحصربه‌فرده که زندگی و عشقش رو با کمک این کتاب به شکل غیرقابل درکی لمس می‌کنید.

  • تصویر کاربر

    • نگار آذرشب
    • پاسخ به نظر

    من این کتاب رو تا الان دوبار خوندم و با این‌که تابه‌حال مطالب زیادی از زندگی و تاریخ فریدا خوندم، این کتاب از همه‌شون جذاب‌تر و ملموس‌تر بود برای من.

  • تصویر کاربر

    • مهرناز بهروش
    • پاسخ به نظر

    من واقعاً مجذوب این کتاب شدم و این احساس رو داشتم که می‌دونم توی سر فریدا چی می‌گذره. نحوهٔ برخورد نویسنده با احساسات و درد فریدا واقعاً منو به خودش جلب کرد.

بریده ای از کتاب (3)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • 0

    فریدا در هُرم گرمای بعدازظهر که از درهای باغ به داخل می‌وزید و در بوی انفیه که آمیخته با عطر سنبل، یاسمن و رزهای زرد رونده بود، بوی ترحم را تشخیص می‌داد. بعد از رفتن خاله، پدرش گفت هیچ‌چیز بدتر از این نیست که او خودش را لایق ترحم بداند.

  • تصویر کاربر

    • نگار آذرشب
    • 0

    روزی از اولین روزهای ژوئیه، اوایل صبح بود که فریدا در تختخواب خانهٔ کودکی‌اش بیدار شد. اتاق تازه داشت با نور کم‌رمق صبحگاهی روشن می‌شد. شب سختی را گذرانده بود. به ‌زحمت غلتی زد، خودش را روی بالش بالا کشید و صورتش را لمس کرد؛ انگار می‌خواست مطمئن شود هنوز همه‌چیز سرجایش است.

  • تصویر کاربر

    • مهرناز بهروش
    • 0

    خاله هاج‌وواج به او خیره مانده بود و جوری نگاهش می‌کرد که انگار به‌کل عقلش را از دست داده. قیافهٔ مظلومانه‌ای گرفت و گفت «آخه ببین چطور می‌لنگه، طفلکی بیچاره.» پدر فریاد کشید «دست از سرش بردار.» پدر از شدت خشم پاهایش را روی زمین کوبید و از اتاق بیرون رفت.

عیدی