

گذرگاه تاریک
انتشارات برج منتشر کرد:
وینست پاری در دنیای نوآر قهرمان یگانهای است؛ مرد ازنفس افتادهی رمان گذرگاه تاریک اهل جدال و خشونت نیست، بااینحال پایش به قتل باز شده است. او زندانی بیگناهی است که به جرم قتل همسرش به حبس ابد محکوم شده و غرور خدشهدارشدهاش و فشارهای خردکنندهی زندان سانکوئنتین او را وادار به فرار میکند. وینسنت این بیرون تنهاست، جایی برای پنهان شدن ندارد و میداند اگر آیرین، این زن ناشناس زیبا، او را در اتومبیلش پناه نمیداد، ساعتی بعد دوباره در چنگال پلیس و پشت میلههای زندان بود. حالا وینست پاری مجبور است چهرهای جدید بیابد و هویتی نو برای خود دستوپا کند؛ او میخواهد قاتل واقعی همسرش را پیدا کند تا غرور ازدسترفتهاش را بازیابی کند و شاید دوباره دل ببازد. با این حال دست تقدیر در میانهی این تعقیبوگریز او را به جغرافیای دیگری خواهد کشاند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب گذرگاه تاریک اثر دیوید گودیس
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی رمان گذرگاه تاریک:
چرا باید رمان گذرگاه تاریک را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب گذرگاه تاریک:
«پاری قبل از اینکه به سانکوئنتین فرستاده شود، اجازه پیدا کرد با دوستی حرف بزند. این دوست فِلسینگر بود که چند سالی از او بزرگتر بود و در همان مؤسسهی اوراق بهادار کار میکرد. فلسینگر بهترین دوستش بود و یکی از کسانی که عقیده داشت پاری بیگناه است. پاری همهی داراییهایش را به فلسینگر اهدا کرد. این اموال شامل ساعت مچی ضدآبی به قیمت شصتوسهدلار و هفتادوپنج سنت بود؛ رادیوگرامافونِ پکرد ـ بل، مجموعهای از صفحههای گرامافون که قطعات ویژهی کاونت بِیسیِ پاری و گلچین استراوینسکی و نوازندگان مدرنِ دیگری متعلق به خانم پاری فقید را در برمیگرفت. علاوه بر اینها، پاری لباسهایش را هم به او داد، اما فلسینگر آنها را سوزاند و همچنین کلک تمام چیزهایی را که متعلق به خانم پاری بود، کند. فلسینگر مجرد بود و بیشتر وقتش را با خانوادهی پاری گذرانده بود. او هیچوقت از خانم پاری خوشش نیامده بود و وقتی با وینسنت پاری خداحافظی کرد، کم آورد و مثل بچهها زد زیر گریه. پاری گریه نکرد. آخرینبار که گریه کرده بود برمیگشت به زمانی که در بازپروری آریزونا به سر میبرد. نگهبانی دیلاق با مشت به صورتش زده بود، باز مشتی دیگر حوالهاش کرده بود.»
«دهانش باز ماند، اما صدایی بیرون نداد. در عوض، یک بار دیگر هوا را استنشاق کرد. دوباره کنارهی بشکه را هل داد. حالا ارزیابی کرد که از پنج دقیقهی اصلی سه دقیقه کم شده. دو دقیقه فرصت داشت تا نتیجه بگیرد. همانطور مدام هوا را استنشاق میکرد و کنارِ بشکه را هل میداد. گرمای ماه اوت از شکاف بالای بشکه به داخل هجوم آورد و با ضخامت سیاهِ درون بشکه و اضطراب و تقلا ادغام شد. عرق از صورت پاری میریخت و زیر بغلش جمع شده بود. یکباره پی برد که بیشتر از دو دقیقه گذشته است، خیلی بیشتر؛ فرض کنیم ده دقیقه. به بالا نگاه کرد و از شکاف بالای بشکه توانست آسمان زرد را ببیند. به آسمان لبخند زد و حالا میفهمید فرصت خوبی دارد. همراه آسمان مقداری هوای تازه هم از آن شکاف وارد میشد. با بالابردن بشکه و هل دادنش از زیر دو بشکهای که روی آن بودند، شکاف را به سی سانت رساند. داشت آن را سیوپنج سانت میکرد که کامیون از روی دستاندازی در جاده رد شد و دو بشکهی بالایی سُر خوردند و برگشتند سر جای قبلی. به بالا نگاه کرد و به جای آسمان زرد، چیزی جز سیاهی ندید؛ کفِ سیاه بشکهی دوم را. شکاف و تمام هوا را از دست داده بود. حالا ناچار بود دوباره از اول شروع کند.»
خلاصهٔ رمان گذرگاه تاریک:
حواشی حول محور کتاب:
اگر از خواندن کتاب گذرگاه تاریک لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب خوابگران اولین رمان ریموند چندلر، یکی از برترین نویسندگان رمانهای جنایی و پلیسی است. شخصیت اصلی این رمان کارآگاهی باهوش و تحصیلکرده به نام فیلیپ مارلو است. میلیونری رو به مرگ، مارلو را استخدام میکند تا کسی که از دو دختر دردسرسازش اخاذی کرده را پیدا کند. مارلو پس از مدتی متوجه میشود که این پرونده چیزی بسیار بزرگتر از اخاذی و باجگیری است.
• کتاب خداحافظی طولانی اثر دیگری از ریموند چندلر نویسندهٔ آمریکایی است. این داستان نیز پیرامون شخصیت فیلیپ مارلو میچرخد، کارآگاهی که این بار در یک باشگاه در لسآنجلس با مرد مستی روبهرو میشود که یک طرف صورتش جای زخم دارد و دوستیای بین آنها برقرار میشود. ماجرای کتاب از زمانی اوج میگیرد که این مرد، به سراغ مارلو در خانهاش میرود و به او میگوید که به دردسر بزرگی افتاده است.
دربارۀ دیوید گودیس: نویسندهٔ آمریکایی

شاید بپسندید














از این مترجم













