لیزخوردن روی شادی

معرفی کتاب لیزخوردن روی شادی اثر دنیل گیلبرت

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

لیزخوردن روی شادی از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

لیزخوردن روی شادی از سایت آمازون امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب لیزخوردن روی شادی از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ عمومی کتاب‌های علمی انجمن سلطنتی برای مخاطبان غیرمتخصص در سال 2007 
• یکی از پنجاه کتاب کلیدی روان‌شناسی در فهرست 50 کتاب کلاسیک روانشناسی سال 2006

معرفی کتاب لیزخوردن روی شادی:

لیزخوردن روی شادی اثر غیرداستانی و علمی نوشتۀ دنیل گیلبرت روان‌شناس مشهورِ  و استاد دانشگاه هاروارد است. لیزخوردن روی شادی اولین‌بار در سال 2006 در ایالات متحده و کانادا منتشر شد. این کتاب پس از انتشار پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز شد و در سی کشور جهان ترجمه و خوانندگانی پروپا قرص یافت. دنیل گیلبرت در این کتاب از تحقیقات علمی در روان‌شناسی، علوم اعصاب‌شناختی، فلسفه و اقتصاد رفتاری استفاده کرده است تا آنچه را که دانشمندان در مورد توانایی منحصربه‌فرد انسان برای تصور آینده کشف کرده‌اند را به زبانی ساده توضیح بدهد. گیلبرت در این کتاب از خطاهای شناختی‌ای می‌‌گوید که ما در تلاش برای پیش‌بینی آینده‌مان با آن‌‌ها مواجه می‌‌شویم.

واکنش‌های جهانی به کتاب لیزخوردن روی شادی:

«کتاب لیزخوردن روی شادی از گیلبرت مطالعه‌ای شوخ و مهیج دربارهٔ انتظارات، حافظه و ادراک است و درواقع گیلبرت تمام تکه‌هایی را که  در ساختار شادی نقش دارند در این کتاب گنجانده است.» - گاردین

«کتاب لیزخوردن روی شادی کتابی علمی دربارهٔ محدودیت‌های تخیل انسان است و این‌‌که چگونه همین تخیلات ما را به جستجوی خوشبختی در مسیری اشتباه می‌اندازند... مثال‌های معمولی و قابل‌فهمِ گیلبرت، درک یک موضوع علمی و دانشگاهی را بسیار ساده کرده است.» - پابلیشرز ویکلی

«گرچه ما خودمان را آن‌قدر منحصربه‌فرد تصور می‌کنیم که نمی‌توانیم از تجربیات دیگران به عنوان راهنما برای رسیدن به رضایت استفاده کنیم اما گیلبرت در کتاب لیزخوردن روی شادی نشان می‌دهد که این روش درواقع ما را شاید خیلی راحت‌تر به خوشبختی برساند تا تفکرات خودمان.» - مجلهٔ گریتر گود

چرا باید رمان کتاب لیزخوردن روی شادی را بخوانیم؟

کتاب لیزخوردن روی شادی دقیقاً برعکس کتاب‌های رایج خودیاری است. گیلبرت به‌جای این‌که به شما بگوید چگونه می‌توانید شادتر باشید، در این مورد صحبت می‌‌کند که چرا ما در پیش‌بینی آنچه ما را در وهلهٔ اول خوشحال می‌کند بسیار بد هستیم. کتاب لیزخوردن روی شادی برای خوانندگان عادی نوشته شده است و به‌طور کلی نویسنده از اصطلاحات نامفهوم استفاده نکرده است و نتایج آزمایش‌هایی که در کتاب گنجانده شده به زبان ساده و همه‌فهم توضیح می‌دهد.

تحلیلی بر کتاب لیزخوردن روی شادی:

تز اصلی گیلبرت در کتاب لیزخوردن روی شادی این است که مردم از طریق ادراک و سوگیری‌های شناختی، آینده‌ای ضعیف را برای خود متصور می‌شوند و به‌ویژه در این تخیلات به چیزی می‌رسند که آن‌ها را خوشحال می‌کند. او استدلال می‌کند که این‌گونه تخیل و تفکر دربارهٔ آیند به سه طریق شکست می‌خورد: 

1. تخیلات ما جزئيات را اضافه یا حذف می‌کند اما مردم متوجه نیستند که جزئيات کلیدی‌ای ممکن است در این سناریو ساخته یا حذف شوند.
2. آینده‌های متصورشده (و گذشته‌ها) بیشتر از آنچه در واقع خواهند بود (یا بودند) به زمان حال شباهت دارند.
3. قوهٔ تخیل نمی‌تواند درک کند که اتفاقات به محض این‌که واقعاً اتفاق بیفتند احساس متفاوتی در فرد ایجاد می‌کنند و از همه مهم‌تر، سیستم ایمنی روانی باعث می‌شود که وقایع بد آن‌قدر که باید بد به نظر نرسند و احساس چندان بدی در فرد ایجاد نکنند.

همچنین روان‌شناس مشهور هاروارد، دنیل گیلبرت در این کتاب به استفادهٔ مکررِ ذهن از الگوها اشاره می‌کند. در الگوی موردِ بحث گیلبرت، ذهن از وقایعی که تا به امروز در زندگی شما رخ داده استفاده می‌کند تا رویدادهای آینده را پیش‌بینی کند یا به شما می‌قبولاند که وقایع آینده نیز با گذشته مطابقت دارند. در کتاب لیزخوردن روی شادی دنیل گیلبرت ضعف‌های تخیل و توهمات آینده‌نگری را به شما توضیح می‌دهد و به شما نشان می‌دهد که ذهن چطور آینده‌ای اشتباه را تصور می‌کند و باعث می‌شود شما میزان رضایت‌تان در آینده را اشتباه تخمین بزنید. با بینشی نافذ و نثری درخشان نویسنده در این کتاب به شما توضیح می‌دهد که چرا ما اصلاً نمی‌توانیم هیچ حدسی در مورد فکر و احساس فردی بزنیم که قرار است در آینده به آن تبدیل شویم.

در کتاب لیزخوردن روی شادی چه می‌خوانیم؟

چیزی که انسان‌ها را از دیگر موجودات زنده متمایز می‌کند این است که انسان می‌تواند به آینده فکر کند. بزرگ‌ترین توانایی مغز انسان تصورکردن است، یعنی دیدن و تصورکردن دنیایی که هنوز ندیده است. مغز ما خیلی سریع و تقریباً در مورد همه‌چیز زندگی ما دست به پیش‌بینی می‌زند. با این‌حال مغز ما قربانی خطاهای شناختی و سوگیری‌هایی می‌شود و همین باعث می‌شود پیش‌بینی‌های ما دربارهٔ آینده و حتی خاطرات ما از گذشته بسیار نادرست باشد. زمانی که آینده با آنچه ذهن ما پیش‌بینی کرده مطابقت ندارد ما واقعاً متعجب می‌شویم. به همین دلیل برخلاف تصورمان ذهن نمی‌تواند آنچه در آینده ممکن است باعث خوشحالی ما شود پیش‌بینی کند. گیلبرت در بخش ابتدایی این کتاب ادعا می‌کند که انسان‌ها به دلیل همین توانایی‌شان بسیار خاص هستند. او توضیح می‌دهد که لوب فرانتال مغز انسان از نظر بیولوژیکی ما را از سایر حیوانات متمایز می‌کند و در تخیل و تصور به ما کمک می‌کند اما اغلب ما را به بیراهه می‌کشاند و هدف او در این کتاب درک کاستی‌های تخیل است. در بخش دیگری از این کتاب دنیل گیلبرت به معنای شادی می‌پردازد و تأکید می‌کند که شادی یک احساس ذهنی است و هیچ ابزار درستی برای سنجش شادی یک فرد وجود ندارد و این‌که چطور محققان در تخمین میزان شادی بهتر است در درجهٔ اول به حرف‌های خودِ فرد تکیه کنند.

اگر از خواندن کتاب لیزخوردن روی شادی لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب قوی سیاه اثر نسیم نیکلاس طالب نویسنده و تحلیل‌گر ریسک لبنانی-آمریکایی است. او در این کتاب از پیشامدهای نامحتمل صحبت کرده است و نشان می‌دهد چرا بسیاری از مسائل در زندگی پیش‌بینی‌ناپذیر هستند. طالب سا‌ل‌ها در این زمینه مطالعه کرده است و در این کتاب نشان می‌ٔهد که ما چه‌طور خودمان را با افکارمان فریب می‌دهیم و فکر می‌کنیم بیش از حد تصورمان می‌دانیم.

• کتاب خوش‌بینی آموخته‌شده  اثر مارتین سلیگمن پدر علم‌ روانشناسی مثبت‌گرا است. دکتر سلیگمن بیش از بیست سال تحقیقات بالینی در این زمینه انجام داده است و در این کتاب به تفاوت خوش‌بینی و بدبینی در الگوهای فکری پرداخته است و نشان می‌‌دهد خوش‌بینی چطور کیفیت زندگی را افزایش می‌دهد.

• کتاب خرده عادت‌ها اثر جیمز کلیر روزنامه‌نگار و نویسندهٔ مشهور نیویورک تایمز است. کتاب خرده‌ عادت‌های به شما راهی آسان و اثبات شده برای ایجاد عادت‌های خوب و از بین بردن عادت‌های بد نشان می‌دهد. این کتاب تا به امروز زندگی میلیون‌ها انسان را تحت‌تأثیر قرار داده است.

دربارۀ دنیل گیلبرت‌: استاد روان‌شناسی کالج هاروارد