نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر کولهپشتی منتشر کرد:
کتابخانهٔ سیار شبانه روایت زنی است که یک نیمهشب با کتابخانهٔ سیار مرموزی مواجه میشود که شامل تمامی کتابهایی است که از کودکی تاکنون خوانده. همهشان آنجایند؛ از پِت خرگوش گرفته تا آناکارنینا و سورِ عریان... حتی کتاب رنگینکمان جاذبه که خواندنش را نصفه رها کرده. این کتابخانه درست مانند یک آلبوم عکس بازتابی از تمامی خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانی زن است. اما سپیدهدم، وقتی او ناباورانه و مشتاقانه میان کتابها غوطهور شده، ساعت کاری کتابخانهٔ سیار شبانه پایان میگیرد و بعد کاراوان در خم خیابان ناپدید میشود. مواجههٔ زن با خودِ گذشتهاش و تمامی لحظاتی که با آن کتابها گذرانده، اشتیاق دیدار دوبارهٔ آن کتابها و مرور خاطراتش، او را وامیدارد تا نیمهشبها به جستوجوی کتابخانهٔ سیار شبانه برآید. اما نه کسی تابهحال آن کتابخانه را دیده و نه کسی حرفش را باور میکند. ولی او همچنان جستوجوی شبانهاش را ادامه میدهد... تصور کنید نیمهشب، در خیابانی خلوت، در کاراوانی قدیمی همهٔ کتابهایی را که تاکنون خواندهاید، یکجا ببینید. حتی کتابهایی که عنوانهایشان را از یاد بردهاید... شاید شما هم دوست داشته باشید کتابدار چنین کتابخانهای شوید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابخانهٔ سیار شبانه از سایت گودریدز امتیاز 3.5 از 5 را دریافت کرده است.
کتابخانهٔ سیار شبانه از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
• برندۀ جایزۀ بوکه در سال 2005
• برندهٔ جایزهٔ ملی کتاب انگلستان در سال 2006
آدری نیفنگر با نوشتن کتابِ پرفروش «همسرِ مسافر زمان» به شهرت رسید. کتابخانهٔ سیار شبانه رمان دیگر او است که ابتدا بهصورت داستان تصویری دنبالهدار به شکل هفتگی روزنامهٔ گاردین بریتانیا منتشر میشد و سپس بهعنوان رمانِ مصور در سال 2010 به چاپ رسید. او در این رمان داستان زنی غمگین را روایت میکند که یک شب با کتابخانهای سیار روبهرو میشود و تمام کتابهایی که از بچگی تابهحال خوانده در این کتابخانه پیدا میکند. او با دیدن کتابها و یافتن خودِ قدیمش در این کتابخانه و پس از ناپدیدشدن آن به دنبال این کتابخانه میگردد چون دلش میخواهد یک بار دیگر با خاطرات خود پیوند بخورد.
کتابخانهٔ سیار شبانه داستانی پر از تعالی و اشتیاق برای دوستداران کتابهاست. این کتاب داستان دختری است که تمام خاطرات زندگیاش را در یک کتابخانهٔ سیار مییابد و زمانی که ساعتکار کتابخانه تمام میشود و این کتابخانه برای همیشه ناپدید میشود، تمام وقتش را صرف دوباره پیدا کردن کتابخانه میکند، ولی ناگهان به شک میافتد. آیا این کتابخانه بهشت بود؟ تخیل بود؟ یا چیزی پیچیدهتر؟ او تا پیدا کردن کتابخانه دست از تلاش نمیکشد.
رمانِ تصویری و کوتاهِ کتابخانهٔ سیار شبانه داستان لکسی است، زنی جوان و اندوهگین که هنگام قدمزدن در خیابان در ساعات اولیه صبح با یک کتابخانهٔ سیار مرموز مواجه میشود. لکسی که نمیداند بیشتر ترسیده است یا مجذوب این کتابخانه شده است، ناگهان خود را جلوی درِ این کتابخانه میبیند و آقای اوپنشاو کتابدار این کتابخانه به استقبال او آمده است. لکسی که هنوز از دیدن این کتابخانه و این ماجرا سردرگم است، وقتی آقای اوپنشاو کارت ویزیت خود را به او نشان میدهد تا به او اطمینان بدهد که یک کتابدار است کمی خیالش آسوده میشود و ترس جای خود را به کنجکاوی میدهد. او به کتابخانهٔ سیار میرود و اساساً قدم به دنیای درونی خود میگذارد چون میبیند که کتابخانه، هر کتابی که او از اول عمرش تا بهحال خوانده را دارد. از انجیلهای خانوادگی گرفته تا آلبومهای عکس و دفترچه تلفن و حتی کتابهای درسی زیستشناسی تا رمانهای جین آستین. سپس لکسی دفترچه خاطرات خود را پیدا میکند و با دوباره خواندن دفترچه خاطراتش، به دنیایی پرتاب میشود که فراموش کرده بود. اما درست زمانی که لکسی غرق خواندن دفترچه خاطراتش است آقای اوپنشاو به او میگوید که ساعت کارِ کتابخانه تمام شده است. پس از آن جستوجوی شبانهٔ لکسی برای دوباره یافتن این کتابخانهٔ سیار شروع میشود، جستوجویی که سالها از زندگی لکسی را دربرمیگیرد و به یک نوع وسواس تبدیل میشود.
• کتاب گربهای که کتابها را نجات داد اثر سوسوکه ناتسوکاوا نویسندهٔ ژاپنی است. این کتاب در ژانر فانتزی و رئالیسم جادویی نوشته شده و داستان پسری است که یک کتابفروشی را از پدربزرگش به ارث میبرد و زمانی که میخواهد کتابفروشی را که در شرف تعطیل شدن است نجات بدهد، با گربهای جادویی روبهرو میشود که به او کمک میکند این کار را بهدرستی به سرانجام برساند.
• کتاب آخرین کتابفروشی لندن اثر مدلین مارتین نویسندهٔ رمانهای تاریخی-عاشقانه است. داستان این کتاب در خلال جنگ جهانی دوم و بمباران هوایی میگذرد و نویسنده از یک کتابفروشی میگوید که در این هیاهو و جنگ سرپا مانده و امید بیپناهان میشود.
• کتابفروشی نویسندگان فقید اثر لیام کالانان رماننویس و استاد دانشگاهِ آمریکایی است. این کتاب داستان زندگی مردی گمشده است که همسر و فرزندانش سرنخهایی از او را در کتابها و فیلمهای مختلف پیدا میکنند، یکی پس از دیگری این سرنخها را دنبال میکنند تا از پاریس سردر میآورند و در خلال این جستوجوها به ماجراهای مختلفی میرسند.
• کتاب در کتابخانه پیدایش خواهی کرد رمانی جذاب از میچیکو آئویاما نویسندهٔ ژاپنی است. داستان این کتاب حول محور چند شخصیت میچرخد که همگی چیزی را از زندگی خود از دست دادهاند و با توصیههای کتابدار و مطالعهٔ کتابی متفاوت زندگیشان دگرگون میشود.
• کتاب روزها در کتابفروشی موریساکی اولین رمانِ ساتوشی یاگیساوا نویسندهٔ ژاپنی است. این کتاب داستانی از روابط عاشقانه و خانوادگی، زندگی جدید و زن جوانی است که همهچیزش را از دست داده اما به جایش خود و هدفش را در یک کتابفروشی پیدا میکند.
آدری نیفنگر نویسنده، هنرمند و استاد دانشگاه در سال 1963 به دنیا آمد. آدری در میشیگان به دنیا آمد و در دوسالگی با خانوادهاش به ایلینوی نقلمکان کرد و اکثر زمان خود را در شیکاگو گذرانده است. او نوشتن را از شش سالگی شروع کرد. نیفنگر مدرک کارشناسیاش را در رشتهٔ هنر از مؤسسهٔ هنر شیکاگو اخد کرد و بیشتر روی هنرمندشدن تمرکز کرد. پس از اتمام دورهٔ کارشناسی، مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتهٔ هنرهای تجسمی از دانشگاه نورث وسترن دریافت کرد. او در حال حاضر استاد گروه نویسندگی خلاق در کالج کلمبیا شیکاگو است. اولین رمان او «همسر مسافر زمان» بود که در سال 2003 منتشر شد و خیلی سریع تبدیل به پرفروشترین رمان آن سال شد و فیلمی نیز براساس این رمان ساخته شد. در مارس 2009 نیفنگر دومین رمان خود که یک داستان ادبی دربارهٔ ارواح بود به انتشارات «پسران چارلز اسکرینبر» فروخت و این کتاب در اول اکتبر سال 2009 منتشر شد. داستان این کتاب در گورستان هایگیت لندن میگذرد، جایی که نیفنگر برای تحقیقات دربارهٔ کتابش بهعنوان راهنمای تور مدتها در آنجا کار کرد. گرچه این کتاب به اندازهٔ «همسر مسافر زمان» پرفروش نشد اما نقدهای مثبتی دریافت کرد و شهرت نیفنگر را بهعنوان یک رماننویس برجسته محکم کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.