نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:
رویکرد اصلی تمام مقالات کتاب «زنان در زمانۀ استالین» نور تاباندن بر تاریکجاهای تاریخ رسمیِ روسیۀ شوروی، خصوصاً روسیۀ دوران استالین یعنی دهههای 1930 و 1940 تاریخ روسیه، است. به بیانی این کتاب دربارۀ پشت پردۀ شعارها و روایتها و گزارشها و تصاویر رسمیِ روسیۀ شوروی دربارۀ آزادی زنان و برابری جنسیتی در عصر استالین است.
نویسندگان مقالات کتاب «زنان در زمانۀ استالین» در این مقالات به جایگاه و نقش واقعی زنان در خانه و خانواده و محیط کار در روسیۀ دورۀ استالین میپردازند و نشان میدهند که چه تفاوتی میان آنچه بهصورت شعاری و ایدئولوژیک در مطبوعات و ادبیات و هنر و تبلیغات رسمی دربارۀ زنان آزاد شوروی و برابریشان با مردان ارائه میشد و واقعیت جاری و ساری در روسیۀ استالینی وجود داشته است و پشت تصاویر تبلیغی خوشرنگولعاب از آزادی زنان روسیه در دورۀ استالین و نقش و حضور قهرمانانۀ آنها در خانه و کارخانه و زمینهای کشاورزی و میدان جنگ چه واقعیت هولناک و اسفبار و ناخوشایندی وجود داشته است.
کتاب «زنان در زمانۀ استالین» تصویر نمادین و آرمانی زنان را در جامعه، خانه، محیط کار، ادبیات و هنر در روسیۀ استالینی، از جمله در دورههای جنگ جهانی دوم و پس از جنگ، واکاوی میکند و همچنین واقعیتی را که در پشت این تصویر نمادین و آرمانی بوده است از پرده برون میافکند و از شرایط سخت و خشن و تبعیضآمیز زنان در محیط کار، بارِ مسئولیت آنها در خانه و نیز زندگی رنجبار و هولناک زنان در اردوگاههای کار اجباری روسیۀ شوروی سخن میگوید.
در کتاب «زنان در زمانۀ استالین» نشان داده شده که هدف دولت روسیه از آزادی زنان و دادن نقش برابر با مردان به آنها در زمان استالین، گسترش بهرهکشی از مردم بوده است و فراهم آوردن این امکان که زنان نیز به فعالیتهایی که پیشتر فقط مختص مردان بوده است راه داده شوند تا از نیروی کار آنها نیز بهسود سیاستهای اقتصادی حکومت استفاده شود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
زنان در زمانهٔ استالین مجموعهای از مقالههای دانشمندان غربی است دربارهٔ وضعیت زنان در دوران استالین بین سالهای 1928 تا 1953؛ ملانی ایلیچ مقالات کتاب حاضر را ویرایش و گردآوری کرده است. کتاب حاضر اولین بار سال 2001 منتشر شد، نویسندگان در مقالات زنان در زمانه استالین دست روی یکی از تاریکترین و هولآورترین بخشهای تاریخ گذاشتهاند و آسیبپذیری زنان زیر سایه دیکتاتوری استالین را در ساحتهای گوناگون بررسی کردهاند. در واقع این کتاب دربارۀ پشت پردۀ شعارها و روایتها و گزارشها و تصاویر رسمیِ روسیۀ شوروی دربارۀ آزادی زنان و برابری جنسیتی در عصر استالین است.
کتاب زنان در زمانۀ استالین تصویر نمادین و آرمانی زنان را در جامعه، خانه، محیط کار، ادبیات و هنر در روسیۀ استالینی، از جمله در دورههای جنگ جهانی دوم و پس از جنگ، واکاوی میکند و همچنین واقعیتی را که در پشت این تصویر نمادین و آرمانی بوده است از پرده برون میافکند و از شرایط سخت و خشن و تبعیضآمیز زنان در محیط کار، بارِ مسئولیت آنها در خانه و نیز زندگی رنجبار و هولناک زنان در اردوگاههای کار اجباری روسیۀ شوروی سخن میگوید.
«این خدا نبود، بلکه قدرت شوروی ـ حزب ما ـ بود که سرنوشت زنان را در روسیه دگرگون کرد. زنان در اتحاد جماهیر شوروی در اوج آزادی، برابری و خوشبختی در جهان هستند و امروزه با استقرار کمونیسم، مشارکت فعال زنان همچنان در حال گسترش است. بدینسان دعوت لنین از زنان برای ایفای نقش فعال در ادارهٔ دولت پاسخ داده میشود. ]1962[ این بیانیهٔ الکساندرا آرتیوخینا ـ برگرفته از خاطرات وی ـ حاوی عناصر کلیدی تصویر رسمی شوروی از زنان است که قالب آن توسط حزب کمونیست در ابتدای دههٔ 1930 پیریزی شد. زنان بهمثابهٔ یک گروه اجتماعی که توسط حزب کمونیست شوروی آموزش دیده و در نتیجه به آزادی دست یافتهاند، به تصویر کشیده شدند. پروژهٔ شوروی معیارهایی را برای نقشهای اجتماعی زنان تعیین کرد؛ برابری زنان با اختصاص سهمیهٔ نمایندگی به آنان در سازمانهای دولتی و حزبی سنجیده شد. تصویر حزب ـ که لنین (جایگزین خدا و تقدیر) را بهعنوان چهرهٔ اصلی نشان میداد ـ نمادی از یک نظم مردسالار به سبک و سیاق رژیم شوروی بود. آرمانسازی آتریوخینا از اتحاد جماهیر شوروی و برابری بینظیر زنان شوروی، آنگونه که وی در سال 1962 نمایندهٔ این زنان بود، بهشدت با انتقادات او از نابرابری زنان در 1929 منافات دارد. وی در سال 1929 بهعنوان عضوی از جنبش زنان بلشویک ادعا کرد که زنان بهویژه در سازمانهای حزب نادیده انگاشته میشوند.»
«آرتیوخینا در این خاطرات پیرامون سیاستزدگی خود به عنوان بلشویک سخن میگوید اما دربارهٔ زندگی خصوصی، ازدواج، خانواده یا احساسات شخصیاش تقریباً هیچچیز نمینویسد. در کل هدف از انتشار اینگونه خاطرات، بزرگداشت جنبش زنان پرولتر بلشویک بود که در تاریخنگاری شوروی بسیار از آن غفلت شده بود. آتریوخینا خود را بهعنوان عضو فعال جنبش زنان بلشویک توصیف میکند که به نظر او بخش جداییناپذیری از جنبش انقلابی گستردهتر به شمار میآید. بر این مبنا آرای او با نظر دیگر مورخان رسمی شوروی تفاوت دارد. بااینحال انتقادات وی نیز محدود بود: او باور نداشت که کار میان زنان و برای آنان، آن هم در بستر یک جنبش انقلابی عموماً مردسالار ضروری است و نیز دربارهٔ درگیریهای داخلی حزب در دههٔ 1920 چیزی ننوشت. او در مورد بلندپروازیهای انقلابی خود برای زنان یا عدم تحقق این موارد در دههٔ 1920 سخنی نگفته است. دورهٔ بحثبرانگیز مسئولیتش بهعنوان رئیس ژنوتدل نیز به همین ترتیب کمتر مورد توجه قرار میگیرد. وی در مقابل، تصویری از توسعهٔ خطی جنبش انقلابی روسیه تا موفقیت انقلاب بلشویکی در اکتبر 1917 ارائه میدهد. با نگاهی به گذشته در مییابیم که انقلاب بلشویکی از نگاه آرتیوخینا دورهٔ جدیدی در تاریخ بشر رقم زد و او اصطلاح «زادهٔ ماه اکتبر» را برای توجیه ادامهٔ زندگی خود بهمثابه یک کمونیست به کار میبرد.»
«مادر آرتیوخینا در خاطراتش جایگاه مهمی دارد. او بهعنوان زنی ساده و بیسواد تصویر شده که با وجود این، از آگاهی طبقهٔ کارگر به خوبی برخوردار بود. بیان آرتیوخینا کاملاً در مقابل مسیر کلاسیک سیاسیشدن است که در آن زنان قبل از سال 1905 بیشتر از طریق پدر یا شوهر خود وارد جنبش انقلابی میشدند و به ندرت از طریق مادران یا بستگان زنشان این اتفاق میافتاد؛ الگویی که معمولاً بعد از 1905 مرسوم شد. مادر آرتیوخینا اعلامیهها را در خانه پنهان میکرد و پس از شرکت در اعتصاب سال 1903، از کار در کارخانهٔ محلی منع شد. بنابراین برای کار در کارخانهٔ نسایج رزووستروفسکی به سن پترزبورگ نقل مکان کرد. دخترش کمی بعد، این کار را دنبال و بافندگی را شروع کرد. آرتیوخینا در 16 سالگی در سن پترزبورگ، شاهد انقلاب 1905 بود و به عقاید بلشویکها روی آورد. تزار در سال 1907 مجلس دوما را منحل کرد و نخست وزیر، ]پیوتر[ استولیپین، به صورت همزمان در لغو اتحادیههای کارگری کوشید. بدینترتیب تشکلهای کارگری را در بحران فرو برد. با وجود این، آرتیوخینا در 1908 به اتحادیهٔ صنف نساجی سن پترزبورگ پیوست. بهطور کلی شمار اندکی از کارگران زن به اتحادیه پیوستند اما در سن پترزبورگ بیش از یکچهارم اعضای اتحادیهٔ صنف نساجی، زن بودند.»
بلشویکها بعد از به قدرت رسیدن، میخواستند جامعه را بهطور کامل بازآفرینی کنند و جهانی ایدهآل ایجاد کنند که همه مردم در آن برابر باشند. این مفهوم برابری شامل زنانی نیز میشد که تا آن لحظه تنها در خانهها حضور داشتند. اکنون انتظار میرفت که زنان بخشی از نیروی کار خارج از خانهٔ خود باشند. نقش زنان در خانواده نیز با سیاستهای جدید شوروی تغییر کرد. به عقیدهٔ بلشویکها، زنان با این سیاست جدید از نقشهای سنتی که در گذشته بازی کرده بودند رها میشدند و به استقلال میرسیدند. اما تحت رژیم استالین، این زن ایدهآل آنطور که برنامهریزی شده بود عمل نکرد. زنان هیچگونه برابریای تحت قوانین جدید نداشتند و تلاشها برای ایجاد حس زنانگی جدید، رفتاری را که از زنان انتظار میرفت تغییر داد اما لزوماً آنها را با همتایان مرد خود برابر نکرد. زنان نهتنها از دست نقش خود به عنوان زنی خانهدار رها نشدند، بلکه حالا مجبور بودند نقش بزرگتری را نیز برعهده بگیرند و همهٔ اینها منجر به ایجاد نوع جدیدی از زنانگی شد، که اصلاً آن چیزی نبود که بلشویکها میخواستند اما با این وجود یک تغییر بزرگ برای زنان شوروی بود. مقالههای این کتاب هم واقعیت تجربهٔ زیستهٔ زنان در دهههای 1930 و 1940 را بررسی میکند و هم اشکال مختلفی از زنان و زنانگی که در این دههها بازنمایی و ساخته شده بود را به تصویر میکشد. درواقع نویسندگان این مقالات قصد دارند غفلت علمی را که تاریخ زنان از دست و قلم مورخان روسی و غربی دورهٔ استالین متحمل شده بودند، به چالش بکشند.
● «زادۀ اکتبر»: زندگی و اندیشۀ الکساندرا واسیلئِونا آرتیوخینا (1969 – 1889) نوشتۀ کارمن شیده، مدرس تاریخ روسیه و شوروی در دانشگاه بازل
● «کارگران زن و بازی: تصویری از اوقات فراغت در مجلۀ رابوتنیتسا» نوشتۀ لین اتوود، مدرس ارشد مطالعات روسی، دانشگاه منچستر
● «زنقهرمانان شوروی و زبان مدرنیته» (1930 – 1939) نوشتۀ چوی چاترجی، استادیار تاریخِ دانشگاه ایالتی کالیفرنیا
● «بابا [نشسته] بر نیمکت» نوشتۀ وندی گلدمن، دانشیار تاریخ در دانشگاه کارنگی ملون
● «مراقبتهای مادرانه» نوشتۀ سارا دیویس، مدرس تاریخ در دانشگاه دورهام وندی گلدمن
● «زنان تراکتورسوار؛ بازنماییها و واقعیتها» نوشتۀ ملانی ایلیچ، متخصص تاریخ شوروی و استاد دانشگاه گلاسترشر و بیرمنگام
● «زنان در گولاگ» (دهۀ 1930) نوشتۀ اما میسون، دانشجوی دکترا در رشتهٔ مطالعات روسیه و اروپای شرقی، دانشگاه بیرمنگام
● «داستان ناگفتۀ زنان فعال اجتماعی در دهۀ 1930» نوشتۀ مری باکلی، استاد رشتهٔ سیاست، کالج رویال هالووی دانشگاه لندن
● «نویسندگان زن در دهۀ 1930؛ سازش یا براندازی؟» نوشتۀ روزالیند مارش، استاد مطالعات روسی
● «زن جدید شوروی و رهبر مکتبِ هنر شوروی» نوشتۀ سوزان ای. رید، مدرس هنرهای تجسمی در دانشگاه شفیلد
● «کار و رهایی زنان در اتحاد جماهیر شوروی» (1941 – 50) نوشتۀ سوزان کُنز، محقق تاریخ زنان در دورهٔ استالین
• کتاب جنگ چهره زنانه ندارد اثر سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ روزنامهنگار و نویسندهٔ اهل بلاروس است. این کتاب مونولوگهای زنان درگیر جنگ است که در مورد جنبههای ناپیدای جنگ جهانی دوم صحبت میکنند، جنبههایی که پیش از این هیچکس ازآنها صحبت نکرده بود. نویسنده برای نوشتن این کتاب از تجربیات روزنامهنگار و مصاحبه با زنانی که در جنگ حضور داشتند استفاده کرده است.
• کتاب انقیاد زنان اثر جان استوارت میل، رسالهای دربارهٔ زنان انگلیس در در قرن هجدهم است، زمانی که هنوز از بسیاری حقوق از جمله حق رای محروم بودند. او در این کتاب از وضعیت خودش میگوید که سعی میکرد از حقوق زنان دفاع کند اما مورد تمسخر قرار میگرفت، اما از صمیم قلب اعتقاد داشت که وضعیت فعلی زنان با جهان مدرن سازگار نیست و در پی حقوق برابر برای زنان بود.
• کتاب در ستایش زنان سرسخت اثر کرن کاریو، در ستایش زنانی نوشته شده که سرسخت بودن و سرسخت ماندن ویژگی شاخص آنهاست. نویسنده در این کتاب از زنانی میگوید که نیازها و علایق خود را میشناسند و هر چند گاهی دیگران را اولویت قرار میدهند. او در این از زنان بزرگ تاریخ مانند ژوزفین بیکر، آنگلا مرکل، آملیا ارهات و بسیاری دیگر نیز صحبت کرده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.