مغز اندرو (پالتویی)

(0)

1,980,000ریال

1,782,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1590

علاقه مندان به این کتاب
23

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مغز اندرو

انتشارات بیدگل منتشر کرد:
| ذهن من پر است از رؤیاها و خواب‌ها و کارها و حرف‌های آدم‌هایی که نمی‌شناسمشان. صداهای خاموش می‌شنوم، شبح‌هایی که از خواب‌هایم بیرون می‌آیند و روی دیوار می‌خزند، همان‌جا جا خوش می‌کنند، ماتم‌گرفته چنبره می‌زنند، از درد به خودشان می‌پیچند و بدون اینکه لب باز کنند فریاد می‌کشند و از من کمک می‌خواهند. داد می‌زنم چی از جانم می‌خواهید! و دوباره روی تخت می‌افتم تا به سقف تاریک خیره بشوم.

| در مغز اندرو، یکی از بزرگان ادبیات آمریکا، ای. ال. دکتروف، نویسندۀ آثاری چون رگتایم، بیلی باتگیت، کتاب دنیِل و پیشروی ما را در سفری شگفت به هزارتوی ذهن مردی می‌برد که ناخواسته فجایع بسیاری در زندگی‌اش به بار آورده است. این رمانِ پرتعلیق و آوانگارد با بن‌مایۀ روان‌شناختی و نثری شورانگیز که با ظرافت پرداخت شده شرح‌حالی است از زمانۀ ما، با نگاهی طنزآمیز، موشکافانه، شکاک، بازیگوشانه و عمیق.

| ناقلا و تودار... این اندروی وراج و پرحرف قربانیِ زمانۀ خود است و بیهوده می‌کوشد با لفاف ضخیمی از کلمات، ایده‌ها، تکه‌های داستان و هر چیز دیگری که ذهن آشفته‌اش می‌تواند به آن بیاویزد زخم‌‌هایش را بپوشاند. آنچه اندرو را بدل به شخصیتی جذاب و مضحک می‌کند این است که دیوانه‌وار خود را فریب می‌دهد و درعین‌حال به‌طرز ترسناکی خودآگاه است: او ابله (دلقک) است، اما ابلهی نه‌چندان معصوم.
(نقد کتاب نیویورک‌تایمز)
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

اینفوگرافیک کتاب مغز اندرو

معرفی کتاب مغز اندرو اثر ای.ال. دکتروف

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

مغز اندرو از سایت گودریدز امتیاز 3.2 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

مغز اندرو از سایت آمازون امتیاز 3.4 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی رمان مغز اندرو:

مغز اندرو نوزدهمین کتابِ ای.ال دکتروف رمان‌نویسِ مشهورِ آمریکایی است. این کتاب در سال 2014 منتشر شد و البته آخرین رمانِ این نویسنده بود که پیش از مرگش منتشر شد. شخصیت اصلی این رمان اندرو است که از مکان‌های مختلف و عمدتاً ناشناخته داستان‌ زندگی‌اش و وقایعی که او را به این لحظه رسانده است از طریق تفکراتش یا جست‌وجو و گه‌گاهی داستان‌های تکه‌تکه تعریف می‌کند. نویسنده در این کتاب به مضامینی همچون حقیقت و حافظه، مغز و ذهن و شخصیت و سرنوشت پرداخته و سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که واقعاً چقدر از خودمان و دیگران می‌دانیم.

واکنش‌های جهانی به رمان مغز اندرو:

«در مغز اندرو، یکی از بزرگان ادبیات آمریکا، ای. ال. دکتروف، نویسندۀ آثاری چون رگتایم، بیلی باتگیت، کتاب دنیِل و پیشروی ما را در سفری شگفت به هزارتوی ذهن مردی می‌برد که ناخواسته فجایع بسیاری در زندگی‌اش به بار آورده است. این رمانِ پرتعلیق و آوانگارد با بن‌مایۀ روان‌شناختی و نثری شورانگیز که با ظرافت پرداخت شده شرح‌حالی است از زمانۀ ما، با نگاهی طنزآمیز، موشکافانه، شکاک، بازیگوشانه و عمیق.» - واشنگتن پست

«ناقلا و تودار... این اندروی وراج و پرحرف قربانیِ زمانۀ خود است و بیهوده می‌کوشد با لفاف ضخیمی از کلمات، ایده‌ها، تکه‌های داستان و هر چیز دیگری که ذهن آشفته‌اش می‌تواند به آن بیاویزد زخم‌‌هایش را بپوشاند. آنچه اندرو را بدل به شخصیتی جذاب و مضحک می‌کند این است که دیوانه‌وار خود را فریب می‌دهد و درعین‌حال به‌طرز ترسناکی خودآگاه است: او ابله (دلقک) است، اما ابلهی نه‌چندان معصوم.» - نیویورک تایمز

«کتاب آن‌قدر وسوسه‌انگیز است که نمی‌توانید آن را زمین بگذارید. جذاب، گاهی خنده‌دار و اغلب عمیق است. اندرو یک شخصیت جالب است که حتی نسبت به او حس دلسوزی خواهید داشت. این رمان به‌طور یکپارچه مهارت‌های چشمگیری دکتروف را به رخ می‌کشد که یک سبک ادبی را با داستان‌سرایی عمیق روانشناختی ترکیب کرده است و حقیقت را در برابر توهم، حافظه و ادراک،‌ آگاهی و دیوانگی قرار می‌دهد...» - یواِس‌اِی تودی

«یک تور وسوسه‌انگیز... سفری که ارزش طی کردن را دارد... با سرزندگی‌ای هیجان‌انگیز... دو برداشت متضاد که در ذهن و مغز جای گرفته‌اند و طیف وسیعی از حالت‌ها.» - ساندی تایمز (لندن)

«نمایشی ... حیله‌گر و زیبا... این کتاب عجیب و به‌طرز عجیبی جذاب است: یک تأمل، یک حدس، بیهودگی، یک بازجویی عمیق و یک سرود.» - سان فرانسیسکو کرونیکل

چرا باید رمان مغز اندرو را بخوانیم؟

کتاب مغز اندرو رمانی پرتعلیق و پیشگام است که نویسندهٔ آن عمیقاً در روانشناختی تأمل کرده و کتاب با دقت بسیار نوشته شده است. این رمان گاهی خنده‌دار است، گاه شکاک، گاه شیطنت‌آمیز و گاه بسیار عمیق. این کتاب چرخشی شگفت‌انگیز در سبک نوشتاری نویسنده‌ای است که نثرش قدرت خارق‌العاده و خاصی دارد. این رمان کوتاه، گیج‌کننده اما گاهی قدرتمند است و چالش‌های خاصی را پیش‌‌روی منتقدان قرار داد چون بحث دربارهٔ آن بدون نشان‌دادن پیچش‌های آن عجیب دشوار است.

جملات درخشانی از کتاب مغز اندرو:

«می‌خواهم ماجرای دوستم اندرو، دانشمند علوم شناختی، را برایت تعریف کنم. البته داستان خوشایندی نیست. یک شب اندرو، با نوزادی در آغوش، رفت دم خانهٔ همسر سابقش مارتا. چون برایانی، زن دوم زیبا و جوانش، از دنیا رفته بود.
چرا و چطور؟
به آنجا هم می‌رسیم. وقتی مارتا از داخل چارچوب در بروبر اندرو را نگاه می‌کرد، اندرو گفت تنهایی از پسش برنمی‌آیم. برحسب اتفاق آن شب برف می‌بارید و مارتا محو تماشای دانه‌های نرم برف شده بود که مثل جانورهای کوچک و غریب می‌نشستند. روی لبهٔ کلاه بیسبال نیویورک‌یانکیز اندرو. مارتا این شکلی بود، طوری مجذوب محیط می‌شد که انگار شعری تصویری است و او در کار ساختن قطعه‌ای موسیقی برای آن. حتی در حالت عادی هم دیر واکنش نشان می‌داد، با چشم‌های تیرهٔ درستِ برآمده و بی‌قرارش زل می‌زد به آدم و بعد لبخندی روی لب‌هایش می‌نشست یا سرش به انکار یا تأیید می‌جنبید.»

«نه، دارم به مطلبی فکر می‌کنم که دربارهٔ علل بروز اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی خواندم. زیست‌شناس‌های مغز با تعیین توالی ژن‌ها و پیداکردن واریاسیون‌ها در ژنوم، همان پروتئین‌هایی که شکل ریشهٔ گیاهان‌اند و پایه و اساس تلئولوژی، دنبال این‌اند که علت این بیماری‌ها را پیدا کنند. برای هرکدام از این ژنوم‌ها عدد و حرف تعیین می‌کنند، یک حرف از این‌یکی کم می‌کنند و عددی به آن‌یکی اضافه می‌کنند تا جایی که ببینند اثری از بیماری نمانده. و اگر این اتفاق بیفتد، بازار گفت‌وگو درمانی‌ات بد کساد می‌شود، دکتر. 
خیلی هم مطمئن نباش.
حرفم را قبول کن. از کار بی‌کار می‌شوی. از ما، مصرف‌کنندگان میوه‌های درخت دانش، چه کار دیگری برمی‌آید غیر از مطالعهٔ بیولوژیکی خودمان؟ کاهش درد و افزایش طول عمر. مثلاً می‌خواهی پشت‌سرت یک چشم دیگر داشته باشی؟ الساعه. مخرجت روی زانو باشد؟ ترتیبش را می‌دهیم. حتی اگر بخواهی بال هم می‌توانی داشته باشی، هر چند نهایتش نمی‌توانی آن بالابالا‌ها پرواز کنی، بیشتر شبیه جست‌زدن است، جست‌های بلند، مثل شلنگ‌تخته انداختن با قدم‌های خیلی بزرگ روی صفحات متحرک راهروهای طویل فرودگاه که شبیه پله‌برقی‌های مسطح‌اند.»

«تصویر یک زن جاافتاده. خودم را دیدم که کنار درِ آشپزخانه‌اش ایستاده‌‌ام. توی یک مزرعهٔ متروک. گمانم جایی در پنسیلوانیای غربی. یک کامیون قدیمی و بدون باربند هم داخل حیاط بود. تن زن یک لباس راحتی رنگ‌ورورفته بود. سرش را از روی سینک ظرف‌شویی بلند کرد و با بی‌اعتنایی آن جمله را گفت. پشت میز آشپزخانه دختربچه‌ای داشت با مدادشمعی نقاشی می‌کشید. نوه‌اش بود؟ نمی‌دانستم. دخترک نگاهی به من انداخت و بعد برگشت سمت نقاشی‌ای و یکدفعه با مدادشمعی‌اش افتاد به جان کاغذ... هر چی را که کشیده بود با خشم خط‌خطی کرد. در واقع آن دوستت اندرو خودت نیستی؟ همان دانشمند علوم شناختی که آن بچهٔ کوچولو را برد خانهٔ همسر سابقش؟
بله.
و حالا داری می‌گویی که خواب دیدی فرار کرده‌ای و یکدفعه دیده‌ای ایستاده‌ای کنار یک در توری توی یک مزرعهٔ متروک در ناکجا؟ 
خب، خواب نبود، یک صدا بود. لطفاً درست گوش بده. این صدا تداعی‌گر دورانی بود که می‌خواستم بروم یک جایی خودم را گم‌وگور کنم، بعد از اینکه من و مارتا بچه‌مان را از دست دادیم و پشت‌بندش زندگی مشترکمان هم از دست رفت. برایم مهم نبود کجا بروم. رفتم ترمینال و اولین اتوبوسی را که دیدم سوار شدم. خوابم برد و وقتی بیدار شدم، اتوبوس داشت از جاده‌های مارپیچ تپه‌های پنسیلوانیای غربی می‌گذشت.»

خلاصهٔ داستان مغز اندرو‌:

اندرو شخصیت اصلی این داستان است و ظاهراً هیچ‌کس را در زندگی‌اش ندارد اما از جایی ناشناخته ظاهراً دارد با شخصی صحبت می‌کند، اندرو در حال فکر کردن است، اندرو از داستان زندگی، عشق‌هایش و تراژدی‌هایی را که او را به این مکان و زمان کشانده می‌گوید. شخصی که با او صحبت می‌کند احتمالاً روانپزشکی است که او را فقط با عنوان «دکتر» صدا می‌زند و این فرد اندرو را به روایت ناهماهنگ داستان زندگی‌اش ترغیب می‌کند. داستان اندرو بین تراژدی‌های عشقی، افکارش در مورد چیستی وجود انسان، آگاهی و مجموعه‌ای از بدشانسی‌ها در نوسان است و او طی تعریف‌کردن این داستان‌ها به بررسی این پرسش‌ها می‌پردازد که افراد چقدر بر زندگی خود کنترل دارند و چقدر از زندگی تصادفی یا دستِ سرنوشت است.

اگر از خواندن کتاب مغز اندرو لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب هومر و لنگلی اثر دیگری از ای ال دکتروف نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب نسخه‌ای از زندگی برادران کالیر به‌نام‌های هومر و لنگلی است که تنهایی در شهر نیویورک زندگی می‌کردند و عادت‌ داشتند وسایل عجیب‌وغریب، کتاب و هر چیزی که به دست‌شان می‌رسد را از خیابان جمع کنند.

• کتاب بیلی باتگیت اثر دیگری از ای ال دکتروف نویسندهٔ آمریکایی است. راوی این داستان بیلی است که در محلات فقیرنشین نیویورک در حال شعبده‌بازی است که یک گانگستر و قاچاقچی مشروب او را می‌بیند و چون از تردستی بیلی خوشش می‌آید به او ۱۰ دلار می‌دهد و به همین ترتیب بیلی به استخدام گروه گانگستری درمی‌آید و سرنوشتش با این گروه گره می‌خورد.

• کتاب رگتایم اثر معروفِ ای ای دکتروف رمان‌نویس آمریکایی است. رگتایم نام نوعی موسیقی است که از ترانه‌های بردگان سیاه‌پوست جنوب آمریکا گرفته شده است و در آغاز قرن بیستم بسیار رایج بود. نویسنده این موسیقی را به عنوان روح زمانه‌ای درنظر گرفته که بر رمان خود گذشته است. 

دربارۀ ای.ال. دکتروف‌: رمان‌نویس آمریکایی

مغز اندرو

ادگار لارنس دکتروف رمان‌نویس، ویراستار و استاد آمریکایی در 1931 به دنیا آمد و در سال 2015 درگذشت. او را بیشتر به خاطر آثار داستانی‌ تاریخی‌اش می‌شناسند. دکتروف در مدرسهٔ عمومی درس خواند و زمانی که همکلاسی‌هایش شاگردانی بااستعداد در رشته‌هایی مانند ریاضی بودند او به مجلهٔ ادبی مدرسه پناه برد و سپس در کلاس روزنامه‌نگاری ثبت‌نام کرد. پس از آن به کالج کنیون در اوهایو رفت و در رشتهٔ فلسفه به تحصیل پرداخت. پس از فارغ‌التحصیلی از این دانشگاه در سال 1952، یک سال در رشته‌های آزاد نمایشی در دانشگاه کلمبیا شرکت کرد و سپس در طول جنگ کُره به ارتش ایالات متحده فراخوانده شد و در سال 1954 و 1955 به‌عنوان سرجوخه خدمت کرد. پس از خدمت سربازی دکتروف در یک شرکت فیلمسازی مشغول به کار شد و خواندن فیلمنامه‌های وسترن الهام‌بخش نوشتن اولین رمان او شد. دکتروف دوازده رمان، سه داستان کوتاه و یک نمایشنامه نوشت و از جمله رمان‌های برندهٔ جایزه‌اش می‌توان به «رگتایم (1975)»، «بیلی باتگیت (1989)» و «ماه مارس (2005)» اشاره کرد. این آثار مانند بسیاری دیگر از آثارش شخصیت‌های داستانی‌ای با زمینه‌های تاریخی مشخص و شناخته‌شده دارد و اغلب از سبک‌های روایی متفاوتی استفاده می‌کرد. داستان‌هایش به دلیل اصالت و تطبیق‌پذیری به شهرت رسیدند و دکتروف به دلیل جسارت و تخیلش مورد ستایش قرار گرفت. دکتروف جوایز متعددی از جمله جوایزهٔ حلقهٔ منتقدان کتاب ملی را دریافت کرده است. هنگام مرگش باراک اوباما، رئيس‌جمهور وقت آمریکا او را «یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان آمریکا» نامید.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی