نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات اطراف منتشر کرد:
«کافهها جای مناسبی برای نوشتن هستند ولی برای اندیشیدن نه من مخفیگاههایی برای فکرکردن یافتهام فضاهای بینابینی و گذری بازرسی گمرک در فرودگاهی خارجی صف سوار شدن مسافران گمنام هواپیما، محل انتظار آدمهای بینام و نشان برای رسیدن اتوبوس ایستگاه قطار مرکزی برلین با رهگذران بیچهره در این مخفیگاهها آدم از پنهان شدن لای چین و تای پارچهٔ زندگی لذت میبرد و ایده جوانه میزند.»
نزدیک ایده مجموعه یادداشتهایی است از نویسندگان، هنرمندان و متفکرانی که دنبال جواب این سؤال بوده اند: «مکانها چگونه چشم اندازهای فکری ما را شکل میدهند؟»
پاساژهای پاریس چه خاطراتی از پیاده رویهای شارل بودلر دارند؟ آیا مبل دفتر کار زیگموند فروید نقشی در ظهور ناخودآگاه در فرایند روانکاوی بازی میکند؟
آیا روح هستی و زمان هنوز در کلبهٔ مارتین هایدگر در روستای توتنا و برگ جاری است؟
مکان چگونه بر فکرها و ایدههای ما تأثیر میگذارد؟ آشپزخانهها سالنهای کنفرانس سخنرانیهای، ملال آور فضاهای آکادمیک فنجانهای، قهوه نامکانهایی مثل قطارهای شهری و اتوبوسها زندان و… موضوع اصلی این یادداشتها مکانها و نامکانهایی است که افکار در آنها شکل میگیرند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نزدیک ایده کتابی غیرداستانی است که روشهای تمرکز و بهینهسازی مسیر تفکر را به شما میآموزد. زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادِر مقالهها و مطالب این کتاب را گردآوری کردهاند و در متن این کتاب شما را با مکانهای مناسب یا نامناسب فکرکردن آشنا میکنند. این کتاب مجموعهای از مقالههایی دربارهٔ مکانها و نامکانهایی که در آنها فکر میکنیم و تأملی درباب اندیشیدن است.
نزدیک ایده پاسخ روزنامهنگاران، متفکران و نویسندگان به این پرسش است: «کجا میاندیشید؟» و جوابی به این سوال که مکان اندیشیدن چه تأثیرهای کمی و کیفیای بر افکار و ایدهها دارد؟ اگر هنوز تسلیم انفعال و سکون نشدهاید و در مکانها و موقعیتهای سادهٔ روزمره هم ایدههای درخشان را جستوجو میکنید، این کتاب برای شماست.
«وینستون چرچیل در سخنرانیِ اکتبر 1943 تأکید کرد ساختمان جدید مجلسِ عوام درست مانند ساختمان قبلی که دو سال و نیم پیش با بمبهای آلمانی تخریب شده بود، ساخته شود. چرچیل دستور داد در بازسازیِ مجلس، ساختمان به سبک رایج پارلمانِ کشورهای دیگر، نیمدایره شکل، طراحی نشود. گفت شکل مرسومِ مستطیل خودمان که در آن محافظهکاران و اپوزیسیون روبهروی یکدیگر مینشستند، با نظام دوحزبی سازگارتر است و مجلس جدید اصلاً نباید آنقدر بزرگ باشد که تمام اعضا در آن جا بشوند یا همه جایگاه ثابتی داشته باشند. گفت مزیت سخنرانیهای مجلس عوام «سبکِ گفتوگویی آنهاست، غیررسمی و سریع بودن، امکان تبادل آرا و قطع کردن حرف دیگری»، و برای این سبک گفتوگو فضایی کوچک لازم است. در مناسبتهای مهم باید نوعی احساس ازدحام و اضطرار حاکم باشد و مردم باید حس کنند که مجلس عوام دارد دربارهٔ مسائلی حیاتی تصمیم میگیرد. مشهورترین جملهی سخنرانی چرچیل این بود: «ما ساختمانها را میسازیم و ساختمانها هم ما را میسازند.» در درجهی اول این ایده که مکان، شاید حتی بیشتر از آدمهای حاضر در آن، در ساخت هویت ما نقش دارد بسیار جذاب است. سخنرانیها و هماندیشیها معمولاً در مکانهای مزخرفی برگزار میشوند. سالنهای کنفرانس در خیلی از دانشگاههای نوساز آلمان پنجره ندارند، شاید برای اینکه نگاهِ آدمها سرگردان و حواسشان پرت نشود و همه به درس توجه کنند. شاید هم هدف از نبود پنجره، که مشابهش را در طراحی فروشگاههای بزرگ دههی 1970 هم میبینیم، ایجاد تصوری از دانشگاه در حکم جعبهی سیاه باشد.»
«دو نویسندهی این جستار فرصت کمنظیری دارند که به آنها امکان میدهد نظریهی چرچیل را به صورت عملی محک بزنند. هر دو در یک ساختمان زندگی میکنند؛ کاترین پَسینگ در طبقهی همکف و هانا انگلمایر در طبقهی چهارم. آپارتمانهای آنها نقشههای متفاوتی دارند اما طرح کلی آشپزخانههایشان یکسان است، البته نسبت به محور عمودیِ ساختمان در موقعیتهای متفاوتی قرار گرفتهاند. مزیت آشپزخانه ـ در مقایسه با مثلاً شهر یا ساختمان مجلس ـ این است که اجزای کمتری دارد، و همچنین عوامل بیرونی کمتری بر آن تأثیر میگذارند. در چنین موقعیتِ بستهای میتوان نسبت میان محیط و رخداد (در بحث ما، رخداد یعنی اندیشیدن) را سادهتر دریافت. عرض هر دو آشپزخانه 23/2 متر و طولشان 75/3 متر است. ورودی آشپزخانه در عرض آن واقع شده و پنجرهای روبهروی آن است. دیوار سمت راست پنجره کمی جلو آمده (مشخص نیست چرا دیوار را اینطور ساختهاند) که مساحت آشپزخانه را حدود دو سومِ مترمربع کاهش داده است. سمت چپِ پنجره، ورودیِ انباری کوچکی است که گنجایش چندانی ندارد. در جزئيات، تفاوتهای ریزی میان دو آشپزخانه میبینیم: آشپزخانهی انگلمایر (که از این به بعد آن را آشپزخانهی الف مینامیم) سی سانتیمتر کمارتفاعتر از آشپزخانهی پسیگ (که در ادامه آشپزخانهی پ نامیده میشود) است، یعنی ارتفاعش 20/3 متر است نه 50/3 متر. آشپزخانهی الف کفپوشِ تختهای (نرمچوبِ جلاخورده) دارد اما مستأجر قبلی آپارتمان پسیگ کفپوش پیویسی آبیرنگی با برجستگیهای زمخت در آشپزخانهی پ نصب کرده است.»
«همهی اینها قبول، ولی آيا میشود قهوه را مکانی برای اندیشیدن در نظر گرفت؟ آیا قهوه اندیشیدن را تغییر داده؟ یا دستکم جغرافیا را؟ خاورمیانه زمانی محل انتزاع بود، محل جبر، محل معنویات. جهان شرق در خیلی چیزها از غرب سر بود. تنها افتخار غربیها این بود که خورشید همیشه آنجا غروب میکند. مسیحیت هزاران سال دچار رکود بود. هیچچیز پیش نمیرفت. الان آقایانِ دینپژوه و پژوهشگران قرون وسطا اعتراض میکنند. باید هم بکنند. امیدوارم بانوان دینپژوه و پژوهشگر قرون وسطا کمتر اعتراض کنند. پیشرفت بزرگ غرب فقط نتیجهی آغاز عصر جدید نبود. غرب پس از جنگ با ترکها پیشرفت دیگری هم داشت که آن را مدیون قهوه بود. چنین روایت میشود که در سال 1683، وقتی ترکها پس از دومین محاصرهی وین پشت دروازههای این شهر شکست خوردند، هنگام عقبنشینی پانصد گونی قهوهی برشته جا گذاشتند. و به این ترتیب، فرقهی قهوهدوستان اتریشی که از بقیهی قهوهدوستان جهان بهشدت متمایزند، شکل گرفت. اتریشیها، یا به عبارت دیگر اروپاییها، فوراً این نوشیدنی را به نام خودشان زدند و همهی مقدمات تهیه و مصرفش را فراهم آوردند. اینگونه بود که سلطهی جهان شرق به پایان رسید.»
بهنظرتان افکارتان چقدر بستگی به جایی دارد که در آن فکر میکنید؟ اصولاً فکرکردن در هر مکان و هر زمانی امکانپذیر است. موسیقی و رقص میتواند ما را به فکر وادارد؛ میتوانیم در آشپزخانه بنشینیم، در طبیعت یا شهر قدم بزنیم، در صفحات مجازی بچرخیم، یا به تنهایی و با دیگران فکر کنیم. مکانها و شیوههای تفکر و نوشتن متنوع است. فضاهای فکری ما فرصتهایی را ایجاد میکند، آنها را محدود یا از هم جدا میکند و همزمان به هم متصل میکند. اندیشه، حتی اگر در مکانی محدود باشد از مرزها فراتر میرود. آثار روزنامهنگاران، دانشمندان و نویسندگان زیادی بازتابی از مکانهایی است که در آن نشستهاند و فکر کردهاند. اما سؤال اصلی اینجاست که مکان با افکار چه میکند؟ نتیجهٔ افکار چیست؟ زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادِر در کتاب نزدیک ایده، با گردآوری مقالههای متنوع در زمینهٔ افکار و تفکر، سعی دارند به همین سؤال و سؤالاتی دیگر پیرامون تفکر و مکان تفکر پاسخ دهند.
• کاش چرچیل دربارهی آشپزخانهها هم حرف میزد / هانا انگلمایر، کاترین پسینگ
• صومعهها هرگز ناامیدت نمیکنند / بیرته مولهف
• مسئله فقط خود قهوه نیست / اسون هانوشک
• گوشهی امن کافههای شلوغ / کارولین امکه
• نامکانی مثل قطار شهری / نورا اِشترنفِلد
• تماشای زندگی از فاصلهای به نازکی شیشه / رباب حیدر
• در مرز فضای میان ستارهای / بِرنت بوزِل
• گوزن در دانشگاه / آن کاتِن
• آیا زندان کیفیتِ آسمان را تغییر میدهد؟ / مشاله تولو
• کتاب درد کسی را نمیکشد پنج جستار دربارهٔ گم شدههای خلوت و شلوغی اثری از جاناتان فرنزن است. فرنزن هم از تکنولوژی مینویسد و هم از روابط انسانی میگوید و به شما توضیح میدهد رماننویسی در عصر تصویر و رسانههای دیجیتال چه معنایی دارد و مدام در جستوجوی پاسخی برای این پرسشها است.
• کتاب پیادهروی و سکوت در زمانه هیاهو اثر ارلینگ کاگه نویسندهٔ نروژی است. کاگه که شیفتهٔ پیادهروی است توانست چالش سهقطب را پای پیاده به انجام برساند و به قطب شمال، قطب جنوب و قلهٔ اورست سفر کرد. او در این کتاب شما را به دنیای خود دعوت میکند و از پیادهروی و تمرین خودشناسی میگوید.
زیمونه یونگ جامعهشناس است و بهعنوان یک نویسندهٔ مستقل دربارهٔ فرهنگ و هنر پاپ مینویسد. او پس از کار در مجلات مختلف، بهعنوان روزنامهنگار در برلین مشغول به کار شد. یونگ مدرک دکترای خود را از دانشگاه هامبورگ در زمینهٔ سیاست دریافت کرد و هماکنون در دانشگاه لیوفانا در لونبورگ به تحقیق و تدریس مشغول است.
یانا مارلنه مادِر دورهٔ دکترایش را با بورسیهٔ تحصیلی در مؤسسهٔ مطالعات ادبی در دانشگاه لودویگ در مونیخ میگذراند و محقق مدعوِ مرکز هانا آرنت در کالج بارد در نیویورک است. او در دانشگاههای کارولینای شمالی در ایالات متحدهٔ آمریکا و در گروه مطالعات آلمانی تدریس میکند و همچنین به عنوان نویسنده و مترجم آزاد فعالیت دارد. اولین رمان او «ما همهچیز، ما هیچ» در سال 2017 منتشر شد. او هماکنون به عنوان یک دانشمند، مدرس و نویسنده در زمینهٔ علم و ادبیات کار میکند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.