نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات شهید کاظمی منتشر کرد:
دوربین مینی کاتیوشای دیدبانی را زوم کردم روی هلی کوپتر مهاجم، موشکی شبیه آبگرم کن زیر شکمش بود.
آب گرمکن داد می زد به نام ما صادر شده. از دریچه دوربین، خیره اش شدم. هلی کوپتر نزدیک تر شد. دلم گفت انگشت خلبان رفت روی ماشه به مقصد سیلوی دیدبانی. زبانم ذکریا صاحب الزمان و یا حضرت عباس برداشت. آب گرم کن از زیر هلی کوپتر رها شد. آمد توی چشمی دوربین. من ابوالفضل مقدم را بغل کردم، محمد کریمی ابوالفضل را، ابوالفضل من و محمد را. چند ثانیه مانده بود تا پودر بشویم؛ می شدیم ذره هایی شبیه نمک های ته حوضچه ها. انگار کوهی از آتش پیکرم را تفت داد. هرم عبور موشک را از فاصله تقریباً بیست سانتی ام حس کردم. موشک، ردشده و رد نشده، فاصلهٔ هشت نه متری بالای سیلو را پریدم کف زمین. سوختم. صدای برخورد و انفجار موشک با تأسیسات ته کارخانه نمک به گوشم نشست. فهمیدم زنده ام. ابوالفضل و محمد هم پریده بودند. حیران و بهت زده به هم نگاه می کردیم. چند لحظه از تولد دوباره مان گذشته بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.