نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
داستانی فانتزی با نثری فوقالعاده زیبا و فضاسازیهای غریب.
وقتی ماه بر فراز تالار سوم شمالی بالا آمد، به دهلیز نهم رفتم تا شاهد به هم پیوستن سه جریان جزرومد باشم. این اتفاق فقط هر هشت سال یک بار میافتد. دهلیز نهم به خاطر سه راهپلهی بزرگی که دارد منحصربهفرد است. دیوارهایش با مجسمههای مرمری پوشیده شده است؛ صدها و صدها مجسمه، ردیفردیف تا ارتفاع زیادی بالا رفته است. از دیوار غربی بالا رفتم تا رسیدم به مجسمهی زنی که کندوی عسل حمل میکند. پانزده متر بالاتر از سنگفرش. قد زن دو یا سه برابر من است و کندوی عسل با زنبورهایی مرمری پوشیده شده که اندازهی انگشت شست من هستند. یک زنبور، که همیشه با دیدنش حالت تهوع خفیفی به من دست میدهد، دارد روی چشم چپ او میخزد. با فشار خودم را در فرورفتگی جایی که مجسمهی زن قرار دارد، جا دادم و منتظر ماندم تا زمانی که صدای غرش جزرومد را از تالارهای پایینی شنیدم و احساس کردم دیوارها با فشار آن چیزی که در شرف وقوع بود، دارند میلرزند. و تو، تو چهکسی هستی؟ چهکسی هستی که برایت مینویسم؟ آیا مسافری هستی که جزرومدها را فریب دادهای و از طبقههای فروریخته و راهپلههای متروک عبور کردهای تا به این تالارها برسی؟ یا شاید کسی هستی که میخواهی مدتها پس از مرگم در تالارهای من زندگی کنی؟ ـ از متن کتاب ـ
خانهی پیرانِزی ساختمانی عادی نیست: اتاقهای آن بینهایت و راهروهایش بیانتهاست. دیوارهایش را هزاران هزار مجسمه که هیچکدام شباهی به دیگری ندارد پوشانده است. در این هزارتوی تالارها اقیانوسی محبوس است. امواج آن از پایین پلهها خروشان به بالا میآید و در چشم برهمزدنی اتاقها را پرآب میکند.پیرانِزی اما نمیترسد. او جزرومد را همانند الگوهای هزارتو میشناسد. زندگی او کنکاش خانه است.
«شاهکاری معجزهآسا و درخشان از داستانسرایی… همین حالا دلم میخواهد به تالارهای زیبا و فراموشنشدنی داستان برگردم.» ـ مدلین میلر، رماننویس آمریکایی
«سوزانا کلارک چه جهانی را با جادو خلق کرده است! لحظه به لحظه چه چیزهایی آشکار میشود! پیرانِزی همچون جعبهای نفیس و اسرارآمیز است.» ـ دیوید میچل، رماننویس بریتانیایی
«رازی شگفتانگیز و طلسمکننده. گنجی که در ساحلی فراموششده در انتظار کشف شدن است!» ـ ارین مورگنشترن، نویسندهی آمریکایی
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.