%10


لجن صورتی
0٫0
(0)
0 نظر
نویسنده:
مترجم:
قیمت:
216٬000 تومان
240٬000
دفعات مشاهده کتاب
2561
علاقهمندان به این کتاب
21
میخواهند کتاب را بخوانند.
3
کتاب را پیشنهاد میکنند
8
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
1
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات طرح نقد منتشر کرد :
هیچ آغازی درکار نیست آنچه به اشتباه آغاز قلمداد می کنیم صرفاً لحظه ای است که متوجه تغییری می شویم روزی سروکله ماهی ها پیدا شد؛ پس آن یک آغاز بود بیدار شدیم و دیدیم سواحل شهرمان پوشیده شده از ماهی های نقره فام گویی با در فلزی بطری ها یا خرده شیشه ها فرشی ساخته بودند؛ چنان براق بود که چشمان آدم را می آزرد حتی باله ماهی ها هم تکان نمی خورد؛ پیش از آنکه آب آنها را پس بزند بدنشان خشکیده بود خورشید همچنان توی آسمان می درخشید.
هنوز ماجرای اصلی آغاز نشده بود....
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
مترجم
نشر
شابک
9786008582977
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
254 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
215 گرم
سال انتشار
1402
در دنیایی که بحرانهای زیست محیطی، فروپاشی اجتماعی و انزوای انسانی به بخشی از تجربهی روزمره بدل شدهاند، ادبیات معاصر نیز بازتابی از این شرایط است. رمان «لجن صورتی» (Pink Slime) اثر درخشان فرناندا تریاس، یکی از نمونههای قابلتوجه این نوع ادبیات است؛ روایتی شاعرانه و در عین حال خشن از زیستن در دنیایی رو به زوال، که همزمان زخمهای درونی و بیرونی انسان را کاوش میکند.
دربارهی کتاب
داستان «لجن صورتی» در شهری بندری و متروک میگذرد که درگیر یک فاجعهی زیست محیطی است. رودخانهاش پر از جلبکهای سمی شده و بادی مرگبار، موسوم به «باد قرمز»، در خیابانهایش میوزد. شهر تخلیه شده، اما راوی بینام داستان هنوز آنجاست. او مراقب پسربچهای است که به او سپردهاند، در حالی که با خاطرات دو رابطهی عمیق و پایان یافته دست و پنجه نرم میکند.
در این روایت، زندگی روزمره به کندی پیش میرود؛ تنهایی، سکوت، ترس و حس مراقبت در فضایی وهمآلود جریان دارند. تریاس با نثری دقیق و توأم با حس شاعرانه، دنیایی میسازد که در آن فروپاشی تنها در محیط رخ نمیدهد، بلکه در درون انسانها نیز طنین دارد.
ویژگیهای برجستهی کتاب «لجن صورتی»
رمان «لجن صورتی» فقط یک روایت آخرالزمانی نیست؛ بلکه اثری چندلایه و عمیق است که مرز بین واقعیت بیرونی و تجربههای درونی را در هم میریزد. در ادامه، مهمترین ویژگیهای این کتاب را مرور میکنیم: - فضاسازی بینظیر و وهمآلود: تریاس با استفاده از زبان شاعرانه و توصیفهای دقیق، شهری را ترسیم میکند که در آستانهی فروپاشی است. این فضا بیش از آنکه صرفاً جغرافیایی باشد، یک فضای احساسی و ذهنی است؛ انعکاسی از تنهایی، ناامیدی و اضطراب.
- شخصیتپردازی درونی و چندوجهی: راوی بینام داستان، شخصیتی است پر از زخمهای روحی، پرسشهای حلنشده و پیچیدگیهای انسانی. خواننده کمکم با لایههای روانی او آشنا میشود و حس نزدیکی عمیقی با او پیدا میکند.
- روایت از دل فروپاشی با تمرکز بر مراقبت: برخلاف بسیاری از رمانهای پسافاجعه که بر بقا یا خشونت تمرکز دارند، «لجن صورتی» بر مراقبت، مادری (حتی مادری ناخواسته)، و مسئولیتپذیری انسانی در دل آشوب تأکید دارد.
- نثری موجز، شاعرانه و تأثیرگذار: جملات تریاس کوتاهاند اما سنگین. زبان او پر از تصاویر زنده و احساسات فشرده است، بهطوریکه حتی سادهترین لحظات هم حسی از غم یا زیبایی در خود دارند.
- تلفیق زیبا از استعاره و واقعیت: «باد قرمز»، «لجن صورتی» و دیگر عناصر رمان هم بار معنایی نمادین دارند و هم در داستان نقش واقعی ایفا میکنند؛ مرز میان استعاره و واقعیت به طرز ماهرانهای در هم آمیخته شده.
- بازتاب مسائل معاصر: از بحرانهای زیست محیطی گرفته تا طبقهبندی اجتماعی، تنهایی زنان، و فشارهای مراقبت از دیگران در شرایط بحرانی؛ این کتاب آینهای از واقعیتهای امروز جهان ماست.
مطالعهی این کتاب به چه کسانی توصیه میشود؟
«لجن صورتی» برای افرادی مناسب است که:
- به ادبیات معاصر آمریکای لاتین علاقه دارند.
- از داستانهای تأملبرانگیز و روانشناختی لذت میبرند.
- دنبال کتابهایی هستند که مرزهای واقعیت و استعاره را محو میکنند.
- به موضوعاتی چون مادری، انزوا، مراقبت، و فروپاشی اجتماعی توجه دارند.
- مخاطبانی که از آثار نویسندگانی مثل سامانتا شِوِبلین یا آگوتا کریستوف خوششان آمده، به احتمال زیاد از این رمان نیز لذت خواهند برد.
- اگر دوست داری بخشهای بیشتری مثل نقلقولهایی از کتاب یا تحلیل سبک نویسنده هم اضافه کنیم، بگو تا گسترشش بدم.
دربارهی نویسنده: فرناندا تریاس
فرناندا تریاس (Fernanda Trías) نویسنده، مترجم و استاد نویسندگی اهل اروگوئه است که در سال ۱۹۷۶ در شهر مونته ویدئو به دنیا آمد. او یکی از چهرههای برجستهی ادبیات معاصر آمریکای لاتین بهشمار میرود و آثارش معمولاً در مرز میان واقعیت، وهم و روان انسان حرکت میکنند.
تریاس در رشتههای ادبیات تطبیقی و نویسندگی خلاق تحصیل کرده و مدتی را در کشورهای مختلفی مانند فرانسه، آلمان، کلمبیا و ایالات متحده زندگی کرده است. این تجربههای بینفرهنگی تأثیر مهمی بر جهانبینی و زبان نوشتاریاش داشتهاند.
رمان «لجن صورتی» نقطهی عطفی در کارنامهی اوست که با استقبال گستردهی منتقدان و خوانندگان همراه شد و جوایز متعددی را برایش به ارمغان آورد. او در مصاحبهای گفته که نوشتن این رمان، بازتابی از دغدغههای شخصیاش دربارهی بحرانهای انسانی، اجتماعی و زیست محیطی بوده است.
فرناندا تریاس اکنون بهعنوان نویسندهای با صدایی منحصربهفرد در ادبیات اسپانیاییزبان شناخته میشود و آثارش به زبانهای مختلفی از جمله فرانسوی، آلمانی، پرتغالی و فارسی ترجمه شدهاند.
جوایز و افتخارات کتاب
رمان «لجن صورتی» (Pink Slime) اثر فرناندا تریاس پس از انتشار در سال ۲۰۲۰ با استقبال چشمگیری از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد و توانست چندین جایزه معتبر ادبی را از آن خود کند. این افتخارات نه تنها جایگاه نویسنده را در ادبیات معاصر آمریکای لاتین تثبیت کردند، بلکه توجه جهانی به این اثر را نیز جلب کردند. در ادامه با سایر افتخارات این کتاب آشنا میشوید:
- جایزهی ملی ادبیات اروگوئه در بخش داستان (Premio Nacional de Literatura – Uruguay): بالاترین افتخار ادبی داخلی در کشور اروگوئه که به آثاری با ارزش ادبی بالا تعلق میگیرد.
- جایزهی داستان بارتولومه ایدالگو (Premio Bartolomé Hidalgo de Narrativa): معتبرترین جایزه ادبی در اروگوئه که توسط انجمن ناشران کشور اعطا میشود.
- جایزهی سور خوانا اینس د لا کروز (Premio Sor Juana Inés de la Cruz): جایزهای بینالمللی که هرساله در نمایشگاه کتاب گوادالاخارا (مکزیک) به یکی از برجستهترین نویسندگان زن اسپانیاییزبان اهدا میشود. این جایزه پیشتر به نویسندگانی چون سامانتا شوِبلین و النا پونیاتوسکا نیز تعلق گرفته است.
معرفی کتابهای مشابه
جاده (The Road) از کورمک مککارتی (Cormac McCarthy)
رمانی پسافاجعهای و تکاندهنده دربارهی سفری طولانی در دنیایی نابودشده. پدری همراه پسرش، از دل ویرانههای جهان عبور میکنند و در میان گرسنگی، سرما و تهدیدهای بیرونی، پیوندی از عشق، مراقبت و امید را حفظ میکنند. شباهتها با لجن صورتی: در هر دو اثر، دنیایی در حال فروپاشی بستر روایت است و راوی با وظیفهی مراقبت از کودک، در عین درگیری با تنهایی و فروپاشی درونی خود مواجه میشود. هر دو رمان، پر از سکوت، ترسهای پنهان و لحظات شاعرانهی بقا هستند.
بازماندهی روز (The Remains of the Day)از کازوئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro)
داستان مردی که به گذشتهی خود بازمیگردد تا تصمیمها و سکوتهایش را مرور کند. استیونز، خدمتکار وفادار یک خانهی اشرافی، در سفری به دل خاطراتش، با سوالاتی دربارهی وفاداری، پشیمانی و معنای زندگی مواجه میشود.
شباهتها با «لجن صورتی»: هر دو رمان، راویهایی دارند که در دل انزوا، به بازنگری روابط گذشته و عواطف سرکوبشدهشان میپردازند. هر دو با نثری مینیمال، سنگین و درونی نوشته شدهاند.
کلارا و خورشید (Klara and the Sun) از کازوئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro)
روایتی آیندهنگر از نگاه یک ربات همدم به نام «کلارا» که با دیدی ساده و پاک، به پیچیدگیهای عشق، بیماری، و زندگی انسانها مینگرد. نثر لطیف و تأملبرانگیز ایشیگورو در این رمان، جهان ماشینی و انسانی را به هم پیوند میزند.
شباهتها با «لجن صورتی»: مفاهیمی مانند مراقبت، تنهایی، ازخودگذشتگی و معنای عشق در دل دنیایی ناپایدار، از مهمترین اشتراکهای این دو اثر هستند. هر دو رمان تصویری آرام اما کوبنده از زیستن در مرز فروپاشی به دست میدهند.
اگر جذب تنهاییهای درونی، پیوندهای انسانی در دل بحران، و روایتهای تأملبرانگیز با نثری شاعرانه و موجز شدهاید، این سه رمان میتوانند همراهان بعدی بسیار مناسبی برای شما باشند.
سخن پایانی
«لجن صورتی» از آن دسته رمانهایی است که خواننده را نه با حادثه، بلکه با حس، تنش درونی و فروپاشی خاموش درگیر میکند. کتاب حاضر، یادآور این حقیقت است که گاه بزرگترین بحرانها، نه بیرون از ما بلکه در عمق روابط و ذهن ما رخ میدهند. فرناندا تریاس در این رمان، جهانی میسازد که هم غریب است و هم آشنا؛ جهانی که با تمام تیرگیاش، فرصتی برای تأمل، مراقبت و حتی شفقت پدید میآورد. اگر بهدنبال کتابی هستید که همزمان ذهن و قلبتان را درگیر کند، این زمان جذاب بدون شک انتخابی درخشان خواهد بود.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
روزهای مهآلود، بندر بدل میشد به باتلاق. سایهای میافتاد روی میدان، از لابهلای درختها میگذشت و ردِ بلند انگشتانش میماند روی هر آنچه لمس میکرد. کپکها، بیسروصدا، درون سطوح چربیِ سالم و دست نخورده را میشکافتند؛ تمام فلزات زنگ زده بودند. همهچیز داشتت میپوسید. خودمان هم داشتیم میپوسیدیم وقتهایی که مائورو پیشم نبود، تنهایی توی محله پرسه میزدم؛ به کمک تابلوِ نئونی هتل سوسوزدنش را از دور میدیدم راهم را میان مه پیدا میکردم: ه ل عم رت. تابلو را تعمیر نکرده بودند، گرچه آنجا دیگر هتل نبود؛ مثل بسیاری از ساختمانهای شهرمان تصرفش کرده بودند. دارم دربارهی کدام روز حرف میزنم؟ هنوز هم گاهی میتوانم وزوز تابلوِ نئونی را بشنوم؛ صدای ترق تروق واژهای دیگر که دارد خاموش میشود.
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این مترجم














216٬000 تومان
240٬000
%10