

باید به کسی می گفتم که اینجا بودم
انتشارات خانه منتشر کرد:
باید به کسی می گفتم که این جا بوده ام مجموعه ای است در پنج بخش نماینده ی پنج دوره که در دهه ی چهارم زندگی ام شکل گرفته من مردی سی واندی ساله ام در نیویورک آمریکا زندگی می کنم و سال هاست از کشورم بیرون آمده ام. کتاب از جستارهایی تشکیل شده درباره ی عبور از پنج مرحله ی بودن و رسیدن به دوست داشتن؛ دوست داشتنی که حاصل رد شدن از مرز نبودن است حاصل درک رنج و شکوه تنهایی تجربه ی دیدن و آرامش انتخاب خانه.
از «مقدمه ی نویسنده
پنجه هایم را در تور خاکستری حصار قلاب کردم و صورتم را در آن فرو بردم نفس کشیدم یعنی همه ی آنهایی که آن پایین بودند هم قاب من را می دیدند؟ شاید نه به این زیبایی قاب عکسی روبه رویم بود که فقط مال من بود. همه ی رنگ هایش تک تک ثانیه هایش یک خوشبختی کاملاً انفرادی چــرا تحملش این قدر سخت بود؟ نه... طاقت نداشتم. شانه هایم داشت خم می شد باید به کسی می گفتم که این جا بوده ام.
از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید













