نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات دنیای اقتصاد منتشر کرد:
کتاب «اخلاق آزادی» کاملترین شرح در باب فلسفه لیبرتارین است. لیبرتارینیسم بر دو اصل بنیادین استوار شده است. اصل نخست، اصل عدم تجاوز است و اصل دوم حقوق مالکیت خصوصی. وجود و بقای این دو اصل در گرو اصل عامتر یعنی آزادی است. مولف این کتاب با به کارگیری مجموعهای از مثالها، دلالتهای این اصول را با محوریت آزادی به تصویر میکشد و به شکل دقیق توضیح میدهد که در موقعیتهای پیچیده، این اصول چگونه باید تفسیر شوند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
اخلاق آزادی از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
اخلاق آزادی از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 را دریافت کرده است.
اخلاق آزادی اثر مورای روتبارد کاملترین بیان در باب فلسفه لیبرتارین است که در سال 1982 منتشر شد. روتبارد را به عنوان «آقای لیبرتارین» میشناسند، چرا که او بنیانگذار، پدر و خالق تمام جنبش لیبرتارین است. لیبرتارینیسم نظریه قانون عادلانه است و عدالت حقوقی تنها بخش کوچکی از اخلاقیات به شمار میرود و صرفاً به این نکته میپردازد که کدام قانون با عدالت سازگار است و کدام یک نیست. در میان انبوه نوشتههای روتبارد، بیشک این کتاب را میتوان در زمرهٔ بزرگترین، تأثیرگذارترین و ماندگارترین آثار او قرار دارد.
در سالهای اخیر انگیزههای آزادیخواهانه بهطور فزایندهای بر بحثهای ملی و اقتصادی کشورها یعنی از اصلاحات رفاهی گرفته تا تلاشهایی بر محدودکردن اقدامات مثبت تأثیر گذاشته است. کتاب اخلاق آزادی، کتابِ کلاسیکِ روتبارد، به عنوان یکی از دقیقترین و پیچیدهترین تشریحهای فلسفی از موضع سیاسی آزادیخواهانه، بسیار دقیق این مسئله را روشن میکند. خوانندن این کتاب را به تمام علاقهمندان به مباحث فلسفی توصیه میکنیم.
«لیبرتارینیسم بر دو اصل بنیادین استوار شده است. اصل نخست لیبرتارینیسم، اصل عدم تجاوز یا به اختصار NAR است. بر اساس این اصل افراد از نظر قانونی، به درستی مجازند به هر اقدامی که مایلند دست بزنند، مگر در مواردی که به تهدید یا آغاز خشونتورزی علیه اشخاص بیگناه مبادرت میکنند. بنابراین تنها رفتارهایی که باید غیرقانونی و ممنوع باشند، اعمال شنیعی چون قتل، تجاوز، سرقت، سوزاندن، آدمربایی، کلاهبرداری و ... هستند. تمام این موارد، مداخله بدون رضایت در برابر کسانی است که هیچ حقوقی را نقض نکردهاند. مشتزنی رشته ورزشی خشنی است اما بدون رضایت افراد انجام نمیشود ـ و مشارکت در آن داوطلبانه است ـ بنابراین تا زمانی که به بزرگسالان راضی محدود میشود باید قانونی باشد. دومین اصل لیبرتارینیسم، حقوق مالکیت خصوصی است. این اصل نیز از اهمیت حیاتی برخوردار است، ناامیدانه در مسئله تعیین این که آیا نقض حقوقی رخ داده است یا خیر سردرگم میشویم. برای مثال فرض کنید اسمیت را در حالی میبینیم که کلاه از سر جونز برمیدارد و با آن کلاه فرار میکند. آیا در این صورت اسمیت مجرم و جونز قربانی به حساب میآید؟ پاسخ به این سؤالات به این نکته بستگی دارد که مالک بهحق آن کلاه کیست؟ اگر روز گذشته جونز این کلاه را از اسمیت دزدیده باشد، اقدام امروز اسمیت صرفا بازپسگیری است و او مجرم به حساب نمیآید؛ بلکه این جونز است که مجرم محسوب میشود.»
«دومین گروه در این ترتیب، افرادی هستند که «مینارشیست» یا «مینیمالیست» یا لیبرتارینهای دولت محدود نامیده میشوند. مشهورترین طرفداران این فلسفه سیاسی آین رند و رابرت نوزیک هستند. در این دیدگاه دولت به صورت کلی از مشروعیت برخوردار است اما تنها یک نقش مشروع دارد و آن، محافظت از جان و مال تمام شهروندان و ساکنان خود است. به این منظور، دولت تنها از سه نهاد قانونی برخوردار است. نخست، ارتش، برای حفاظت از قلمرو خود در برابر تهاجم خارجی. صدور حکمرانی خود به سایر کشورها در فهرست وظایف این ارتش قرار ندارد. شعار این ارتش باید «دفاع» باشد نه «حمله». دومین نهاد، پلیس است. پلیس برای اطمینان از اینکه مجرمان محلی به بیگناهان آسیب نمیرسانند به وجود آمده است، اما نیروهای آن باید مانع جرائم بدون قربانی، که میان بزرگسالان رضایتمند رخ میدهد، بشوند؛ و نهاد سوم، دادگاه، برای تشخیص گناهکار از بیگناه و رسیدگی به دعاوی. سایر کارکردهایی که در حال حاضر توسط دولتها انجام میشود، میتواند به شکل کارآمدتر و عادلانهتر توسط شرکتهای خصوصی، کارآفرینها و سرمایهگذاران و ... ارائه گردد.»
لیبرتارینیسم یکی از اصلی ترین مواضع فلسفی در رابطه با مسئلهٔ اراده آزاد و تعیّنگرایی و در حالت عامتر حوزه متافیزیک میباشد. آزادیگرایان همراه با سایر مواضع ناسازگارگرایی، در مورد عدم تطابق منطقی اراده آزاد با جهان متعین، به بحث و استدلال میپردازند و بر این باورند که تنها با عدم حضور تعینگرایی است که اراده آزاد میتواند ممکن باشد. اگر چه سازگارگرایی با این دیدگاه که اراده آزاد و تعینگرایی از لحاظ منطقی با هم ناسازگار نیستند، محبوبترین موضع در بین فلاسفه میباشد، با این وجود فیلسوفان زیادی نیز به بحث در مورد لیبرتارینیسم پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به وان اینواگن، رابرت کین، رابرت نوزیک، کارل گینت، مک کان، هری فرانکفورت، آلفرد مل، رودریک چیشلم، دانیل دنت، تیموتی اوکونر، درک پربوم و گالن استراوسن اشاره نمود. لیبرتارینیسم یک دیدگاه فلسفیِ زیر مجموعه ناسازگارگرایی است. آزادی گرایان به اراده آزادی اعتقاد دارند که طبق آن یک فرد در یک شرایط کاملاً مشخص، قادر است عملهای متفاوتی را انجام دهد. لازمه این دیدگاه پذیرش این موضوع است که چیزی در جهان متعین نباشد.
روتبارد در بخش اول کتاب اخلاق آزادی به تدوین نظریهٔ حقوق طبیعی خود پرداخته است؛ سپس در بخش دوم بر اساس این نظریه، اصول اندیشهٔ لیبرتارینیسم را استخراج و تشریح میکند؛ بخش سوم، تحلیلی دقیق از ماهیت دولت و جایگاه آن در اندیشه و جامعه لیبرتارینی است؛ در بخش چهارم نیز روتبارد به بررسی و نقد نظریههای لیبرتارینیسم جایگزین میپردازد و اختلافها و تناقضهای آنها را با لیبرتارینیسم خودش آشکار میکند. روتبارد در این کتاب دلالت اصولهای لیبرتارینیسم را با بهکارگیری مجموعهای از مثالها به تصویر کشیده است و به شکل دقیق توضیح میدهد که در موقعیتهای پیچیده، این اصول چگونه باید تفسیر شوند. او مواردی چون انحصار، مجازات، رشوه، تحریم، رفتار با کودکان و حیوانات، دولتها، موقعیتهای قایقنجاتی و موارد زیاد دیگری را در این کتاب پوشش میدهد. روتبارد دیدگاههایش را با دیگرانی مقایسه میکند که اصولی شبیه به او دارند و گاهی اوقات با اصول او اشتباه گرفته میشود. به این ترتیب او به انتقاد از لودویگ فون میزس، رابرت نوزیک، فردریش هایک و آیزایا برلین میپردازد.
• کتاب حکومت با پول ما چه کرده است؟ اثر دیگری از مورای روتبارد اقتصاددان آمریکایی است. او نظریهٔ خاصی در مورد پول دارد و پول را کالایی همچون دیگر کالاها در نظر میگیرد، کالایی که خلق و مدیریت آن باید برعهدهٔ اقتصاد بازار باشد نه دولت. روتبارد مانند میزس در این کتاب نشان میدهد که باارزش شدن پول اتفاقی نبوده است.
• کتاب قدرت و بازار اثر دیگری از مورای روتبارد اقتصاددان آمریکایی است. او در این اثر توضیح میدهد برخلاف نظر بسیاری از حامیان دولت، دولت نیروی بیخطری محسوب نمیشود و اینکه دولت چطور در روابط داوطلبانهٔ موجود در بازار مداخله میکند و اینکه چرا وجود دولت ضروری نیست.
مورای نیوتن روتبارد اقتصاددان آمریکایی از مکتب اتریش، مورخ اقتصادی و نظریهپرداز سیاسی در 1926 به دنیا آمد و در سال 1995 درگذشت. روتبارد یک شخصیت مرکزی در جنبش آزادیخواهانهٔ آمریکا در قرن بیستم و بنیانگذار و نظریهپرداز برجستهٔ آنارشیسم بازار بود. استدلال روتبارد این بود که تمام خدمات ارائه شده توسط «سیستم انحصاری دولتی» را بخش خصوصی میتواند بسیار کارآمدتر ارائه کند و نوشت که دولت «سازمان سرقت سیستماتیک بزرگی» است. او بانکداری ذخیره کسری را نوعی تقلب نامید و با بانک مرکزی مخالف بود. روتبارد قاطعانه با هرگونه مداخله نظامی، سیاسی و اقتصادی در امور سایر ملل مخالف بود. او روششناسیهای اصلی اقتصادی را رد کرد و در عوض عملشناسی لودویگ فون میزس را پذیرفت. روتبارد در بخش والاستریت دانشگاه نیویورک، بعدها در پلیتکنیک بروکلین و پس از آن در سال 1986 در دانشگاه نوادای لاسوگاس به تدریس اقتصاد پرداخت. روتبارد ابتدا شریک میلیاردر نفتی چارلز کُخ بود و با هم مؤسسهٔ کاتو و مرکز مطالعهٔ آزادیخواهانه را در دههٔ 1970 تأسیس کردند، او بعدها از کُخ جدا شد و در سال 1982 به لو راکول و برتون بلومرت پیوست تا مؤسسهٔ میزس را در آلاباما تأسیس کند. روتبارد مخالف مساوات طلبی و جنبش حقوق مدنی بود و رأی دادن و فعالیت زنان را عامل بهزیستی همگانی میدانست. او تاکنون بیش از بیست کتاب در زمینهٔ تئوری سیاسی، تاریخ، اقتصاد و موضوعات دیگر نوشته است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
درود بر آقای محمد علی جنتخواه دوست صد رحمت بر ایشان و دوستان مترجم باشد گرزی برای کمونیستان و تلنگری برای لیبرال های خجالتی