شفای کودک درون

معرفی کتاب شفای کودک درون اثر دکتر لوسیا کاپاچیونه

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

شفای کودک درون از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

شفای کودک درون از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی کتاب شفای کودک درون:

شفای کودک درون کتابی در ژانر خودیاری اثر دکتر لوسیا کاپاچیونه روان‌شناس، هنردرمانگر، طراح گرافیک و نویسندهٔ ایتالیایی ـ آمریکایی است که در سال 1991 منتشر شد. زندگی بدون حضور کودک درون، احساس تهی‌بودن را برجا می‌نهد؛ این احساس که زندگی‌مان فاقد چیزی است. آن‌وقت می‌کوشیم این احساس خلأ را با سایر چیزهای مختلف مثل انسان‌ها، اشیاء، مکان‌ها، فعالیت‌‌ها یا تجربه‌هایی بیرون از خویشتن پر کنیم. با اتصال به کودک درون‌تان می‌توانید شفا بیابید و بار دیگر، به خودتان، به جهان و به هستی متصل شوید. این کتاب با ترکیبی از کلمات، تصاویر و فعالیت‌ها به شما در کشف، پرورش و محافظت از کودک درونی‌تان کمک خواهد کرد.

واکنش‌های جهانی به کتاب شفای کودک درون:

«بهترین کتابی که تاکنون خوانده‌ام. نویسنده در این کتاب به شما نحوهٔ صحبت‌کردن با کودک درونی‌تان و پیدا کردن آنچه نیاز دارید را یاد می‌دهد. عملی، مفید و آسان.» - ملودی بیتی، نویسنده

«شفا باعث تکامل ما می‌شود. شفای کودک درون ما بخش عمده‌ای از بهبودی ما است. لوسیا کاپاچیونه استادی است که به آرامی شما را در این فرآیند راهنمایی می‌کند. او به شما کمک می‌کند آن‌قدر خودتان را دوست داشته باشید که از گذشته نجات پیدا کنید.» - لوئيز هی، نویسندهٔ کتاب شفای زندگی

چرا باید کتاب شفای کودک درون را بخوانیم؟

این کودک درون کیست؟ چرا داخل ما گیر افتاده است؟ چه چیزی برای ارائه دارد؟ چگونه می‌توان آن را آزاد کرد؟ شما در حین مطالعهٔ این کتاب به پاسخ این سؤالات و بسیاری از سؤالات دیگر در رابطه با کودک درون‌تان پی‌‌خواهید برد. با کمک این کتاب می‌توانید کودک درون خود را دوست داشته باشید و از او دعوت کنید تا بخشی از زندگی شما باشد.

جملات درخشانی از کتاب شفای کودک درون:

«پنجاه‌سالگی مرحلهٔ مهمی از عمرم بود: زمانی تا مکث کنم و در آينهٔ گذشته، به پنج دهه از دگرگونیهای جهان بنگرم. در این آینه سه جنگ عمده را می‌بینم، درمانی برای فلج اطفال، تولد تلویزیون و کامپیوتر،‌ظهور و سقوط استبدادگران، ترور یکی از رئيس‌جمهوران آمریکا، فرود انسان بر روی ماه، بناکردن و از هم فروپاشیدن دیوار برلین. نخست خودم را به شکل کودکی نوپا و تابان می‌بینم، با گونه‌هایی گلگون که در‌ آغوش مادربزرگم نشسته‌ام. آنگاه دخترکی خردسال و هیجان‌زده که همراه پدرم که تدوین‌کنندهٔ صدا است، از صحنه‌های صدابرداری استودیوی مترو گلدین مایر دیدن می‌کنم. و آنوقت دختری دبیرستانی که روپوش پوشیده و قواعد و احکام محدود صاحب‌منصبان مدرسه را تاب می‌آورد. و دست آخر، نوجوانی که محض کلاسهای هنر دو روز تعطیل آخر هفته زنده است: جایی که استعدادهایم می‌توانستند در آن بشکفند و ببالند. گویی هر دهه پس از آن، موضوع و رنگ و بوی خاص خود را داشت. سالهای دههٔ 1950، سالهای تکمیل دانشکده و کسب مدرک در رشتهٔ هنر بود. سالهای دههٔ 1960، زمان ازدواج و تشکیل خانواده و توفیق در هنر. در سطوح وسیعتر، این سالها به موضوع حقوق‌بشر اختصاص داشت.»

«کودک درون حضوری قدرتمند دارد. در کانون هستی ما به سر می‌بَرَد. کودک نوپایی سالم و شاد را مجسم کنید. وقتی این کودک را در چشم دلتان مجسم می‌کنید، سرزندگی او را احساس کنید. با شور و شوقی مدام محیطش را کشف می‌کند. از احساسهایش باخبر است و آشکارا آنها را نشان می‌دهد. وقتی آزار می‌بیند، گریه می‌کند. وقتی خشمگین است فریاد می‌زند. وقتی خوشحال است لبخند می‌زند یا از ته دل می‌خندد. این کودک بسیار حساس و غریزی نیز هست. می‌داند به چه کس اعتماد کند و به چه کس اعتماد نکند. دوست دارد بازی و کشف کند. هر لحظه‌اش تازه و سرشار از شگفتی است: چشمهٔ بی‌انتهای خلاقیت و سرزندگی؛ وجودش از این بازیگوشی شادمانه می‌جوشد. به مرور زمان، این کودک به‌سوی توقعات و جهان افراد بالغ کشیده می‌شود. صدای بزرگترها ـ با نیازها و خواسته‌هایشان ـ به‌تدریج ندای درونی احساسها و غرایز را خاموش می‌کند. والدین و آموزگاران ـ در واقع ـ می‌گویند: «به خودت اعتماد نکن. احساسهایت را احساس نکن. این را نگو. آن را بیان نکن. همان را بگو که ما می‌گوییم. ما بهتر می‌دانیم.» به مرور زمان، ویژگیهایی که به کودک سرزندگی می‌بخشید ـ‌کنجکاوی و خودانگیختگی و تواناییِ احساس‌کردن ـ به‌ناچار پنهان می‌شوند.»

«این کودک که در درون انسان زندگی می‌‌کند کیست؟ چرا در درون انسان به تله افتاده و چه چیز را می‌تواند پیشکش کند؟ چگونه می‌توان این کودک را آزاد و رها کرد؟ به هنگام انجام تمرینهای این کتاب، خودتان به این سؤالها پاسخ خواهید داد. تعمداً به‌جای مطالعه،‌ کلمه تمرینها را به کار برده‌ام. زیرا نگرش و روش این کتاب، براساس حرکت دستها است. از طریق تلفیق کلمات و تصاویر و فعالیتهایی، هدایت خواهید شد تا کودک درون خویش را کشف و از او مراقبت و حمایت کنید. هدفم این است که کودک درون خود را دوست بدارید و از او دعوت کنید تا بخشی از زندگیتان باشد. مفهوم کودک درون، مضمون تازه‌یی نیست. عملاً در اساطیر باستان و قصه‌های پریان ریشه دارد. همه ادیان حکایاتی دربارهٔ کودکی دارند که ناجی یا رهنمای انسان شده است. این کودک معمولاً یتیم و طردشده است یا زندگیش در معرض خطر و تهدید قرار دارد. موسی را میان کاه گاوان یافتند. عیسی در محقرترین صحنه به دنیا آمد «زیرا در قهوه‌خانه جایی نبود.» زندگیش در معرض خطر بود زیرا هرودشاه همه نوزادان را گردن می‌زد. به همین ترتیب، تولد کریشنا نیز با خطری عظیم همراه بود. به شاه کانسا گفته بودند مردی که سرانجام به‌دست او کشته خواهد شد، عنقریب به دنیا خواهد آمد. در نتیجه او فرمان داد که همه نوزدان پسر را گردن بزنند.»

در کتاب شفای کودک درون چه می‌خوانیم؟

همهٔ ما یک کودک درون داریم که بخشی از ما و احساسات ماست و شاید بازیگوش، شهودی و خلاق باشد. کودک درونی که معمولاً در زیر شخصیت بزرگسال ما پنهان است کلیدِ صمیمت در روابط، رفاه جسمی و عاطفی، بهبودی، خلاقیت و خرد درونی ما را در چنگ خود نگه داشته است. کتاب شفای کودک درون، تنها کتابی است که طی این سال‌ها نشان داده چگونه با نوشتن و طراحی‌کردن با دست غیرِغالب خود، می‌توانید تجربه‌ای دست ‌اول از کودک درونی خود داشته باشید و می‌توانید احساس کودک درون‌تان را درک کنید و دوباره به حس شگفتی دوران کودکی خود برسید. لوسیا کاپاچیونه با گسترش تکنیک بسیار موفق و تحسین‌شده‌اش، تعداد زیادی از فعالیت‌های متنوع را با شما در این کتاب به اشتراک گذاشته است و به شما کمک می‌کند تا کودک آسیب‌پذیر و عصبانی درون خود را در آغوش بگیرید، والدین درون خود را دریابید و درنهایت به کودک درونی خلاق و جادویی خود برسید که می‌تواند زندگی شما را التیام ببخشد.

فهرست مطالب کتاب شفای کودک درون

یافتن کودک درونم
بخش ۱: کشف کودک درون خود
• یک: «کودکی خردسال آنها را هدایت خواهد کرد»
• دو: ملاقات با کودک درون
• سه: حمایت از کودک آسیب‌پذیر درون
• چهار: پذیرش کودک خشمگین درون
بخش ۲: کشف والد درون
• پنج: یافتن والد مهرآمیز درون
• شش: بیدارکردن والد حمایتگر درون
• هفت: رویارویی با والد نکوهشگر درون
• هشت: شفای زخمهای کودکی
بخش ۳:‌ زایش کودک جادویی
• نُه: بگذارید کودک درونتان بازی کند
• ده: قدردانی از کودک خلاق درون
• یازده: کشف کودک معنوی درون

اگر از خواندن کتاب شفای کودک درون لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب مادری که کم داشتم اثر روان‌درمانگر جاسمین لی‌ کوری است. این کتاب راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم‌شده است و نویسنده‌اش متخصص برجسته‌ای است  و تخصص او در زمینۀ کمک به بزرگسالانی است که در کودکی نادیده گرفته شده یا مورد آزار قرار گرفته‌اند و تاکنون به هزاران زن و مرد در این زمینه کمک کرده است تا زخم‌های پنهانی را که از هر نوع مادری به جا مانده است، التیام بخشند.

• کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند اثر فلیپا پری کتابی دربارۀ نحوۀ ارتباطمان با فرزندان است، این که چه چیزی مانع ارتباط خوب می‌شود و چه چیزی می‌تواند این رابطه را بهبود ببخشد. والدین با خواندن این کتاب می‌آموزند که چگونه پیوندهایی محکم و دوست‌داشتنی با فرزندان‌شان برقرار کنند.

دربارۀ لوسیا کاپاچیونه‌: روان‌شناس و نویسنده