ماجراهای تن تن (19)(انبار زغال سنگ)(رحلی)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
43

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ماجراهای تن تن

انتشارات چشمه منتشر کرد:
تن تن
خبرنگار است و کنجکاو جوان است و شیفته ی ماجراجویی قد متوسطی دارد با موهای کاکل دار بلوز آبی و شلوار کرم ساق کوتاه
او یک قهرمان تمام عیار است و تاب بی عدالتی را ندارد. دوست همه ی آدم های خوب است و دشمن همه ی آدم های بد.
میلو
مثل برف سفید است و از نژاد فاکس تریر یار وفادار تن تن که مثل سایه همه جا او را دنبال می کند. شجاع است و باهوش جان ارباب خود را چندین بار نجات داده از هیچ چیز نمی ترسد جز عنکبوت!
راستاپوپولوس
نام خانوادگی اش ریشه ی یونانی دارد و نام کوچکش روبرتو ریشه ی ایتالیایی نبوغ پلید وصف ناپذیری دارد و دست به هر کاری می زند از مواد مخدر تا برده داری دشمن خونی تن تن است و در هر موقعیتی فقط می خواهد از شر تن تن شجاع خلاص شود.
اولیویرا دا فیگونه را
اصالتاً پرتغالی است اما قادر است همه جای دنیا تجارت کند مردی است ،مهربان کمی چاق با سبیلی شبیه سالوادور دالی خندان و با لطافت. همه جور جنسی به شما می فروشد اما تن تن می تواند روی صداقت و صفاوصمیمیت او حساب ویژه ای باز کند.
محمد بن قلیش عزب
این پادشاه مهربان خواستار سعادت ملت خود است. او اخلاقی دوگانه دارد یا بسیار مهربان است یا درجا خشم تمام وجودش را فرا می گیرد عاشق پسرش عبدالله است او دشمنی سرسخت به نام باب البحر دارد که می خواهد مقام پادشاهی را از او سلب کند تا خود پادشاه شود.
عبدالله
پسرک بی ادب و بی هنری که تک فرزند محمد بن قلیش است. فقط شیطنت می کند و برای دربار تله می گذارد. لوس و بی مسئولیت اما به شدت باهوش است و در دنیای بزرگان احساس تنهایی می کند برای همین دائم دست به طغیان می زند. او حتی تن تن صبور را هم عصبانی می کند.
مکان و زمان
مکان داستان بلژیک و خمد (راه کشور اروپایی بلژیک تا کشور خیالی خمد در خاورمیانه از میان دریای سرخ می گذرد.)
زمان: سال 1956
کاپیتان هادوک
همراه با پوستر
یار گرمابه و گلستان تن تن ناخدای ،باتجربه بداخلاق و عصبی مزاج، اما خوش قلب و مهربان او برای برقراری عدالت با تن تن همراه می شود و خودش را به آب و آتش می زند مراقب باشید روی اعصاب کاپیتان پیر راه نروید و اگر رفتید گوشهایتان را بگیرید
پروفسور تورنسل
نام کوچکش تریفون است یعنی لطیف تورنسل هم همان گل آفتابگردان است. این گل آفتابگردانِ لطیف دانشمندی است که گویی در زمین سیر نمی کند. غیر از حواس پرتی ذاتی اش ناشنوایی هم مزید بر علت است حرف های هیچکس را درست نمی شنود اما خودش معتقد است که گوش هایش کمی سنگین است. همیشه پالتو و کلاه سبز می پوشد و هرگز از چترش جدا نمی شود.
پیوتر سوت
با آن اسم غریب و لهجه ی عجیب این خلبان تک چشم اهل استونی آخرین و یکی از دلنشین ترین شخصیت هایی است که به منظومه ی هرژه اضافه شد. او وفادار و بامرام است و به سرعت اعتماد تن تن را جلب می کند. سوت آن قدر آدم خوبی است که هادوک بد عنق هم با او مهربان و صمیمی می شود.
اسم رمز زغال سنگ است
کودتایی در خمد اتفاق افتاده و محمد بن قلیش عرب از قدرت پایین کشیده شده است. ژنرال آلکازار هم به دنبال خرید هواپیماهای جنگی است. اما مشکل بزرگ اهالی مولن سار عبدالله است که با شیطنت هایش همه را کلافه کرده او را به مولن سار فرستاده اند تا از ماجراهای کودتا در امان باشد. تنها راه بازگشت عبدالله به خانه این است که امیر قلیش دوباره قدرت را به دست بگیرد. تن تن همراه با میلو و کاپیتان هادوک راهی خمد می شود و در آنجا متوجه می شود که یک باند تجارت برده در دریای سرخ مشغول به کار است. اما چه کسی پشت پرده ی همه ی این ماجراهاست؟
درباره ی نویسنده
ژرژ رمی مشهور به هرژه متولد 1907 در بلژیک است مدرسه را تمام نکرد و عضو گروه پیشاهنگی شد اولین طرح هایش در ماهنامه ی پیشاهنگی چاپ شد. بعد همکاری اش را با مجله ی قرن بیستم شروع کرد و از همین جا شخصیت خبرنگار کنجکاو و ماجراجو و سگ باوفایش شکل گرفت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی