نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ماهی منتشر کرد:
کتاب حاضر شرح یک ایستادگی است، ایستادگی در برابر اسکندر کبیر، و روایت وقایع 336-323 پیش از میلاد از چشم مردمان مغلوب، چه در شرق چه در یونان، مردمانی که جانانه مقاومت کردند یا داوطلبانه تسلیم شدند. تحلیل بر اشکال گوناگون ایستادگی استوار شده است: کوشش مردم برای مقابله با تجاوز، کوشش برای سرنگونی حکومتی که دنبال شکست در میدان نبرد یا امضای پیمان تسلیم پا میگرفت، تخلق تشکیلاتی مقاماتی که در سِمَت پیشین ابقا یا بهتازگی منصوب میشدند، ایستادگی سربازان مقدونی در برابر سیاستهای شاه خودشان.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
در راه فتح از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.
در راه فتح از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
در راه فتح (ایستادگی در برابر اسکندر کبیر) اثری از والدمار هکل مورخ کانادایی است که در سال 2020 منتشر شد. این مورخ که بیشتر آثارش در زمینهٔ فعالیتها و زندگی اسکندر است، در این کتاب نگاهی به وقایع 336-323 قبل از میلاد از نقطهنظر شکستخوردگان انداخته است تا بینشی تازه از فتوحات اسکندر کبیر را در اختیار علاقهمندان قرار دهد. در این کتاب نویسنده همچون یک خبرنگار جنگی، گامبهگام با مدافعان عقبنشینی میکند و ضمن گزارشکردن صحنهها، روایات جبههٔ مهاجم را به نقد میکشد و در برخی از موارد یاوهگوییهای آنها را آشکار میکند. افزون بر این، با قلمی روایتگونه، پیشینهٔ تاریخی هر رخدادی را شرح میدهد و مانند یک کارشناس ماهر سیاسی-نظامی به تحلیل آن میپردازد.
«کتاب روان و خواندنی که اطلاعات جامع و کاملی درباره اسکندر کبیر پیش روی خوانندگانش میگذارد و از زوایای مغفولمانده فتوحات او پرده برمیدارد. این کتاب حتی برای کسانی هم که چندان به این موضوعات علاقهمند نیستند، جالب است.» - کریستوفر توپلین
«این کتاب بدون شک اثری بسیار محرک است که تأملات قابلتوجهی را در مورد بسیاری از جنبههای تاریخ مدیترانهٔ شرقی قرن چهارم قبل از میلاد، ارائه کرده است.» - مجلهٔ کاستاس ولاسوپولوس، یونان و روم
ساختار اصلی این کتاب کاملاً آکادمیک است. چنین کتاب عظیمی مستلزم تحلیل دقیق منابع باستانی است و مدارکی که در سراسر کتاب در قالب قطعات مختلف ارائه شده، گواهی بر تحقیقات و تحلیلهای دقیقِ نویسنده است. این کتاب یک پرترهٔ منحصربهفرد از یک عصر ناشناخته است و درک شما را از حکومت و اهداف اسکندر تغییر میدهد.
«عبور اسکندر از هلسپونت (دار دانل) در ماه مهی سال 334 پیش از میلاد، کسی را در آسیای صغیر شگفتزده نکرد. دولتمردان هخامنشی، دستکم از شش سال پیش، انتظار داشتند مقدونیان، به منظور دستیافتن به نواحی ساحلی، یا هدفهای بزرگتر، دست به چنین یورشی بزنند. فیلیپ دوم، پادشاه مقدونیه، در محاصرهی طولانی پرینتوس ناکام مانده بود و پس از آن نیز، وقتی از راه سلومبریا به بیزانتیوم (استانبول امروزی) تاخت، دولتشهرهای گوناگون یونانی، بهویژه آتن، به مدافعان شهر کمک تسلیحاتی رساندند. افزون بر این، اردشیر سوم، پادشاه پارسی، که پس از دورهی حکومت بیخاصیت پدرش، اردشیر دوم، برای احیای ثروت و شوکت امپراتوری پارس کوشش بسیار کرده بود، به مدافعان شهر کمک کرد. هنوز استیلای فیلیپ بر بخش اروپایی یونان مسجلنشده، کسانی که حواسشان به روابط شرق-غرب بود، نشانههای نبرد نزدیک با پارسیان را آشکارا میدیدند. برخی محافل خاص جنوب ترموپیل پیشاپیش به استقبال از این تهاجم برخاسته بودند.»
«تحکیم قدرت در مقدونیه در زمان مناسبی رخ داد. در اوایل سال 1338 اردشیر سوم (اوخوس) به دست وزیرش باگواس کشته شد. قاتل یکی از پسران پادشاه به نام هوورشا را با عنوان سلطنتی اردشیر چهارم بر اورنگ پادشاهی نشاند و خودش پشت پرده قدرت را در دست گرفت. دورهی حکومت این پادشاه جوان چنان کوتاه و بیخاصیت بود که از میان مورخان امروزی کمتر کسی به عنوان رسمی او توجه نشان داده است. منابع یونانی و کاتبان رومی که به این عنوان اشاره کردهاند به رویدادهای مهیج درباری علاقه داشتهاند خاصه اگر پای اهل حرم و خواجگان منفور نیز در میان بوده باشد. به احتمال زیاد باگواس از نظر جسمانی واقعاً خواجه بوده اما تواناییها و اقتدارش بسی بیش از میزانی بوده که پیشینیان برای پاسبانان حرم قائل بودهاند. او فرمانده سواران شاهی بود. حرفش هم در ارتش و هم در دربار برش داشت. یعنی هم در مواقع لزوم بر ارتش شاهنشاه فرمان میراند و هم در دربار ارتباطات او را تنظیم میکرد. دست او از آستین پزشکی از پزشکان دربار درآمد و اردشیر سوم را مسموم کرد ولی هوورشا آنچنانکه میل باگواس بود از او فرمان نمیبرد و لذا باگواس او و حتی فرزندانش را نیز از میان برداشت. این آشفتگی نزدیک به دو سال ادامه یافت تا اینکه باگواس از میان معدود نوادگان باقیماندهی هخامنشی یکی از پسران داریوش دوم (برادرزادهی اردشیر دوم، پدر اردشیر سوم) را با نام داریوش سوم بر تخت نشاند.»
«در اِفِسوس و شهرک ارسوس در لسبوس، «نیروهای آزادیبخش» با برپاکردن محرابهای قربانی، در انتظار یک تجاوز تمامعیار (این زمان تحت رهبری فیلیپ) و آغاز عملیات رژیم به سر میبردند. اهل اِفِسوس هدفشان را بهروشنی بیان میداشتند: «انقلاب دموکراتیک، با اخراج اقلیت حاکم هوادار امپراتوری پارس.» با ورود لشکر پیشرو به فرماندهی پارمنیون و آتالوس به آسیای صغیر، مردم اِفِسوس خیلی زود به هدفشان رسیدند. مقدونیه دموکراتها را با قول پشتیبانی دلگرم کرده بود تا دست به اقداماتی عملی بزنند، و در مقابل، آنان با نصب تندیس شاه مقدونیه در معبد آرتمیس، از او انتظار پشتیبانی داشتند. معلوم نبود نصب تندیس آیا به دلیل ارتقای موقعیت سیاسی و گسترش قلمرو فیلیپ بود یا اینکه او انگیزه داشت ارتباط نزدیکتری با جهان «ایزدان» برقرار کند. هیئتی از حواریون او در آمفیپولیس از قبل فعالیت داشت ضمین اینکه در پودنا هم هیئت حواریون آمونتاس سوم، پادشاه پیشین مقدونیه، برقرار بود. گفته میشود فیلیپ روز جشن ازدواج دخترش، در تئاتری در اژه (ورگینا) مراسمی برپا کرده بود که در آن تندیس دوازده تن از خدایان المپ نشسته بر تخت به نمایش در آمده بود و خدای سیزدهمی هم در میان ایشان نشسته بود که خود فیلیپ بود.»
اسکندر مقدونی معروف به اسکندر بزرگ یا اسکندر کبیر پادشاه مقدونیه در یونان باستان بود. او در 356 قبل از میلاد به دنیا آمد و در 323 درگذشت. او در سال 336 ق.م و در 20 سالگی جانشین پدرش فیلیپ دوم شد و بیشتر سالهای حکومتش را صرف لشکرکشی طولانی به سراسر آسیای غربی، مرکزی، بخشهایی از جنوب آسیا و مصر کرد. در 30 سالگی او یکی از بزرگترین امپراتورهای تاریخ شد که اراضی حکومتیاش از یونان تا شمال غربی هند امتداد داشت. او در جنگ شکستناپذیر بود و بهطور گسترده به عنوان یکی از بزرگترین و موفقترین فرماندهان نظامی تاریخ در نظر گرفته میشود. اسکندر تا 16 سالگی تحت تعلیم ارسطو بود. در سال 335 ق.م و اندکی پس از تصرف پادشاهیِ مقدونیه، او به بالکان لشکر کشید و کنترل تراکیا و بخشهایی از ایلیریا را مجدداً به دست گرفت و سپس به شهر طبس لشکرکشی کرد که متعاقباً این شهر در نبرد ویران شد. اسکندر سپس اتحادیهٔ کورینت را رهبری کرد و از اختیارات خود برای راهاندازی پروژهٔ پان هلنیکی موردنظر پدرش استفاده کرد و رهبری تمام یونیان را در فتح ایران برعهده گرفت. در سال 334 ق.م به امپراتوری ایران هخامنشی حمله کرد و سلسله لشکرکشیهایی را آغاز کرد که 10 سال به طول انجامید. او پس از فتح آسیای صغیر قدرت هخامنشیان را در یک سلسله نبردهای سرنوشتساز از جمله نبردهای ایسوس و گوگاملا شکست؛ متعاقباً داریوش سوم را سرنگون کرد و امپراتوری هخامنشی را بهطور کامل فتح کرد. پس از سقوط ایران، امپراتوری مقدونی محدودهٔ وسیعی از قلمروهای بین دریای آدریاتیک و رود سند را در اختیار داشت.
دربارهٔ اسکندر کتابهای زیادی نوشته شده، فیلم و پویانمایی و بازی هم بیشمار ساخته شده، اما کمابیش در تمامی آنها قلم و دوربین در دست کسی است که در استخدام لشکر مهاجم است. کتاب در راه فتح شرح ایستادگی در برابر اسکندر کبیر است و روایتی از وقایع 336- 323 ق.م از چشم مردمان مغلوب و شکستخورده که چه در شرق و یا چه در یونان تا پای جان در برابر او ایستادند. گستره و شکل مقاومت جمعیتهایی که اسکندر با آنها روبهرو میشد، براساس روابط قبلی آنها با مهاجمان مقدونی یا حاکمان هخامنشی متفاوت بود. موقعیت سیاسی داخلی بسیاری از دولتها ـ به ویژه شهرهای یونانی آسیای صغیر ـ نیز یک عاملِ تأثیرگذار دیگر بود. در امپراتوری پهناور ایران که از دریای اژه تا سند امتداد داشت، برخی از کشورها داوطلبانه تسلیم شدند و برخی دیگر مقاومت شدیدی کردند و اسکندر نتوانست تمام مناطق را از طریق اقدامات نظامی تحت سلطهٔ خود درآورد. درواقع همانطور که نویسنده استدلال میکند، استفادهٔ بیش از حد از زور در چنین مناطقی از جانب اسکندر اغلب بیاثر بود و نتیجهای عکس داشت. کتاب در راه فتح پاسخهای متنوعی به اقدامات اسکندر مقدونی داده است و تأکید بیشتری بر شکستخوردگان و ارتش مقدونی او دارد. در این فرآیند نویسنده بسیاری از دیدگاههای دیرینه در مورد انگیزههای اسکندر، از جمله این ایده که هدف او حرکت به سوی مرزهای شرقی جهان بود، رد کرده است. همچنین ارزیابی جدیدی از موفقیتها و شکستهای داریوش سوم به عنوان یک فرمانده ارائه داده است.
۱. جهاد برای یونانی مآبی
۲. راه دراز آسیای صغیر
3. نخستین درگیری در آسیای صغیر
4. از اژه تا کاپادوکیا
5. پاتک پارسی
6. شاهنشاه و سپاهش
7. نبرد کیلیکیا
8. شامات و مصر
9. آخرین پایگاه داریوش و فروپاشی مقاومت پارسی
10. سرانجام داریوش سوم
11. نبرد در آسیای میانه
12. پارسیمآبی و دشمنان خانگی
13. از هندوکش تا سند
14. از پنجاب تا پاتالا (حیدرآباد)
15. بازگشت به غرب
• کتاب برآمد اشکانیان تلافی یونانیمآبی با تاریخ ایران و آسیای میانه اثر مارک یان اولبریخت استاد تاریخ و باستانشناسی دوران اشکانی در دانشگاه ژشوفِ لهستان است. این کتاب پژوهشی از تاریخ دورهٔ نوپایی امپراتوری اشکانی است و در آن روایت متون مکتوب و کتیبهنگاری به زبانهای مختلف نیز یافت میشود.
• کتاب چنگیزخان و ساختن دنیای مدرن اثر جک وِدرفورد و روایتی داستانی-تاریخی در مورد حکایت پدیدارشدن چنگیزخان در استپهای مغولستان، جنگها و پیروزیها و امپراتوری او به زبانی ساده و خواندنی است. نویسنده علاوه بر بهوجود آوردن ملت وهویت مغول، سعی کرده است در این کتاب ارتباط گستردهٔ مغولان در تجارت بین شرق و غرب، بنیانگذار رنسانس و جهان مدرن را نیز توضیح بدهد.
والدمار هکل مورخ کانادایی در 1949 در بادکونیگشوفن آلمان به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی ارشدش را در سال 1973 از دانشگاه مکمستر در همیلتونِ انتاریو گرفت و مدرک دکترایش را در سال 1978 از دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور اخذ کرد. پایاننامهاش با موضوع «مارشالها» دربارهٔ اسکندر مقدونی مبنای کارش از سال 1992 در این زمینه بود. هکل در سطح بینالمللی به عنوان محققی در زمینهٔ زندگی اسکندر مقدونی شناخته میشود و آثار متعددی نیز در این زمینه منتشر کرده است. دیگر نقاط کانونی تحقیقات او تاریخ یونان باستان و جنگ یونان باستان است. هکل تا زمان بازنشستگیاش در اواخر سال 2013 استاد تاریخ باستان در دانشگاه کلگری بود.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
متاسفانه گویا بخاطر قیمت چاپ ارجاعات به کلی قلع و قمع شده. برای خواننده متخصص به کل فاقد ارزش هست. کتاب بیشتر شبیه یک یادداشت بزرگ شده.
متأسفانه نشر ماهی اخیراً رویّۀ نادرست و مخربی را در پیش گرفته و پانویسهای کتابهای ترجمهشده را که حاوی ارجعات و توضیحات تکمیلی و تبیینی هستند، بهکلی حذف میکند. چنین کاری قطعاً به اعتبار و ارزش و سودمندی چنین کتابهای مهمی لطمه و صدمه میزند.
سلام وقت بخیر من دانش آموخته تاریخ ایران باستان هستم. این کتاب را تهیه کردم متاسفانه نویسنده نزدیک به 100 صفحه از کتاب اصلی را حذف کرده است(ترجمه نکرده.. پا نوشت ها و رفرنس ها حذف شدن) مترجم همین بلا را بر سر کتاب «برآمدن اشکانیان« در آورده .... با احترام، برای دانشجویان تاریخ و متخصصین هیچ کاربردی ندار.