واکنش مادرم هم عجیب بود وانمود میکرد نمیداند دارد چه اتفاقی میافتد و او هم به دوروبرش نگاه میکرد. انگار او هم دنبال همان زنی میگشت که همه دنبالش میگشتند، ولی نه با شوروشوق بقیهی مسافران پرواز سانتیاگو ـ لیما کیتو ـ مکزیکوسیتی. برای لحظهای فکر کردم میتواند قسر دربرود.
اولین داستانشو بیشتر دوست داشتم. داستان مردی به نام آرتور که یکی از شاعرهای رئالیست هستش و یکجور زندگینامه از دوران کودکی آرتور در جنوب شیلی هستش قبل از اینکه به کودتای پینوشه برسه.
سه داستان کوتاه بسیار خوندنی. من سبک این داستانها رو دوست داشتم و نحوهٔ بازی نویسنده با داستانها و کلمات واقعاً جادویی بود. مشتاقم کرد رمانهای بیشتری از بولانیو بخونم
من با کتاب کارآگاهان وحشی طرفدار این نویسنده شدم و این کتاب بعد از مرگ نویسنده منتشر شده. داستانها مربوط به یک شاعر جوانه که جهان رو کشف میکنه و از طریق عشق و شعر راهش رو پیدا میکنه.