تصمیم گرفتم بی خیال باشم

(0)
نویسنده:

2,400,000ریال

2,160,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
2174

علاقه مندان به این کتاب
18

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تصمیم گرفتم بی خیال باشم

انتشارات دانش آفرین منتشر کرد:
موضوع کتاب: "در زخم‌هایی که دیگران ایجاد کرده‌اند، زندگی نکن."

در کتاب تصمیم گرفتم بیخیال باشم، می‌توانید با توصیه‌ها‌ و راهکار‌های سودمند در خصوص برقراری ارتباط سالم با دیگران آشنا شوید تا بی‌آنکه تحت تأثیر کسی قرار بگیرید، قوی باشید و از خود محافظت کنید.موضوع کتاب: "در زخم‌هایی که دیگران ایجاد کرده‌اند، زندگی نکن."

در کتاب تصمیم گرفتم بیخیال باشم، می‌توانید با توصیه‌ها‌ و راهکار‌های سودمند در خصوص برقراری ارتباط سالم با دیگران آشنا شوید تا بی‌آنکه تحت تأثیر کسی قرار بگیرید، قوی باشید و از خود محافظت کنید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

تصميم گرفتم بي خيال باشم

معرفی کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم اثر کیم سو هیون

امتیاز در گودریدز:  ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم از سایت گودریدز امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم:

تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم کتاب خودیاریِ جدیدی از کیم سو هیون نویسندهٔ کره‌ای است که با نوشتن کتاب «تصمیم گرفتم خودم باشم» به شهرت رسید. این اثر سال 2021 منتشر شد و درواقع نتیجهٔ تأمل طولانی‌مدت نویسنده بر روی مقولهٔ ذهنیت‌ها و روابط است. کیم سو هیون در این کتاب به موضوع تعادل و روابط پرداخته است و به شما نشان می‌دهد چطور روابط جدیدی ایجاد کنید، چگونه خودتان و دیگران را دوست داشته باشید و چطور عقاید خود را در رابطه ابراز کنید تا هم رابطهٔ خوبی داشته باشید و هم بتوانید با خودتان که از قضاوت‌ها و نظرات شخصی دیگران آسیب‌دیده‌اید به صلح برسید.

چرا باید کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم را بخوانیم؟

با کمک این کتاب یاد می‌گیرید چگونه روابط خود را گسترش دهید و از بحث و مجادله در روابط‌تان جلوگیری کنید و همچنین از خودتان محافظت کنید تا در هیچ رابطه‌ای صدمه نبینید.

جملات درخشانی از کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم:

«یک بار در یک رستوران پرطرفدار، یک املت فوق‌العاده خوردم که زرده تخم مرغش با برش یک چاقو بیرون می‌زد. پیشخدمت با مهربانی، زمان‌بندی را برایم شرح داد تا بتوانم از آن صحنه جالب فیلم بگیرم. برایم جذاب بود، اما در عین حال با خود فکر کردم غذاهایی که این روزها می‌خوریم، صرفاً جهت خوردن نیستند. وقتی به این قضیه فکر می‌کنم؛ متوجه می‌شوم که چیزهای پرطرفدار آنقدر برایمان جذاب هستند که دوست داریم از آن‌ها عکس بگیریم. مانند غذاهایی که ظاهر خوشمزه‌ای دارند و بعد از به اشتراک‌گذاری در شبکه‌های مجازی، توسط دیگران به دفعات لایک می‌شوند؛ داشتن شبکه‌ای از افراد و ظاهر خوب. این روزها، از هر چیزی مهم‌تر، حفظ ظاهر خوب است و خوب بودن در واقعیت آنقدرها هم اهمیت ندارد. این چیزها در تمامی صفحات مجازی فراگیر شده‌اند، طوری که انگار مدرکی دال بر خوشبختی هستند. اگرچه از مقایسه خود با دیگران احساس بدبختی می‌کنیم، باز هم تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم تا خوب و بی‌نقص جلوه کنیم. اما همان‌طور که حتماً خود نیز تجربه کرده‌اید، غذای بسیاری از رستوران‌هایی که در تصاویر زیبا و خوشمزه به نظر می‌رسند، در واقعیت خوشمزه نیستند. به طور مشابه برخی از روابط به نظر خوب هستند اما در واقع در آن‌ها مشکل ارتباطی وجود دارد. همچنین بسیاری از افراد که به ظاهر عالی و بی‌نقص به نظر می‌آیند، در درون از خستگی و مشکلات متعددی رنج می‌برند. اینکه ظاهر خوبی داشته باشیم آسان است اما اینکه واقعاً از درون خوب باشیم، داستان دیگری است.»

«زمانی که برای اولین‌ بار مجبور شدم مطلبی را در یک جمع ارائه دهم، نگرانی و استرس باعث شد درباره تعدادی از سخنرانان حرفه‌ای جستجو کنم. بیان طنز و شیرین آن‌ها مرا تحت فشار گذاشت و فکر کردم که: «اوه، منم باید مثل اونا باشم.» اما هر چقدر تلاش کردم مانند آن‌ها شوخ و بامزه به نظر برسم، نتیجه غیرطبیعی و ناشیانه بود. بعد از آن، سخنرانی شخص دیگری را گوش کردم. او جدی بود و تلاشی برای بامزه نشان دادن خودش نمی‌کرد، و با این حال فحوای کلامش نافذ و گیرا بود و روی شنوندگان تأثیر می‌گذاشت. همان موقع دریافتم: «پس، همه سخنرانان لازم نیست شوخ‌طبع باشن. کسی هم انتظار نداره با سخنرانی من بخنده.» حتماً دیده‌اید که وقتی یک دانشجوی فارغ‌التحصیل، فحش‌های عهد بوقی می‌دهد، و یک مدیر پیر از اصطلاحات رایج میان نوجوانان استفاده می‌کند، چقدر مسخره و خجالت‌آور است. من هم متوجه شدم که نباید زیاد به خودم سخت بگیرم، و در عوض سعی کردم به بهترین نحوی که می‌توانم داستان‌های دلگرم‌کننده‌ام را به اشتراک بگذارم. بعدها سخنرانی کردن برایم آسان‌تر شد و توانستم فضا را هم مطلوب‌تر کنم. گاهی آرزو می‌کنیم بامزه و شوخ‌طبع به نظر برسیم، اما باید بدانیم که شوخ بودن تنها ویژگی‌ای نیست که باعث دوست داشته شدن ما توسط مخاطب می‌شود.»

«می‌خواهم برایتان یکی از قسمت‌های سریال سفر پرمخاطره‌ام را تعریف کنم. قرار بود از انگلستان به ایتالیا بروم که در راه فرودگاه، ناگهان یک تصادف در ایستگاه مترو رخ داد. با عجله سوار اتوبوس شدم، اما در نهایت به خاطر تأخیر از پرواز خود جا ماندم. از آنجایی که بلیتم قابلیت مرجوعی نداشت، به ناچار 200 هزار وون برای خرید بلیت جدید پرداخت کردم. احساس خیلی بدی داشتم، چرا که تمام پولی که به سختی پس‌انداز کرده بودم به یک باره از بین رفته بود. فکرِ اینکه چه می‌شد اگر کمی زودتر می‌رسید، یا چرا انقدر بدشانس هستم، جوری تمام ذهنم را مشغول کرده بود که تمام روز نتوانستم هیچ کار دیگری انجام دهم. اما وقتی در پایان سفرم آن روز را به خاطر آوردم، به جای پول، بابت روزی که با سرزنش خود هدر داده بودم، احساس پشیمانی می‌کردم. مهم نبود چقدر خودم را سرزنش کردم و احساس بدبختی داشتم، امکان نداشت یک پری با یک بلیت هواپیما یا یک تونل سفر در زمان، روبرویم ظاهر شود. بنابراین تنها راه کم کردن ضرر این است که آن را بپذیریم و نگذاریم برای مدت طولانی ما را آزار دهد، هر چند نمی‌توانیم آن را به طور کامل فراموش کنیم، باید از این تجربه درس بگیریم و اجازه ندهیم گذشته، زمان حال را نیز خراب کند.»

در کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم چه می‌خوانید؟

حتما تا امروز متوجه شده‌اید که امکان ندارد بتوانید ذهن کسی را بخوانید و شاید هم رفتارهایی که به‌صورت معمول انجام می‌دهید شما را در رابطه‌هایتان دچار مشکل کرده باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند نسبت به درستی روابطش قطعیت کامل داشته باشد ولی می‌توانید نسبت به احساسات طرف مقابل توجهٔ بیشتری به خرج دهید و با دقت بیشتری به اعمال خود فکر کنید و همچنین سخاوت بیشتری نسبت به دیگران داشته باشید. درواقع شما نمی‌توانید همیشه در روابط با اعتماد به نفس عمل کنید بنابراین کیم سو هیون در کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم به شما نشان می‌دهد چطور می‌توانید در اوج ناراحتی و بحران تعادلی میان خودتان و رابطه‌هایتان، میان اعتماد و عدم اعتماد، میان خط و مرزها و رضایت، میان رنج‌بردن از تنهایی واسترس‌های با هم بودن ایجاد کنید و چطور می‌توانید برای پیدا کردن این تعادل و مقابله با کشمکش‌ها، انعطاف‌پذیر و محکم باشید. کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم مانند یک یادآوری است؛ در تک‌تک لحظات زندگی به شما یادآوری می‌کند و نشان‌تان می‌دهد چطور به دنبال خوشبختی باشید، کیم سو هیون در این کتاب به شما یاد می‌دهد که:

• لازم نیست باحال باشید (خود را همین‌طور که هستید بپذیرید)؛
• به ساز دیگران نرقصید؛
• شاید زندگی خارق‌العاده‌ای نداشته باشید، اما زندگی‌تان باارزش است؛
• این‌که نوعی تنهایی در زندگی‌تان وجود دارد که هیچ رابطه‌ای نمی‌تواند آن را رفع کند؛
• باید شهامت ناامیدشدن را داشته باشید؛
• خودتان را به‌خاطر تمام اتفاقات گذشته‌تان، سرزنش نکنید؛
• خودتان را ابراز کنید تا ارزش واقعی دیگران را درک کنید؛
• زبانی را یاد بگیرید که می‌تواند از شما محافظت کند؛
• چطور دعوا با دیگران را تمام کنید؛
• چطور بذر یک رابطه را بکارید؛
• نسبت به خودتان مهربان باشید؛
• به هر قیمتی با عشق زندگی کنید؛
• و در نهایت این‌که چطور بی‌خیال زندگی کنید.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: تصمیم گرفتم زندگی متعادلی داشته باشم
فصل اول: بی‌آنکه تحت‌ تأثیر کسی قرار بگیرید، قوی باشید
فصل دوم: بدون زحمت، خودت باش
فصل سوم: مؤدب باش، عصبی نشو
فصل چهارم: مضطرب نباش، شجاع باش
فصل پنجم: بدون مقاومت، سازگار باش
فصل ششم: محبت را به بی‌تفاوتی ترجیح بده
سخن آخر: بگذارید یکدیگر را دوست بداریم

اگر از خواندن کتاب تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم اثر دیگری از کیم سوهیون نویسندهٔ کره‌ای است. او در این کتاب با توصیه‌ها و راهکارهای سودمندش از زندگی واقعی و جوامع شرقی، به شما نشان می‌دهد چطور دوران بزرگسالی خود را در آرامش طی کنید و با تغییرات دنیای بزرگسالی کنار بیایید.

• کتاب میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام اثر بک سهی نویسندهٔ جوان کره‌ای است که تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب سال کرهٔ جنوبی شد. بک سهی در این کتاب به‌طرزی هوشمندانه خاطره‌نویسی و خودیاری را ترکیب کرده است و نگاهی صمیمانه به تجربهٔ یک بیمار و درمان انداخته و تجزیه و تحلیل خودش از جلسات را نیز در کتاب ذکر کرده است.

دربارۀ کیم سو هیون‌: نویسندهٔ کره‌ای

تصميم گرفتم بي خيال باشم

کیم سو هیون نویسنده و تصویرگر اهل کره‌ جنوبی است که دو کتابِ خودیاری پرفروش نوشته است. تاکنون بیش از دو میلیون نسخه از کتاب‌هایش در سراسر جهان به فروش رفته است و در دست کتابخوان‌های زیادی از جمله جونگ کوک، خوانندهٔ گروه موسیقی کی‌-پاپ بی‌تی‌اِس دیده شده است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی