نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات همارا منتشر کرد:
آقای کریمیان، با آنکه از مدیرکل های معروف کشور بود و چیزی نمانده بود که به معاونت و وزارت هم برسد، مرد باذوق و فهمیده ای بود. قصه های شیرین در چنته داشت و از جمله درباره مادرش چنین می گفت: «مادرم در ی سن و سال پیری بی حواس شده بود همیشه به استقبال و بدرقه ی ایام عزا و سوگواری می رفت. در یکی از اوّلین شب های رمضان به یاد مصیبت های ماه افتاد و از من پرسید چند روز به عاشورا مانده است. حساب کردم و گفتم صد و بیست و پنج روز، فردای همان شب سؤالش را تکرار کرد؛ گفتم صد و بیست و چهار روز.
مادرم هر صبح همین که از خواب بر می خاست؛ پیش از آنکه صبحانه بخورد و چای بنوشد می پرسید ،پسرم چند روز به عاشورا مانده است؟! این شمارش معکوس و سؤال و جواب مکرّر آنقدر ادامه یافت تا به عاشورا رسیدیم و مادرم دلی از عزا درآورد و قول داد که دیگر پرسشی نکند.
-از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.