نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات همارا منتشر کرد:
من در یک چادر سیاه به دنیا آمدم. روز تولدم مادیانی را دور از کره ی شیری نگاه داشتند تا شیهه بکشد در آن ایام، اجنه و شیاطین از شیهه ی اسب وحشت داشتند!
هنگامی که به دنیا آمدم و معلوم شد که به حمدالله پسرم و دختر نیستم پدرم تیر تفنگ به هوا انداخت. من زندگانی را در چادر با تیر تفنگ و شیهه ی اسب آغاز کردم در چهار سالگی پشت قاش زین نشستم. چیزی نگذشت که تفنگ خفیف به دستم دادند. تا ده سالگی حتی یک شب هم در شهر و خانه ی شهری به سر نبردم ایل ما در سال دو مرتبه از نزدیک شیراز می گذشت. دست فروشان و دوره گردان شهر، بساط شیرینی و حلوا در راه ایل ایل می گستردند پول نقد کم بود. من از کسانم پشم و کشک می گرفتم و دلی از عزا در می آوردم. مزه ی آن شیرینی های باد و باران خورده و گرد و غبار گرفته را هنوز زیر دندان دارم
-از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.