اتللو

(0)
نشر:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
26

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب اتللو

انتشارات ارس منتشر کرد :
سبب خیانت او این است. خیانتی که نمی توانم در پیش شما، ای ستارگان ، فاش کنم،
این است سبب خیانت او!... در را از پشت می بندد با وجود این نمیخواهم خونش را
بریزم ! نمیخواهم سینه ی او را که از برف سفیدتر و از مرمر روی گورها صاف تر و
لطیف تر است ، زخم بزنم . ( شمشیرش را زمین می گذارد .) اما او باید ناچار کشته شود
و گرنه به دیگران خیانت خواهد کرد. اول این شمع را بکشم، سپس نور زندگانی او
را خاموش خواهم کرد... ای شمع ،روشن اگر من تو را بکشم و باز پشیمان شوم
می توانم دوباره روشنت کنم . اما اگر جان تو را( به طرف دزدمونا نگاه می کند ) ای
شاهکار پرشگفت آفرینش ، بگیرم ، دیگر نمیدانم از کجا آن اخگر آسمانی
جان بخش را که دوباره سبب روشنی تو گردد بیابم. ( شمعی را که در دست دارد به زمین
می گذارد. دزدمونا در خواب به طرف اتللو غلت میزند دیدن رویش اتللو را که کمی نرم تر
و مهربان تر به نظر می رسد، به لرزه می اندازد. ) ای گل سرخ فرح بخش، اگر تو را از گلبن
جدا کنم دیگر نخواهم توانست جانی را که سبب خرمی و گل دادن تو بود به تو باز
بخشم! پس می خواهم تو را پیش از پژمرده شدن ببویم . ( نزدیک می شود و دزدمونا را
می بوسد . ) نفس خوش بوی جان پرور تو می تواند شمشیر عدل و داد را بشکند. یک
بوسه ی دیگر یک بوسه ی دیگر! پس از مردنت همین طور که هستی باش زیرا
می خواهم تو را بکشم سپس دوستت بدارم! یک بوسه ی دیگر، این آخرین بوسه
است.... بوسه ای چنین شیرین هرگز به این شومی و بد فرجامی نبوده( اشک هایش جاری
می شود ) باید گریه کنم ، اما اشک هایم از دل سنگ بیرون می آید! این خشم آسمانی
است آن که را دوست می دارد می کشد بیدار شد…!
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی