نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر برج منتشر کرد:
چهارم ژوئیهی 1990 در جنوب فرانسه، وقتی سوزان برایسون به پیادهروی صبحگاهی میرفت، مهاجمی از پشت به او حمله کرد، سخت کتکش زد، به او تجاوز کرد، خفهاش کرد و چون او را مرده پنداشت، همانجا رهایش کرد. سوزان زنده ماند، ولی جهانش نابود شد. تحصیلات و دانشش در فلسفه، پس از آن تهاجم، دیگر به کارش نیامد تا به جهانش معنایی ببخشد؛ باورهای پایهای او دربارهی ماهیت خود و جهان فروشکست.
این کتاب روایتی واقعی، زیبا و جسورانه از فرایند بهبود برایسون و پژوهش فلسفی او دربارهی تروماست؛ موضوعی میانرشتهای دربارهی ماهیت هویت، خاطرات، جامعه، و تروما. برایسون شرح میدهد که چگونه در پسافاجعهی خشونت ناشی از تعرض جنسی، هویتش نابود شد و چگونه کوشید تا آن را از نو بسازد.
«واقعاً باید کتاب برایسون را بخوانید. در عصر خشونتهای بیهدف، در زمانهی #من_هم و تردیدهای نظاممند در روایتهای تجاوز، تحلیل روشنگر برایسون از فرایند بازسازی زندگی پس از خشونتهای فاجعهبار بیش از هر زمان دیگری بههنگام است. این کتاب پرقدرت و پرارزش است.» - لین تیرل، استاد فلسفه دانشگاه کنتیکت
فروشگاه اینترنتی 30بوک
پسافاجعه (خشونت و بازساختن خود) از سایت گودریدز امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
پسافاجعه (خشونت و بازساختن خود) از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
پسافاجعه (خشونت و بازساختن خود) کتابی از سوزان جی برایسون استاد فلسفهٔ کالج دارتموث است که در سال 2002 منتشر شد. او زنی است که مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و همچنین یک فیلسوف تحلیلی است و بنابراین در این کتاب بیشتر بر زمینهٔ ارتباط فلسفه و خشونت خانگی و تجاوز جنسی تمرکز کرده است. او در این کتاب از تجربیات خودش استفاده کرده است تا تأثیرات تجاوز جنسی و خشونت خانگی بر هویت را بررسی کند و در مورد فروپاشی اولیهٔ هویت بر اثر خشونت که با آسیبهای شدید شخصی و بازسازی متعاقب آن رخ میدهد، بحث کرده است. این کتاب یک روایت شخصی قدرتمند از بهبودی و یک کاوش فلسفی روشنگر در تروما است.
«یک مطالعهٔ روشنگر... سوزان برایسون از همگسیختگی هویت که پس از خشونت جنسی رخ میدهد و سفر طولانی و طاقتفرسای پس از آن به سمت یک خود جدید را ترسیم کرده است... شفافیت و ظرافت او در این کتاب گواهی بر استقامت و درنهایت بقا است.» - جو آن بیرد، مجلهٔ اُپرا
«یک مطالعهٔ بسیار عمیق... تأملات برایسون در کتاب پسافاجعه بر هر کسی که درد و رنج بزرگی را تجربه کرده است و همچنین بر افرادی که آنها را دوست دارید و به آنها اهمیت میدهید طنینانداز میشود. این کتاب بسیار شجاعانه و الهامبخش و بسیار فراتر از خاطرات معمولی یک بازمانده از شرایطی وحشتناک است.» - پابلیشرز ویکلی
«پسافاجعه یک کتاب تأثیرگذار است و باعث میشود با خودتان فکر کنید چطور برایسون توانست پس از پشتسرگذاشتن چنین فاجعهای، زندگی خود را دوباره در شکلی جدید و غیرمنتظره سرهم کند. حین خواندن این کتاب حس میکنید نویسنده از لبهٔ پرتگاه برگشته است اما این کتاب در بهترین حالت، قدرت ماندگار روایت را نشان میدهد.» - مارتین لوین، گلوباَندمیل تورنتو
«روایت شخصی و تحقیقی برایسون در مورد زندهماندن از تجاوز جنسی، خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرده است و تأملات فلسفیاش در این مسئله، علاقهمندان میان رشتهای را به خود جلب کرده است. برایسون در این کتاب از نحوهٔ کنارآمدن افراد و جامعه با تهدید و واقعیت خشونت صحبت کرده است.» - بوکلیست
«پسافاجعهٔ سوزان برایسون یک روایت شخصی تکاندهنده از یک تجربهٔ دلخراش است. این کتاب درعینحال بازتاب فلسفی قابل تأملی از مطالعهٔ تروما و روایت است و از هر دو جنبه به خواننده کمک میکند تا وضعیت سختِ رسیدن از قربانی به بازمانده را درک کند.» - دومینیگ لاکاپرا، نویسندهٔ کتاب «تاریخنویسی، ترومانویسی و خاطرهای پس از آشویتس»
برایسون در این کتاب از تجربیات خودش در تجاوز صحبت کرده است. برایسون طی تجربیاتش متوجه شد که تروما حافظه را مختل میکند، گذشته را از حال جدا میکند و نمیگذارد آیندهای برای خودتان متصور شوید و در این کتاب استدلال میکند که درک روایت تجربیات دیگران، میتواند بهطور قابل توجهی به بازمانده کمک کند تا از آسیب بهبود یابد. این کتاب اثری شجاعانه در مورد نحوهٔ برخورد جامعه با قربانیان تروما است و اینکه قربانیان تروما چگونه میتوانند روند بهبودی را طی کنند و دوباره زندگی خود را باز پسگیرند.
«تعرض جنسی ویرانگر است؛ با اینهمه میخواهم تأکید کنم که میشود از آن جان سالم به در برد، میشود بعد از آن حتی شکوفا شد، و میدانم که در آنزمان اینگونه به نظر نمیرسد. هر وقت بازماندهای را میبینم که از خشم و اندوه از پا افتاده است، یاد آن زن ملیح مادرگونه در گروه حمایتی بازماندگان تجاوزم میافتم که در اولین جلسهی گروه خاموش نشسته بود. بعد از یک ساعت، با صدایی آرام اشکریزان پرسید: «یکی به من بگوید این زخم روزی خوب میشود؟» در آنزمان من هم همین سؤال را داشتم و هیچ پاسخی من را قانع نمیکرد. اما الآن میتوانم بگویم بله. زخم التیام مییابد، لااقل در دورههای زمانی کمی بلندتر. یک سال بعد از تعرض، خوشحال بودم که میتوانستم برای پانزده دقیقه به کارهایم برسم بدون اینکه به آن ماجرا فکر کنم. الآن ساعتها هم میتوانند بگذرند بدون اینکه فلشبکی داشته باشم. البته این برای یک روزِ خوب است. روزهای بد هم در کارند، روزهایی که هنوز هم میتوانم به تختم بروم، با سَم در رگانم، بدون اینکه بتوانم دلیلی برای ادامه دادن پیدا کنم. راهنمای گروه ما، ان گالین، در اولین جلسه به ما گفت: «شما هرگز مثل قبل نمیشوید، اما میتوانید بهتر از قبل شوید.» به او اعتراض کردم که من چیزهای خیلی زیادی از دست دادهام، امنیتم، عزتنفسم، عشقم و کارم. قبلاً خوشحال بودم. چطور ممکن است اوضاع بهتر بشود؟»
«در سالهای اخیر، آزمایشات فکری هر چه مخوفتری طراحی شدهاند که در آنها ذهن و بدن شخص با کمک فناوریهای پیشرفته دچار پیوند و همجوشی، شکاف، انحلال، بازسازی، و تلهپورت شدن میشوند. هدف از این آزمایشات فکری این است تا بررسی کنیم که، براساس شهودهای ما، شخص از کدام یک از این تحولات جان سالم به در میبرد. با توجه به اینکه علاقهی فلاسفه این است که مسئلهی هویت شخصی را در وضعیتهای افراطیای بررسی کنند که فرد در معرض تهدیدهای جانی و محتملاً در معرض نابودی هویت قرار دارد، عجیب است که آنها گزارش قربانیان واقعی تروما را، مبنی بر اینکه آنها دیگر همان افرادی نیستند که قبل از دگرگونی ترومایی بودهاند، کاملاً نادیده گرفتهاند. این غفلت شاید به این دلیل است که سناریوهای خیالی، هرچقدر هم دور از واقع، لااقل قابل تصورند، در حالیکه تجربیات بازماندگان تعرض، بازماندگان جنایات جنگی نازیها و کهنهسربازان جنگ برای بیشتر ما به اندیشه درنمیآیند. بهعلاوه، فلاسفه اینگونه آموزش دیدهاند که از دنیای درهموبرهم واقعی نظر برگیرند و رو به سپهر اندیشهی ناب کنند که پاکیزهتر، مهارشدنیتر و قابلفهمتر است. اما، همانطور که در فصل قبل بحث شد، نظریهپردازان فمینیستی که دربارهی فلسفهی اخلاق، فلسفهی سیاسی، فلسفهی اجتماعی و فلسفهی حقوق مینویسند استدلال میکنند که ضرورت دارد توجه خود را به تجربههای واقعی افراد حقیقی جلب کنیم و در اینکار از روایتهای اولشخص و سومشخص بهره ببریم.»
«هدف بازمانده چیست؟ در نهایت این نیست که فراسوی تروما برود، این نیست که معماهای زندهماندن را حل کند؛ تنها این است که تاب بیاورد. اما تاب آوردن ساده نیست وقتی تنها راهی که برای بازیافتن کنترل در زندگی بهنظر میرسد خاتمهدادن به آن است. چند ماه بعد از تهاجم به من، برای دیدن دوستی، چندین ساعت تکوتنها رانندگی کردم. در مقایسه با راه رفتن، رانندگی احساس امنیت خیلی بیشتری به من میداد. با اینهمه، تمام راه نگران بودم، نهفقط نسبت به مسیر ماشینهایی که نزدیک میشدند، بلکه از اینکه نکند ماشینم خراب شود و سرنوشتم به رحم یک رهگذر قاتل گره بخورد. آرزو میکردم که کاش لااقل با خودم تفنگ داشتم که قبل از اینکه مجبور شوم تهاجم دیگری را از سر بگذرانم، بتوانم به خودم شلیک کنم. در مراحل بعدی بهبودم، وقتی افسردگی جایش را به خشم داد، امتناع سرسختانهی من از اینکه بخواهم کار مهاجمم را برایش تمام کنم این افکار دربارهی خودکشی را بهسرعت منکوب میکرد. همچنین کلاسهای رزمی دفاع شخصی به من یاد داده بودند که من، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر اخلاقی، قادرم در دفاع از جانم کسی را بکشم ـ این گزینه به من کمک میکرد بتوانم با امکان حمله و تهدید جانی دیگری زندگی کنم.»
در 4 ژوئیه 1990، نویسندهٔ این کتاب سوزان برایسون، صبح خیلی زود درحالیکه داشت در جنوب فرانسه پیادهروی میکرد از پشت مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت. به او تجاوز شد و متجاوز گلوی او را تا مرز خفگی فشار داد و زمانی که سوزان بیهوش شد فرض کرد که او مُرد او را همانجا رها کرد. سوزان از این حمله جان به در بُرد اما دنیایش ویران شد. آموزشهایش بهعنوان یک فیلسوف نتوانست به او کمکی بکند تا این وضعیت را درک کند و بسیاری از مفروضات اساسی او در مورد ماهیت خود و جهانی که در آن زندگی میکرد، در دیدگانش فرو ریخت. او در کتاب پسافاجعه که باشجاعت و بهزیبایی نوشته شده است، روایت شخصی خود از بهبودی را روایت کرده و وضعیت خود و بازسازیاش پس از خشونت را بررسی کرده است. او از منظر میانرشتهای موضوعاتی مانند حافظه و حقیقت، هویت، استقلال و اجتماع را بررسی کرده است و از تجربیات یک بازماندهٔ تجاوز جنسی میگوید و همچنین نقدی انعکاسی از جامعهای ارائه داده است که در آن زنان بهطور معمول از خشونت جنسی میترسند و از آن رنج میبرند و از برخورد جامعه با قربانیان تجاوز گفته است. او همچنین در مورد اهمیت و خطرات استفاده از روایتهای اولشخص در درک نهتنها آسیب، بلکه همچنین سؤالات فلسفی بزرگتر در مورد آنچه که میتوانیم بدانیم و چگونگی زندگی پس از تروما بحث کرده است.
فصل اول: جان به در بردن از خشونت جنسی
فصل دوم: در باب امر شخصی در مقام امر فلسفی
فصل سوم: بیشتر از خود عمر کردن
فصل چهارم: افعال حافظه
فصل پنجم: سیاست فراموشی
فصل ششم: بازگفتن
• کتاب بدن فراموش نمیکند اثری از بسل ون در کولک روانشناس و مؤسس و مدیر «مرکز پزشکی تروما»ی بروکلین است. او همهٔ عمرش را به بررسی انواع تروماها گذرانده است. او با کمک همکاران و دانشجویانش در مرکز تروما که سی سال پیش بنا نهاد، هزاران کودک و بزرگسال مبتلا به تروما، قربانیان کودکآزاری، بلایای طبیعی، جنگها، تصادفات و قاچاق انسان را درمان کرده است. او در این کتاب از پیشرفتهای اخیر علمی در زمینهٔ تروما صحبت میکند تا نشان دهد که چگونه تروما به معنای واقعی کلمه مغز و بدن را تغییر میدهد و ظرفیتهای افراد مبتلا را برای تجربهٔ لذت، تعامل، خودکنترلی و اعتماد به خطر میاندازد.
• کتاب تقصیر تو نبود اثر بورلی انگل نویسنده و درمانگر مشهور است. بورلی که به مدت سیوپنجسال در زمینهٔ تخصصی مشاوره به بزرگسالانی که در کودکی قربانی سوءاستفاده بودهاند کار کرده است؛ دریافت چیزی که بیشتر از همه مراجعانش را میآزارد شرم فلجکننده است: شرمی کشنده که میتواند بر تمام جنبههای زندگی این افراد تأثیر منفی بگذارد. بنابراین او در کتاب تقصیر تو نبود با کمک برنامهٔ قدرتمند و مؤثر شقفت به خود، به خوانندگانش یاد میدهد چطور با خودسرزنشی، افکار منفی و شرم مقابله کنند.
سوزان برایسون استاد فلسفه و استاد جولیان کوهن رشتهٔ مطالعات اخلاق و ارزشهای انسانی در کالج دارتموث است، جایی که او همچنین برنامهٔ مطالعات زنان و جنسیت را نیز تدریس میکند. برای سال تحصیلی 2017-2016 او استاد مدعو لورنس اس. راکلفر در دانشگاه پرینستون بود. او بسیار در زمینهٔ فلسفه و توجهٔ آن به مسائلی مانند تجاوز جنسی و خشونت خانگی موفق بوده است. برایسون از دانشگاه کالیفرنیا با مدرک کارشناسی در رشتهٔ فلسفه فارغالتحصیل شد و سپس مدرک کارشناسی ارشد و دکترایش را از دانشگاه تورنتو اخذ کرد. او همچنین پیش از این عضو مؤسسهٔ مطالعات پیشرفتهٔ تحصیلات تکمیلی مستقل در نیوجرسی بوده است. برایسون بیشتر در حوزههای گستردهای از جمله بازنمایی ذهن، نظریهٔ آزادی بیان، خشونت جنسی کار میکند و همچنین این حوزهها در فلسفهٔ اجتماعی، فمنیستی، سیاسی و حقوقی را پوشش داده است. بیشتر آثار او با موضوع ضدفردگرایی گره خورده است. او همچنین یک فیلسوف فعال سیاسی است و بر ارتباط کار نظری خود با تجربهٔ زیستهٔ مردم تمرکز میکند و به دنبال موضوعاتی میگردد که بتواند از آموزشهای فلسفی تحلیلی خود برای پیشبرد عدالت اجتماعی استفاده کند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.