زرد چهره

(0)

2,980,000ریال

2,682,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
346

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب زرد چهره

انتشارات ماژان منتشر کرد:
عزاداری عجیبی بود. آتنا فقط یک دوست بود، نه یک دوست صمیمی، احساس می‌کنم عوضی هستم که این را می‌گویم اما او آنقدرها هم برایم مهم نبود و حفره‌ای در زندگی من باقی نمی‌گذاشت که حالا مجبور باشم دور آن را خط کشی کنم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب زرد چهره اثر ربکا آر.اف. کوانگ

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

زرد چهره از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

زرد چهره از سایت آمازون امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب زرد چهره از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ گودریدز برای بهترین کتاب داستانی در سال 2023

معرفی رمان زرد چهره:

زرد چهره رمانی از آر.اف کوانگ نویسندهٔ آمریکایی است که در سال 2023 منتشر شد و بلافاصله تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز شد. این کتاب را طنزی دربارهٔ تنوع نژادی در صنعت نشر و همچنین یک فراداستان در مورد رسانه‌های اجتماعی به ویژه توئیتر می‌دانند. نویسنده در این کتاب موضوعاتی مانند تنوع، نژادپرستی و تملک فرهنگی و همچنین بیگانگی وحشتناکِ رسانه‌های اجتماعی را مطرح کرده است. ایدهٔ نوشتن کتاب زرد چهره اولین بار در سال 2021 درمیان مکالمات مربوط به صنعت انتشار به ذهن نویسنده‌ رسید. او اولین پیش‌نویس این کتاب را در طول چند ماه نوشت و از تجربیات خود به‌عنوان یک نویسندهٔ آسیایی-آمریکایی برای نوشتن آن استفاده کرد.

واکنش‌های جهانی به رمان زرد چهره:

«یک کتاب عالی. جنایی، طنز، ترسناک، پارانویا که پرسش‌هایی را در مورد تملک فرهنگی بیان می‌کند. همچنین به انبوه شبکه‌های اجتماعی نامناسب اشاره شده است اما اساساً فقط یک داستان عالی است. به سختی توانستم زمین بگذارمش و فراموش‌کردن موضوع این کتاب نشدنی است.» - استیون کینگ

«به‌طرز شرورانه‌ای راضی‌کننده و اعتیادآور.» - نقد و بررسی کتاب نیویورک تایمز

«حین خواندن کتاب زرد چهره حس می‌کردم در یک دعوای وحشیانه و دیوانه‌وار گیر افتاده‌ام. طنزی بی‌رحم که باعث شد شخصیت درونم فریاد بزند ـ هم از وحشت و هم از طنز داستان.» - کنستانس وو، نویسنده

«یک طنز درخشان که نویسنده در آن وحشت را با طنز در هم آمیخته و یک کاوش ظریف در نژاد، میراث، هویت و تنوع در انتشارات ارائه کرده است و نگاهی صادقانه به جهنم رسانه‌های اجتماعی داشته است. این احتمالاً بهترین کتاب کوانگ است.» - بوستون گلوب

«زرد چهره یکی از متحیرکننده‌ترین رمان‌هایی است که به عمرم خواندم... کوانگ با جسارت در مورد موضوعات داغ ادبی مانند امتیاز، تخصیص و اصالت سؤال کرده است و این موضوع را برای خوانندگان باز می‌گذارد تا خودشان تصمیم بگیرند.» - زکیا دلیلا هریس، نویسنده

«مسلماً این کتاب اعتیادآور، تکان‌دهنده، خنده‌دار و بسیار سرگرم‌کننده بود.» - مجلهٔ پیست

«زرد چهره کتابی تند و طنز است که نژادپرستی، توکن‌سازی در صنعت انتشار و سرگرمی، بیهودگی رسانه‌های اجتماعی و خطی را به تصویر کشیده است و نشان می‌دهد که مردم حاضرند برای در چشم بودن و در چشم ماندن از چه چیزهایی بگذرند.» - تریسی لین، نویسنده

چرا باید رمان زرد چهره را بخوانیم؟

زرد چهره طنزی درخشان است و شما را به تفکر وامی‌دارد. نویسنده در این کتاب به مرز بین بازنمایی و استثمار و کسانی که مایل هستند از آن عبور کنند و به شهرت برسند اشاره کرده است. همهٔ کسانی که دوست دارند پا به عرصهٔ گستردهٔ نشر بگذارند و همهٔ کسانی که به صنعت نشر علاقه دارند باید این کتاب را بخوانند.

جملات درخشانی از کتاب زرد چهره:

«من در شبی شاهد مرگ آتنالیو بودم که همه دور هم جمع بودیم و قرارداد تلویزیونی او را با نتفلیکس جشن می‌گرفتیم. بی‌مقدمه به سراغ اصل مطلب می‌روم، برای این‌که داستان برایتان معنا پیدا کند، باید دو چیز را درباره‌ی آتنا بدانید: اول این‌که او صاحب همه‌چیز بود؛ از جمله قرارداد چند کتاب که به‌طور مستقیم پس از اتمام دانشگاه با یک انتشاراتی بزرگ منعقد کرد، مدرک کارشناسی ارشدی که آن را از مؤسسه‌ی نویسندگی به دست آورده و آوازه‌ی آن مکان آموزشی به گوش همه رسیده بود، رزومه‌ای که نشان می‌داد او دوره‌های تخصصیِ هنرمندانِ مشهور را گذرانده است و نیز سابقه‌ی نامزدشدن برای جوایز مختلفی که تعدادشان حتی از لیست خرید مواد غذایی من نیز، طولانی‌تر است. او در بیست‌وهفت‌سالگی، سه رمان منتشر کرده بود که هر کدام از آن‌ها یکی پس از دیگری، موفقیت‌های زیادی را کسب کرده‌اند. درواقع قرارداد نتفلیکس برای آتنا آب‌دادن به گیاهان، آنجا را اجاره کنم. ما تا آن زمان، مسائل مربوط به پیداکردن نیمه‌ی گمشده، پیوند عمیق و یا ضربه‌ی روحی را تجربه نکرده بودیم، بلکه تنها در یک مکان زندگی می‌کردیم و کارهای مشابهی را انجام می‌دادیم، بنابراین بهترین کار، داشتن رفتار دوستانه با یکدیگر بود.»

«پس چرا برخی از افراد در اولین تلاش خود برای ستاره‌شدن، شکست می‌خورند؟ آتنا شش ماه قبل از انتشار اولین رمانش، عکس بزرگ و جذابی را از خودش تهیه و آن را در مجله‌ی محبوبی با عنوان «اعجوبه‌ترین نویسنده‌ی انتشارات اینجاست تا با توجه به اصول به‌روز روان‌شناسی، داستان‌های کوتاه مورد نیاز ما را برایمان تعریف کند» منتشر کرد. او حق انتشار کتاب خود، آن هم به‌زبان اصلی‌اش را به سی کشور دیگر فروخت. در میان هیاهوی تحسین منتقدان، اولین کار او در مکان‌هایی مانند نیویورکر و نیویورک‌تایمز آغاز شد و هفته‌ها در صدر فهرست پرفروش‌ها قرار گرفت. او براساس یک نتیجه‌ی از پیش تعیین‌شده، جوایزی را در سال بعد دریافت کرد. اولین رمان آتنا با عنوان صدا و اکو، داستانی درباره‌ی یک دختر چینی – آمریکایی است که ارواح همه‌ی زنان فوت‌شده در خانواده‌اش را احضار می‌کند. این اثر، یکی از آن رمان‌های نادری بود که مرز بین داستان‌های تخیلی و تجاری را به‌طور کامل از بین برد؛ بنابراین او پس از چاپ این رمان خود، نامزد جوایز بوکر، نبیولا، هوگو و جهانی فانتزی شد ودرنهایت دو عدد از‌ آن جوایز را دریافت کرد. این ماجرا به سه سال پیش مربوط می‌شود. او از آن زمان تاکنون، دو کتاب دیگر را هم منتشر کرده است.»

«من گفتم: «او چنین کاری رو نکرده.» لازم بود که هر بار این موضوع را به آتنا یادآوری کنم. همچنین به هنگام حرف‌زدن درباره‌ی مشکلاتمان، یاد ماهی قرمز می‌افتادم. درواقع ضروری نبود برای فهماندن هر چیزی به او، دو یا سه بار تکرارش کنم. در آن زمان همه‌چیز به گردن سردبیر اخراج‌شده افتاده بود و هر بار که درباره‌ی او صحبت می‌کردیم، متوجه می‌شدم او کاری را انجام داده است که چندان به انجامش راغب نبوده است. 
آتنا با خوش‌رویی گفت: «پس پدرش رو در بیار. یه دور دیگه می‌نوشی؟»
نوشیدنی‌های آنجا به‌طرز احمقانه‌ای گران بودند، اما اهمیتی نداشت؛ زیرا آتنا هزینه‌ی آن‌ها را پرداخت می‌کرد. آتنا همیشه این کار را انجام می‌داد، به همین سبب من دیگر پیشنهاد نمی‌دادم. فکر می‌کنم تابه‌حال معنای کلماتی چون «گران» و «ارزان» را درک کرده باشد. او برای گذراندن دوره‌ی کارشناسی ارشد، بورسیه‌ی کامل دانشگاه ییل را به دست آورده بود و در حساب بانکی خود، صدها هزار دلار پول داشت.»

خلاصهٔ رمان زرد چهره‌:

جون هیوارد و آتنا لیو قرار بود هر دو تبدیل به نویسندگانی مشهور و ستارگانی نوظهور شوند. آتنا یک نویسندهٔ مشهور و محبوب شد اما جون به معنای واقعی کلمه هیچکس شد. بنابراین وقتی جون شاهد مرگ آتنا در یک تصادف عجیب‌وغریب است براساس غریزه‌اش دست به کار می‌شود. او تصمیم می‌گیرد خود را به‌عنوان بهترین دوست نویسنده معرفی کند و شاهکار نیمه‌تمام آتنا را می‌دزدد. او شروع به ویرایش و بازنویسی دست‌نوشتهٔ آتنا می‌کند؛ رمانی دربارهٔ کارگران چینی در جنگ جهانی اول. او پیش‌نویس را بیشتر و بیشتر تغییر می‌‌دهد تا کم‌کم حس می‌کند مالک این رمان است. حالا چه می‌شود اگر جون رمان آتنا را به‌عنوان اثری از خودش برای ناشر بفرستد؟ او دست‌نوشته را ارسال می‌کند و بلافاصله مورد استقبال ناشران قرار می‌گیرد و پیش‌پرداخت زیادی نیز برای آن دریافت می‌کند. برای جلوگیری از جنجال او کتاب را با نامی آسیایی منتشر می‌کند و عکس‌هایی از نویسندهٔ اصلی رمان را به‌جای عکس‌های خودش منتشر می‌کند اما عکس‌ها چندان نژاد نویسنده را مشخص نمی‌کند. اما جون نمی‌تواند از زیر سایهٔ آتنا بیرون برود و شواهدی کم‌کم در رسانه‌های اجتماعی رو می‌شود که نشان می‌دهد او موفقیت کس دیگری را دزدیده است. درحالی‌که جون برای محافظت از راز خودش تلاش می‌کند متوجه می‌شود که دقیقاً برای حفظ این شهرت قرار است تا کجا پیش برود.

اگر از خواندن کتاب زرد چهره لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب بابل (یا ضرورت اعمال خشونت) اثری فانتزی از ربکا آر.اف. کوانگ نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب ادامه‌ای بر کتاب جنگ تریاک این نویسنده است که در آن‌ها سرنوشت بشر را ترسیم کرده است. داستان این کتاب در دههٔ 1830 می‌گذرد. کتاب از نظر موضوعی مشابه جنگ تریاک است که در آن کوانگ امپریالیسم بریتانیا، سرمایه‌داری، همدستی دانشگاه‌ها در تداوم و توانمندسازی آن‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهد.

• کتاب فردا و فردا و فردا اثر گابریل زون نویسندهٔ‌ آمریکایی است. او در این کتاب با کمک یک بازی ویدیویی، اهمیت ناتوانی و شکست را بررسی کرده و فراتر از آن نیاز ما به دوست داشتن و دوست داشته شدن را نشان می‌دهد. این کتاب داستان سم و سیدی است که از بچگی با هم آشنا شده‌اند و مدتی به دلیل برخی سوءتفاهمات از هم جدا می‌شوند تا این‌که در ایستگاه قطار دوباره با هم برخورد می‌کنند.

دربارۀ ربکا آر.اف. کوانگ‌: نویسندهٔ‌ آمریکایی 

زرد چهره

ربکا آر.اف. کوانگ رمان‌نویس آمریکایی در 1996 در گوانگژو به دنیا آمد. زمانی که چهار ساله بود با خانواده‌اش به ایالات متحده مهاجرت کرد. اولین رمان او با نام «جنگ تریاک» در سال 2018 منتشر شد و پس از آن دنباله‌های آن با عناوین «جمهوری اژدها» در سال 2019 و «خدای سوزان» در سال 2020 منتشر شدند. کوانگ یک رمان مستقل نیز با عنوان «بابل» نیز نوشته است که در سال 2022 منتشر شد. کوانگ مدرک کارشناسی‌اش را در رشتهٔ اقتصاد بین‌المللی دریافت کرد و تحصیلاتی جزئی در رشتهٔ مطالعات آسیایی در دانشگاه جورج تاون دارد و فارغ‌التحصیلِ رشتهٔ مطالعات ادبیات چین از کالج مگدلین کمبریج و آکسفورد است و درحال حاضر در مقطع دکترای دانشگاه ییل تحصیل می‌کند. کوانگ به‌عنوان نویسنده جوایز متعددی دریافت کرده است. «بابل» اولین کتاب او بود که به فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز راه یافت و در سال 2022 برندهٔ کتاب سال بلک‌ول شد و جایزهٔ نبیولا را دریافت کرد. به‌علاوه او تاکنون جوایز کامپتون کروک، کرافورد و دنیای فانتزی را نیز به دست آورده است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی