تو خود عشقی باش که در جستن آنی

تو خود عشقی باش که در جستن آنی از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.

تو خود عشقی باش که در جستن آنی از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

تو خود عشقی باش که در جستن آنی، کتابی راهنما برای بهبود روابط اثر دکتر نیکول لپرا روان‌شناس و نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز است. این کتاب اولین‌بار در نوامبر سال 2023 منتشر شد و پس از انتشار پرفروش‌ترین کتاب نیویورک ‌تایمز شد. با مطالعهٔ این کتاب می‌‌توانید چرخه‌های تکراری روابط خود را بشکنید، به آرامش برسید و روابط‌تان با دیگران را بهبود ببخشید.

«یک کتاب بسیار کاربردی، خواننده‌پسند و الهام‌بخش از یک روان‌شناس و شخصی که مسیر خود را برای برقراری ارتباط با خودش ایجاد کرده است. این کتاب در مورد چگونگی گسترش ارتباط و پیداکردن عشق واقعی است. دکتر لپرا در این کتاب به شما نشان می‌دهد چطور در این دنیای آسیب‌دیده عشق بورزید.» - گبور مته، نویسندهٔ کتاب افسانه‌ی عادی بودن

«تو خود عشقی باش که در جستن آنی، یک راهنمای دلسوزانه، صبورانه و قدرتمند برای ایجاد روابط شاد و رضایت‌بخش در زندگی است. این کتاب یک شاهکار است که به شما آگاهی می‌بخشد و شفقت می‌آموزد.» - جی شتی، نویسندهٔ کتاب مثل یک راهب فکر کن

«ارتباط دقیقاً آن چیزی نیست که به ما گفته شده است. ارتباط داشتن با دیگران یک فرآیند فیزیکی، عاطفی و معنوی است که از خودِ ما شروع می‌شود و به همهٔ کسانی می‌رسد که با آن‌ها برخورد داریم. آیا می‌خواهید زندگی‌ای کامل‌تر، شادتر و بهتر داشته باشید؟ این کتاب جعبه ابزار شماست.» - دکتر شفالی تاباری، نویسندهٔ کتاب والدین آگاه

«کتاب تو خود عشقی باش که در جستن آنی، شگفت‌انگیز و نمونه‌ای فوق‌العاده درخشان از قدرت دکتر لپرا است که نظریه‌های پیچیده‌ٔ روان‌شناختی و دانش عصب‌شناسی را به شیوه‌ای واضح و خواننده‌پسند به کار برده است. نیکول برای نوشتن این کتاب ذهن، بدن، قلب و روح خود را به اشتراک گذاشته است تا به شما بیاموزد چگونه بفهمید در رابطه درحال مبارزه هستید، چگونه مسئولیت اعمال خود را بپذیرید و ترومای نسلی را التیام ببخشید. با خواندن این کتاب ارتباطات سالم را یاد می‌گیرید، و با صلح، عشق و هماهنگی بیشتر با جهان زندگی خواهید کرد.» - فرانک جی. اندرسون، نویسندهٔ کتاب فراتر از تروما

اگر سعی دارید روابط خاصی را در زندگی‌تان حفظ کنید یا با چالش‌های مختلفی در زندگی مشترک‌تان مواجه شده‌اید، یا حتی اگر با والدین، خواهر و برادر، فرزند، دوست یا همکار خود به مشکلات جدی خورده‌اید، دکتر لپرا در این کتاب به شما می‌آموزد چگونه چرخه‌های دردناک را بشکنید و دوباره با خرد، قدردانی و شقفتِ قلب‌تان با دیگران ارتباط برقرار کنید.

«در دوران طبابت بالینی، بسیاری از مراجعانم میان حرف‌هایشان به مشکل مشابهی اشاره می‌کردند. آن‌ها می‌گفتند که همیشه درگیر روابط معیوب و مشاجره‌های تکرار می‌شوند، چرخهٔ تکرارشوندهٔ توهین و تحقیر، سرکوفت، عیب‌جویی، قهر و بی‌محلی یا واکنش‌های افراطی و نسنجیده در مقابل دیگری. بعضی دیگر از مراجعان هم از وضعیتی گله‌مند بودند که بیشتر شبیه به مسابقهٔ طناب‌کشی بود، تلاش بی‌وقفه برای اینکه بیشتر سوی خود بکشند و صمیمیت میانشان را بیشتر کنند، تلاشی که نتیجه‌ای جز احساس طرد در پی نداشت و فقط به دورِ باطل پیش‌رفتن و پس‌زده‌شدن دردناکی دامن می‌زد که انگار تمامی نداشت. آن زمان حوزهٔ کاری‌ام زوج‌درمانی بود، همسرانی ناخشنود و ناراضی که می‌گفتند ماه‌ها یا سال‌هاست حس می‌کنند در رابطه‌ای عاری از عشق و رضایت درونی گیر افتاده‌اند و نه مشاوره کارساز است و نه تلاششان برای بهبود رابطه راه به جایی می‌برد. آن‌هایی که مجرد بودند، بارها هنگام حرف‌زدن به این موضوع اذعان می‌کردند که به‌رغم میلشان به خلق رابطه‌ای طولانی‌مدت، هرگز موفق نشده‌اند یا اگر هم رابطه‌شان مدتی طول کشیده، در نهایت، فارغ از روحیات و شخصیت طرف مقابل و باوجود تلاششان برای حفظ و بهبود ارتباط، روابطشان به بن‌بستی تکراری کشیده شده و به پایان رسیده است. حرفشان را کاملاً درک می‌کردم؛ چون خودم هم در این گردونهٔ تکراری گرفتار بوده‌ام.»

«تروِر درک نمی‌کرد که چرا رابطهٔ آخرش هم مثل بقیهٔ روابطش بر باد رفته است. او باهوش، موفق، جذاب و خوش‌اندام بود و خلاصه همهٔ ویژگی‌های مردی همه‌چیز تمام را داشت. تروِر با خودش فکر می‌کرد خیلی خواستنی است و خانم‌ها باید برایش سرودست بشکنند. تروِر در جذب خانم‌ها و شروع رابطهٔ صمیمانه هیچ مشکلی نداشت؛ اما نمی‌توانست روابط عاشقانه‌اش را حفظ کند. برخلاف تصور تروِر، این موضوع ربطی به ظاهر یا درآمدش نداشت. چیزی که روابط او را خراب می‌کرد، داستان ایگوی او بود، تصویر ذهنی‌اش از خودش که کیستی او را روایت و به او دیکته می‌کرد که چه باید بکند تا لایق عشق باشد. همهٔ ما ایگویی داریم و هر ایگو داستانی دارد، روایتی ساخته‌وپرداختهٔ ذهن ناخودآگاه که مبنای شناخت و درک ما از دنیای اطرافمان است. مثلاً وقتی کسی که به او علاقه‌مندیم مدتی سراغی از ما نگیرد، ایگو این‌گونه شروع به داستان‌سرایی می‌کند: «من ارزش ندارم که کسی برام وقت بذاره» یا اگر در محل کار در پروژه یا فرصتی تجاری از ما برای مشارکت دعوت نکنند، ایگو این اتفاق را این‌طور تعبیر می‌کند: «اون‌ها فکر می‌‌کنن موفقیت‌های قبلی من شانسی بوده و صلاحیت همکاری باهاشون رو ندارم.» ما از عوامل دخیل در تصمیم‌گیری کسی که دوستش داریم یا رئيسمان آگاهی نداریم؛ اما ذهنمان خوب بلد است داستان‌ها و فرضیاتی سر هم کند و به تجربیاتمان دلیل و معنا ببخشد تا به ما کمک کند با تلخی سردرگمی کنار بیاییم.»

«در سراسر دنیا 8 میلیارد قلب و دستگاه عصبی وجود دارد که هر یک با مخابرهٔ پیام در قالب انرژی بر دیگری تأثیر می‌گذارد. این پیام‌های رؤیت‌ناپذیر پیوسته در سراسر دنیا، سریع‌تر از امواج رادیوییِ ارسالی از شبکه‌های انتقال بی‌سیم داده‌ها می‌چرخند و اثربخش‌تر از این امواج، پیام را منتقل می‌کنند و دوباره سوی فرستنده بازمی‌گردند. ما در حلقهٔ بازخوردی پیوسته، مدام بر یکدیگر تأثیر می‌‌گذاریم، ارتباط متقابلی که آگاهانه آن را درک کنیم یا نه، بی‌وقفه رویمان تأثیر می‌گذارد. برای درک بیشتر اثر هم‌گرایی انرژی جمعی یا اثر هم‌گرایی انرژی جهانی، بد نیست به پژوهش پروژهٔ اثر هم‌گرایی انرژی جهانی (معروف به پروژهٔ آگاهی جهانی) نگاهی بیندازیم. در این پروژهٔ بین‌المللی مشترک میان دانشمندان و مهندسان، دانشمندان به تحلیل تأثیر صدها واقعهٔ مختلف پرداختند؛ از جمله مرگ ملکه دایانا و حملهٔ یازدهم سپتامبر به مرکز تجارت جهانی که موج عظیمی از واکنش شدید هیجانی مردم سراسر دنیا را به همراه داشت. دانشمندان این پروژه با بررسی شواهد چند دههٔ گذشته به این نتیجه رسیدند که وقایع اثرگذار جهانی ازاین‌دست بر خروجی دستگا‌ه‌های مولد اعداد تصادفی (دستگاه‌هایی که با بهره‌گیری از اصول و قواعد مکانیک کوانتوم کار می‌کنند و غالباً در پژوهش‌ها استفاده می‌شوند) تأثیر معناداری می‌گذارند، تأثیراتی تکراری که براساس تحلیل‌های آماری نمی‌توان آن‌ها را اتفاقی شمرد.»

روابط همیشه جزئی ضروری از بقای انسان بوده‌اند. بدن و مغز ما طوری برنامه‌ریزی شده است که به دنبال ارتباط باشد، چه خانوادگی، چه عاشقانه و چه افلاطونی. با این‌حال این پیوندهای حیاتی اغلب ریشهٔ عمیق‌ترین رنج‌های ما نیز هستند. درحالی‌که قلب‌های ما به‌شدت خواستار برقراری ارتباطی دلسوزانه است، سیستم‌های عصبی ما ـ که تمام آسیب‌ها و ناامیدی‌های گذشته‌ٔ ما را در خود نگه می‌دارند ـ دائم به ما هشدار می‌دهند و در حال منفی‌بافی هستند و ما را در حالت بقا نگه می‌دارند. برای دهه‌ها، توصیه‌های نویسندگان و روان‌شناسان مختلف در رابطه بر این باور بوده است که روابط موفق مستلزم یک سازش خاص است یا به بیان دیگر، ما باید خود را تغییر دهیم تا نیازهای دیگران را برآورده کنیم و یا بالعکس، آن‌ها خود را تغییر بدهند تا با نیازهای ما سازگار شوند. ممکن است در تئوری چنین کاری شدنی و یا حتی معقول به‌نظر برسد، اما در دراز مدت چیزی جز رنجش و سردرگمی برای ما نخواهد داشت و یک توصیهٔ مثمرالثمر نیست. پس راه‌حل چیست؟

در کتاب تو خود عشقی باش که در جستن آنی، دکتر لپرا نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز که با رویکرد یکپارچه و جامع خود در روان‌شناسی، میلیون‌ها مخاطب را به خود جذب کرده است، مسیر جدیدی برای بهبود روابط ارائه کرده است. او با بهره‌گیری از آخرین تحقیقات علمی، به مخاطبین نشان می‌دهد چطور نیازهای برآورده‌نشدهٔ اولین روابط، الگوهای روابط فعلی و ناکارآمدی را ایجاد می‌کنند و ما را در یک وضعیت تهدید دائمی حتی نسبت به نزدیک‌ترین افراد زندگی‌مان قرار می‌‌دهد. دکتر لپرا در این کتاب راه خروج از چنین تروماهایی را به شما نشان می‌دهد. با کمک این کتاب یاد می‌‌گیرد چگونه بدن و ذهن خود را ایمن کنید، نیازهای برآورده‌نشده‌تان را شناسایی کنید، انعطاف‌پذیری عاطفی داشته باشید، برای ایجاد ارتباطات عاطفی عمیق‌تر با دیگران انسجام قلبی خود را پرورش دهید و در انتها چطور وابستگی متقابل سالمی در جوامع شکل دهید. دکتر لپرا در کتابِ تو خود عشقی باش که در جستن آنی با داستان‌ها، تمرین‌ها و سایر ابزارهای علمی به شما نشان می‌دهد چگونه همان عشقی باشید که به دنبال آن می‌گردید و نقشه‌ٔ راهی شفابخش در اختیارتان قرار می‌دهد تا با کمک آن تمامِ روابط خود را بهبود ببخشید.

پیشگفتار: قدرت تغییر در دستان شماست
فصل یکم: تأثیر قدرتمند روابط
فصل دوم: در مسیر تجلی خودی منسجم
فصل سوم: آشنایی با دلایل عصب‌شناختی پیوندهای ترومایی
فصل چهارم: مشاهده و آگاهی از الگوی خودِ شرطی‌شده‌مان
فصل پنجم: بهره‌مندی از هوش بدن
فصل ششم: خلق تغییر با تمرین ذهن‌آگاهی
فصل هفتم: دستیابی به قدرت نهفته در قلب
فصل هشتم: تجلی همان عشقی باش که در جستن آنی
فصل نهم: تقویت و تحکیم روابط
فصل دهم: ارتباط دوباره با جهان و جهانیان

• کتاب مرزها و رابطه‌‌ها اثر ملیسا اربن نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز و بنیانگذار شرکت هول‌ترثی است. با مطالعهٔ این کتاب یاد می‌گیرید چگونه از مرزتان محافظت کنید؛ اگر دیگران مرزتان را نادیده گرفتند، چه واکنشی نشان دهید و اگر به مرزتان بی‌احترامی کردند، چه پیامدهایی برایشان تعیین کنید. علاوه‌بر این‌ها، به این باور می‌رسید که سزاوار داشتن فضایی امن برای خودتان هستید و باید قدرت خودتان را که به دیگران سپرده بودید پس بگیرید.

• کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ویکتور فرانکل روان‌پزشک، عصب‌شناس و پدیدآورنده لوگوتراپی است. این کتاب در بر دارنده خاطرات فرانکل از وضعیت خود و سایر قربانیان اردوگاه‌های کار اجباری آلمان در خلال جنگ دوم جهانی است. فرانکل در این کتاب به عنوان یک (روان‌شناسی اگزیستانسیالیتی) روان‌شناس اگزیستانسیالیت به اهمیت جستجوی معنا برای زندگی، در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌پردازد و ضمن روایت خاطراتش از اردوگاه‌های کار اجباری، تلاش می‌کند که نگرش جدیدش را در روان‌شناسی (لوگوتراپی) تبیین کند.

• کتاب یکدیگر را همان‌طور که هستیم بپذیریم اثر لیز بوربو نویسندهٔ مشهور کانادایی‌تبار است. این کتاب دربارۀ روابط، تله‌های عاطفی، ترس‌ها و سوگ‌ها است. این کتاب یک راهنمای ارزشمند برای به صلح رسیدن با خود و دیگران محسوب می‌شود. هر کسی در مورد دنیا و زندگی دیدگاه خودش را دارد اما مشکل این است که تعداد کمی از مردم می‌پذیرند که دیدگاهشان نسبت به درک جهان ممکن است اشتباه باشد و یا حتی دیدگاه و درک خود شما هم ممکن است اشتباه باشد.