اگر چنین تصمیمی بگیرید احتمالاً اجازه میدهند، حداقل مدتی، منصبی دولتی یا حزبی (البته منصبی بدون اثربخشی سیاسی واقعی) داشته باشید، اما در چشم مردم به خائن تبدیل خواهید شد و سابقهتان در سیاست چک یا اسلواک به فراموشی سپرده خواهد شد.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خوب منتشر کرد:
به هیچ کس خدمت نمیکنم؛ چه برسد به ابرقدرتها. اگر بخواهم خدمت کنم به وجدان خودم خدمت میکنم… منتقد حکومتم نه چون حکومتی کمونیستی است بلکه چون حکومت فاسدی است. حکومتی سوسیال دموکرات یا سوسیال مسیحی یا هر چیز دیگری هم که بود اگر این قدر ناکارآمد حکومت میکرد باز هم همین قدر منتقدش بودم که حالا منتقد حکومت چکسلواکی هستم طرف هیچ نهاد و تشکیلاتی نیستم، بیدلیل هم علیه هیچ نهاد و تشکیلاتی موضع نمیگیرم من فقط در برابر دروغ، طرف حقیقت در برابر بیخردی طرف خرد و در برابر بیعدالتی، طرف عدالت میایستم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
من طرف حقیقت میایستم (جستارهایی در باب آزادی) مجموعهای از مقالاتِ واتسلاف هاول، آلبر کامو، جورج اورول و برتراند راسل مهمترین روشنفکران معاصر است که در این مقالات به بررسی مضامینی چون آزادی، عدالت، مبارزه علیه دیکتاتوری و نبرد برای دموکراسی پرداختهاند. این مقالههای قدیمی از نویسندگان مختلفی است که هر کدام از کتابهای گوناگون جمعآوری شدهاند، موضوعاتی دیرین را مطرح میکنند؛ موضوعاتی که هنوز هم محل جدلاند، هنوز هم بحث برانگیزند، هنوز هم سکوتشکناند. این جستارها و یادداشتها به منظور خواندن و اندیشیدن و گفتن کنار یکدیگر قرار داده شدهاند.
چه با این مقالات و عقاید نویسندگانش همسو باشید و چه ناهمسو، آنها را بخوانید و آزادانه در مورد عقاید خود حرف بزنید. این جستارها کنار هم چیده شدهاند تا شما را به فکر وادارند و منبعی ارزشمند برای هر کسی هستند که به دنبال درک عمیقتری از مفاهیم آزادی، عدالت، دیکتاتوری و دموکراسی میگردد. این کتاب خوانندگان را به سمت تأمل در ماهیت جامعه و جایگاه انسان در دنیا سوق میدهد. این کتاب بهویژه مناسب کسانی است که به مباحثی مانند فلسفهٔ سیاسی، آزادی، عدالت و البته حقوق بشر علاقهمند هستند.
«آنان میبینند که در واقع ریشههای روانشناختی این پدیده، گریز از ساحت عمومی است. در حقیقت اگر چنین انرژی مازادی به سمت «بیرون» هدایت شود، دیر یا زود علیه خود آنان به کار خواهد رفت؛ یعنی علیه فرمهای خاص قدرتی که آنها لجوجانه به آن چسبیدهاند. به همین دلیل بدون هیچ درنگی جایگزین ناامیدکنندهای از زندگی را به جای زندگی واقعی انسانی قالب میکنند. بهاینترتیب، توجه جامعه عامدانه از خودش، یعنی از دغدغههای اجتماعی، منحرف میشود و این موضوع به نفع مدیریت آرام جامعه است. اگر توجه فرد کاملاً بر منافع مصرفی خودش متمرکز شود، این امید وجود دارد که نتواند بفهمد حقوحقوقش از نظر روحی، سیاسی و اخلاقی به طور مستمر بیش از قبل نقض میشود. تقلیل او به ظرفی صرف برای آرمانهای یک جامعهٔ مصرفکنندهٔ بدوی با این هدف صورت میگیرد که او را به مادهای منعطف برای سلطهگریهای پیچیدهٔ خود تبدیل کنند. اگر اشتیاقی در دل او باشد تا بعضی از استعدادهای بالقوهٔ بیحدوحصر و پیشبینیناپذیرش به حیث یک انسان را محقق سازد، ممکن است خطرآفرین شود، پس او را در گسترهٔ فلاکتباری زندانی میکنند؛ گسترهای آکنده از چیزهایی که میتواند با آنها مثل یک مصرفکننده، مثل فردی تابع محدودیتهای بازاری مرکزی بازی کند و به این ترتیب خطر او را در نطفه خفه کند.»
«دلم میخواهد بدانم چند نفر به خاطر اصل 202 در زندان هستند و چه کردهاند که کارشان به آنجا کشیده است. از آنجایی که هیچکدامشان را زندانی سیاسی در نظر نمیگیرند، اخبار دقیقی دربارهشان نداریم. کسب اطلاعات ویژه دربارهٔ استفاده از این بند قانون شاید به ما آگاهی بیشتری دربارهٔ کشورمان و ماهیت قدرت اجتماعی بدهد، تا دانستن آنچه همگان از اجرای علنی قوانین سیاسی میدانند. دربارهٔ اینکه چه تعداد از افراد به دلیل اظهار ناخشنودیهای مدنی خرد و کوچک به واسطهٔ همین قانون به سرعت و به آسانی مجازات شدهاند، چه اندازه اطلاعات در اختیار داریم؟ دربارهٔ اینکه افراد پنهان در پس نقاب وفاداری چاپلوسانه و نوکرمآبانه چه میزان از خصومتهای شخصی خود را از این طریق حلوفصل کردهاند چطور؟ زندگی چند نفر از مردمان فرودست بیدفاع به دلیل انجام کاری احمقانه نابود شده است، کاری که فرادستان قدرتمند و مصون از هرگونه مجازات قانونی، هر زمان که دلشان بخواهد انجامش میدهند؟ چند نفر از کسانی که به زندان افتادهاند قربانی اعمال خودسرانهٔ قدرت شدهاند؟ و فقط همین نیست: آیا اصلاً میتوان پی برد که این بند قانونی تا چه اندازه زندگی را یکنواخت، یکشکل، بیمزه و بیجان کرده است؟ تا چه اندازه در رواج خبرچینی و رونق دنبالهروهای منفعتطلبانه، بیتفاوتی، هراس عمومی و زوال لذت ذاتی زندگی سهم داشته است؟»
«بگذارید به نام کشور دومم و به نام همهٔ کسانی که در اینجا جمع شدهاند از شما به خاطر این همه وفاداری تشکر کنم و قدردانی و دوستی خود را ابراز دارم. از شما سپاسگزاریم، چون از آن اندک کسانی هستید که در زمان بردگی و هراس بر سر حق خود استوار میایستند. کموبیش در همهجا شکوه سر میدهند که حس وظیفهشناسی رو به نابودی است. چگونه ممکن است غیر از این باشد، وقتی هیچکس دیگر به حقوق خود اهمیت نمیدهد؟ تنها آنکه بر سر حقوق خود سازشناپذیر است احساس وظیفه میکند. شهروندان بزرگ یک کشور کسانی نیستند که در برابر قدرت زانو میزنند؛ کسانیاند که در صورت لزوم در برابر قدرت، قاطعانه برای حفظ شرف و آزادی کشور میایستند. کشورتان همیشه شما را شهروند بزرگ خود خواهد دانست، درست مثل ما، زیرا شما تمام فرصتهایی را که میشد داشته باشید خوار شمردید و تمام توان خود را جمع کردید تا در برابر بیعدالتی مطلقی که بر شما تحمیل شده بود مقاومت کنید. در این لحظه که جهان با کوتهفکرترین واقعگراییها، با تعریف حقارتبار قدرت، اشتیاق به رسوایی و ویرانیهایی هراسآور مخدوش شده است، درست در همین لحظه که این فکر به سرمان افتاده که همهچیز از دست رفته، از سمتوسویی دیگر چیزی آغاز میشود؛ چراکه دیگر هیچچیز برای از دست دادن نداریم.»
کتاب من طرف حقیقت میایستم سیری در اندیشههای روشنفکرانی همچون هاول، کامو، اورول و راسل است که سالها با آثارشان در پی یافتن حقیقت و مبارزه با بیعدالتی و ظلم بودند. این کتاب مجموعهای از جستارها و یادداشتهای این چهار نویسندهٔ برجسته است که هر کدام با دیدگاه منحصربهفرد خود به چالشهایی مانند حفظ آزادی و عدالت در دنیایی پرداختهاند که تحت سلطهٔ ظلم و ستم قرار گرفته است. یکی از مهمترین نقاط مشترک مقالههای نویسندگان این کتاب مبارزه و مقاومت برای رسیدن به آزادی و برابری است. این کتاب چهار بخش دارد که در هر بخش مقالات مربوط به هاول، کامو، اورول و راسل ترجمه و چاپ شده است. این کتاب گنجینهای ارزشمند از این چهار متفکر برجسته است که هر کدام با کمک تجربیات شخصی خود به تشریح مفاهیم بنیادی مرتبط با انسان و جامعه پرداختهاند.
واتسلاف هاول در مقام نمایشنامهنویس، شاعر و فعال سیاسی اهل چک همیشه در آثارش از ظلم و ستم در رژیم کمونیستی چکسلواکی پرده برداشته و در این کتاب به نقش مدنی مردم در برابر دیکتاتوری اشاره کرده است. او در جستارهای خود به تشریح فلسفهٔ مقاومت بدون خشونت پرداخته و اصل 202 و 203 در سیستمهای سیاسی دیکتاتوری را بررسی کرده است. آلبر کامو که یکی از نویسندگان و فیلسوفان برجستهٔ فرانسوی – الجزایری است در این مقالات با لحنی شاعرانه و عمیق به مفاهیمی مانند پوچی، آزادی و عدالت پرداخته و رابطهٔ بین آزادی و رفاه را تشریح کرده است. او همچنین کسانی که در راه آزادی از جان خود میگذرند را ستوده و شما را با تناقضات و چالشهای جهان هستی روبهرو میکند. جورج اورول رماننویس و روزنامهنگار انگلیسی که همیشه در آثارش با نگاهی تیزبین و انتقادی جامعهٔ طبقاتی را نقد کرده و با نظامهای تمامیتخواه به مبارزه پرداخته است، در مقالههای کتاب من طرف حقیقت میایستم نیز به نقد نظامهای توتالیتر و دیکتاتوری میپردازد. اورول که با رمانهایی همچون «قلعهٔ حیوانات» و «1984» به شهرت رسید که هر دو گواهی بر افکار متفاوتش هستند، در این کتاب نقش نویسنده در جامعه را توضیح داده و به تشریح خطرات سانسور و سرکوب آزادی بیان پرداخته است. برتراند راسل فیلسوف و ریاضیدان برجسته، با اتکا بر قدرت استدلال و منطق خود در مقالههای این کتاب به مفاهیمی همچون قدرت، جنگ، امپریالیسم و فلسفهٔ علم پرداخته و رابطهٔ بین انسان و جامعه را بررسی میکند و به ضرورت وجود قوانین عادلانه برای حفظ نظم در جامعه اشاره کرده است.
بخش اول: واتسلاف هاول
• نامه به الکساندر وبچک
• دکتر هوساک عزیز
• اصل 202
• اصل 203
• من طرف حقیقت میایستم (مصاحبهای با آنتون اسپیر)
بخش دوم: آلبر کامو
• نان و آزادی (سخنرانی در بنیاد کار سناتین در مه 1953)
• در نکوداشت یک تبعیدی
• عصر تحقیر
• در راه دموکراسی
• عدالت و آزادی
• دموکراسی جهانی و دیکتاتوری
• شاهدی برای آزادی
بخش سوم: جورج اورول
• سد راه ادبیات
• نویسنده و لویاتان
• ادبیات و تمامیتخواهی
بخش چهارم: برتراند راسل
• همبستگی اجتماعی و طبع بشر
• حکومت و قانون
• جهان، آنطور که میتوانست باشد
• کتاب آزادی آزاد بودن جستارهایی از هانا آرنت یکی از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم است. این کتاب مجموعهای از سه مقالهٔ تاثیرگذار و الهامبخش از این فیلسوف است که پیش از این منتشر نشده بود. در واقع بنیاد هانا آرنت این مقالهها را از آرشیو شخصی این متفکر بیرون کشیده و منتشر کرده است. هانا آرنت نظریهپرداز سیاسی شهیر قرن بیستم در این کتاب نشان میدهد که بدون سیاست نمیتوان به آزادی رسید و بدون آزادی هیچ سیاستی وجود ندارد.
• کتاب نظر به درد دیگران مقالهای از سوزان سونتاگ نویسنده، منتقد و روشنفکر آمریکایی است. سونتاگ در این کتاب بیشتر به موضوع جنگ و عکاسی جنگ پرداخته است. سونتاگ در این کتاب با استفاده از عکاسی و عکسها بهعنوان مدرکی در تایید دیدگاه خودش، به یکی از سه سؤال مطرح شده در کتاب سه گینی ویرجینیا وولف با این عنوان پرداخته است: «به نظر شما چگونه میتوانیم از جنگ جلوگیری کنیم؟» او با قلم تاثیرگذارش به موضوع بازنمایی تصویر جنگ و خشونت در فرهنگ امروز پرداخته است.
واتسلاف هاول در سال 1936 به دنیا آمد و در سال 2011 از دنیا رفت. او سیاستمدار، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و مخالف سیاسی حکومت کمونیستی چکسلواکی بود. هاول آخرین رئیس جمهور چکسلواکی از سال 1989 تا انحلال چکسلواکی در سال 1992 بود و سپس به عنوان اولین رئيس جمهور جمهوری چک از سال 1993 تا 2003 به مردم کشورش خدمت کرد و اولین رئيس جمهور منتخب دموکراتیک هر دو کشور پس از سقوط کمونیسم بود. از لحاظ ادبی، او را بیشتر به خاطر نمایشنامهها، مقالات و خاطراتش میشناسند. فرصتهای آموزشی هاول به دلیل پیشینۀ بورژواییاش محدود بود و ابتدا به عنوان یک نمایشنامهنویس به شهرت رسید. او در آثارش مثل جشن باغچه و Memorandum از سبک پوچگرایانه برای انتقاد از نظام کمونیستی استفاده کرد. او پس از شرکت در بهار پراگ، در لیست سیاه نظام قرار گرفت ولی از نظر سیاسی فعالتر شد و به ایجاد چندین طرح مخالفت با حکومت کمونیستی از جمله منشور 77 پرداخت و به کمیتۀ دفاع از افرادی که ناعادلانه تحت تعقیب قرار گرفته بودند کمک کرد. فعالیتهای سیاسیاش باعث شد تحت نظارت پلیس مخفی StB قرار بگیرد. او دورههای متعددی را به عنوان یک زندانی سیاسی در زندان گذراند که طولانیترین دورۀ حبس او نزدیک به چهار سال و بین سالهای 1979 تا 1983 بود
اریک آرتور بلر در 25 ژوئن سال 1903 به دنیا آمد و در 21 ژانویه 1950 از دنیا رفت. وی با نام مستعار معروف جورج اورول، رماننویس، مقالهنویس، روزنامهنگار و منتقد انگلیسی بود. ویژگی کارهایش نثر شفاف، نقد اجتماعی، مخالفت با تمامیت خواهی و حمایت از سوسیالیسم دموکراتیک است. جورج اورول در بنگال و طبقۀ اربابها متولد شد. پدرش مقام جزئی بریتانیایی داشت. مادرش اهل فرانسه و دختر یک تاجر ورشکسته بود. پس از بازگشت به همراه پدر و مادرش به انگلستان، در سال 1911 به یک مدرسۀ شبانهروزی فرستاده شد و درخشش فکریاش او را از بقیه متمایز میکرد. او پسری عبوس، گوشهگیر و عجیبوغریب بود و بعداً میخواست در مقالهای زندگینامهاش را بنویسد و از بدبختیهای آن سالهایش حرف بزند. آثار غیر داستانیاش از جمله «جادهای به اسکلۀ ویگان» (1937) مستندی از تجربهاش در میان طبقۀ کارگر شهر صنعتی شمال انگلستان و «درود بر کاتالونیا» (1938) شرح خاطراتش در جنگ داخلی اسپانیا، به اندازۀ سایر مقالاتش در مورد سیاست، ادبیات، زبان و فرهنگ باارزش بود و منتقدین آنها را ستودند. اورول در جنگ داخلی اسپانیا علیه فاشیسم جنگید که در نتیجۀ آن مجروح و بیمار شد. او طی جنگ از ناحیۀ گردن آسیب دید و پزشکان تشخیص دادند که وضعیتش دیگر برای جنگیدن مناسب نیست. با این حال طی جنگ جهانی دوم هم به جبهه رفت و این بار به عنوان خبرنگار بیبیسی به فعالیت پرداخت. در سال 1945 انتشار کتاب مزرعۀ حیوانات یک ماه پیش از پایان جنگ باعث شهرت بسیارش شد. اورول سالهای پایانی عمرش را صرف نوشتن کتاب 1984 کرد و چند ماه بعد از انتشارش بر اثر بیماری سل درگذشت.
آلبر کامو در 7 نوامبر 1913 در الجزایر چشم به جهان گشود. مادر او زنی اسپانیایی و بیسواد بود. پدرش هم کارگر ساده مزرعه بود. کمتر از یک سال بعد از تولد آلبر کامو، پدرش را به خدمت نظام در جنگ جهانی اول فراخواندند و او همان ابتدا در اولین نبرد مارن (6 تا 12 سپتامبر 1914)، کشته شد. خاطرات آلبر کامو از پدرش، خاطراتی بود که دیگران برای او بازگو کرده بودند. بعد از مرگ پدرش، مادرش او و برادرش لوسین را به خانه مادربزرگشان، در یک محله کارگری در الجزایر برد و آنها آنجا زندگی کردند. کامو در سالهای اولیه زندگی به همراه برادر، مادر، مادربزرگ و یکی از داییهایش در یک آپارتمان سه اتاقه زندگی میکردند. او در اولین مجموعه داستانش به نام «نامههای پشتورو»، محیط فیزیکی این آپارتمان و حتی سیمای مادربزرگ، مادر و عمویش را توصیف کرده است. در کتاب دیگری به نام «عیش»، او به کمک سبک مدیتیشن ادبی به توصیف زیباییهای طبیعی حومه الجزایر میپردازد و زیبایی طبیعی را نوعی ثروت تلقی میکند که حتی افراد بسیار فقیر نیز میتوانند از آن لذت ببرند. او در هر دو کتاب، شکنندگی زندگی و مرگ و میر بسیار انسان را با طبیعت پایدار جهان مقایسه میکند. کامو در سن 44 سالگی جایزه نوبل ادبیات دریافت کرد و با تواضع اعلام کرد که اگر خودش عضو کمیتۀ اعطای جایزه نوبل بود، رایاش را به آندره مالرو میداد. کمتر سه سال بعد او در یک تصادف رانتدگی درگذشت.
برتراند راسل فیلسوف، منطقدان ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، برنده جایزه نوبل ادبیات و فعال صلح طلب انگلیسی در 1872 به دنیا آمد و در 1970 درگذشت. او که در قرن بیستم میزیست، در آغاز جوانی به مطالعهٔ آثاری از پرسی بیش شلی روی آورد که این امر مسیر زندگی او را تغییر داد. سپس به کالج کمبریج رفت و به تحصیل در رشته ریاضیات و فلسفه پرداخت. وی یکی از فیلسوفان پیشتاز قرن بیستم محسوب میشد و از او به همراه گوتلوب فرگه و لودویگ ویتگنشتاین به عنوان بنیانگذاران فلسفهٔ تحلیلی یاد میشود. نوشتههای راسل در خصوص روابط انسانی بزرگترین مدرک علمی و فلسفی برای جامعهٔ بشری در قرن حاضر محسوب میشود زیرا فلسفهٔ جهانی او از زندگی روزمره جدا نیست. به نظر وی عرف و عادت قانون و سیاست اخلاق و مذهب و روابط اجتماعی و اقتصادی چیزهایی نیستند که جدا از زندگی روزمره بشر به موجودیت خود ادامه دهند؛ اینها همیشه جزئی از زندگی انسان بوده و بدون شناخت ارتباط درست و منطقی بین آنها نمیتوان به خوشبختی حقیقی دست یافت.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
اگر چنین تصمیمی بگیرید احتمالاً اجازه میدهند، حداقل مدتی، منصبی دولتی یا حزبی (البته منصبی بدون اثربخشی سیاسی واقعی) داشته باشید، اما در چشم مردم به خائن تبدیل خواهید شد و سابقهتان در سیاست چک یا اسلواک به فراموشی سپرده خواهد شد.
گمان نکنم این گزینه چندان واقعگرایانه باشد. اما بههرحال این هم برای خودش گزینهای است نتیجهاش چه خواهد بود؟ احتمالاً اول از همه بهسرعت از منصب دولتی خود عزل میشوید و از آن هم سریعتر و تلختر به عنوان مقصر اصلی معرفی خواهید شد. البته نزد مردم هم آبرویی برایتان باقی نمیماند.
به رهبری فعلی حزب کمک بزرگی خواهید کرد، اما این کار به بهای وارد آوردن ضربهای کاری بر پیکر اخلاقی ملتهایمان تمام خواهد شد، اتفاقی که شاید یک نسل کامل طول بکشد تا اثرش جبران شود. این کار ممکن است به بهای نابودی آنچه از غرور ملی و همینطور از باور به کمونیسم در دل مردم باقی مانده تمام شود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
در این کتاب بیش از هر چیزی در مورد آزادی و عدالت صحبت شده. چهار متفکر مهم جهان که کنشگرهای سیاسی بودن و نوشتههای پراکندهشون در هر دوره از خفقان و وحشت سیاسی نوشته شده.
مجموعهای از چهار مقاله از چهار نویسندهٔ مهم تاریخ که همهشون به مضامینی مثل آزادی، عدالت، مبارزه علیه دیکتاتوری پرداختن و بهنظرم یه کتاب مهم برای امروزه به شمار میره.
بخش مربوط به برتراند راسل رو از همه بیشتر دوست داشتم. راسل یکی از مهمترین فیلسوفهای سدهٔ بیستم بوده و بهنظرم خوندن مقالاتش در مورد آزادی، عدالت و مبارزه خیلی جالب بود.