نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر قطره منتشر کرد:
مرد جوانی پساز یک ناکامی عشقی از هرگونه حس و عاطفهای تهی میشود. کارش را ازدست میدهد و ازاتفاق بهعنوان آدمکش حرفهای استخدامش میکنند. او بیهیچ منطقی میکشد و میکشد تا اینکه در یکی از مأموریتهایش با دنیای دیگری آشنا میشود که عشق نام دارد، عشقی که ورای هرگونه عقلانیتی، هم ویرانگر است و هم نجاتبخش.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
خاطرات پرستو از سایت گودریدز امتیاز ۳.۴ از ۵ را دریافت کرده است.
خاطرات پرستو از سایت آمازون امتیاز ۴.۲ از ۵ را دریافت کرده است.
خاطرات پرستو پنجمین رمان املی نوتومب نویسندهٔ بلژیکی فرانسویزبان است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و در همان سال او نامزد دریافت جایزهٔ گنکور شد. داستان این رمان دربارهٔ مرد جوانی از طبقهٔ متوسط جامعه است که در پی تغییرات درونی و به دنبال بازیابی احساسات از دسترفتهٔ خود به قتل روی میآورد. مردِ جوان مأمور است به قتل افراد متفاوت، قربانیانی که شناختی از آنها ندارد. زندگی قاتلانهٔ او پیش میرود تا اینکه در یک روز بهاری قاتل جوان به طرز عجیبی متحول میشود.
آثار املی نوتومب در زمرهٔ پرفروشترین کتابهای ادبی فرانسه قرار دارند. از علل موفقیت این نویسنده میتوان به سبک نگارش خاص، خلاقیت برای پردازش شخصیتهای بدیع و داستانهای جذاب اشاره کرد که این مسئله خود میتواند ناشی از تجربهٔ زیستهٔ چندفرهنگی و شناخت او از جوامع مختلف باشد. املی نوتومب در خاطرات پرستو نیز مانند دیگر آثارش فضایی به خوانندگان برای تأمل و فکر کردن میدهد و همین رمان او را تبدیل به رمانی خاص و منحصربهفرد کرده است.
«در تاریکی بیدار میشویم بدون اینکه دیگر چیزی بدانیم. کجاییم، چه خبر است؟ در یک لحظه همهچیز را فراموش کردهایم. نمیدانیم که کودکیم یا بزرگسال، زنیم یا مرد، گناهکار یا بیگناه. این ظلمات از شب است یا از یک سیاهچال؟ فقط یک چیز را میدانیم خاصه هر چه شدیدتر چون تنها باروبنهمان است: ما زندهایم. هیچگاه اینطور زنده نبودهایم. زندگی در این جزئی از ثانیه که از مزیت نادر بیهویتی برخورداریم بر چه چیزی مبتنی است؟ بر این نکته: هراس داریم. ولی آزادیای بزرگتر از این نسیان کوتاه بیداری نیست. مثل نوزادی هستیم که زبان میداند. میشود در مورد کشف بینام تولدمان نکتهای بگوییم: ما به درون وحشت زندهبودن پرتاب میشویم. طی این لحظهٔ دلهرهٔ محض، حتی یادمان نمیآید که در حال خروج از عالم خواب ممکن است چنین پدیدههایی رخ دهد. از جا بلند میشویم، دنبال در میگردیم، انگار گم شدهایم مثل وقتی که در هتل هستیم. سپس در یک آن خاطرات به تن بازمیگردد و آنچه را که بهمنزلهٔ روح است به آن بازمیگرداند. آسودهخاطر و مأیوسیم: پس ما اینیم، پس چیزی جز این نیستیم. همان دم جغرافیای زندانِ تن پیدا میشود. اتاق من به روشویی راه میبرد و آنجا سرورویم را غرقِ آب یخ میکنم. چه چیزی را میخواهیم با این قدرت و این سرما از صورتمان پاک کنیم؟»
«ریدیوهد با زندگی جدید من تناسب داشت. این موسیقی و شغل من یک نقطهٔ مشترک داشتند و آن حسرتِ گذشته بود. من مشتریانم را به درک واصل میکردم بدون سایهٔ خیالی اندوهبار برای گذشتهٔ آنها: اینکه آنها روزی جواب بودهاند برایم مهم نبود. قهرمان پرتقالِ کوکی زیر نفوذ بتهوون تندخود میشد: ریدیوهد اصلاً کفریام نمیکرد، بلکه از من موجودی میساخت بهطرز معرکهای آماده که نسبت به احساساتیگری مسموم خاطرات بیاعتنا بود. هیچ سردیای در رفتار من نبود: هرگز اینهمه احساس و عاطفه را جز در لحظهٔ کشتن تجربه نکرده بودم. اما هیچکدام از آنها اندوهبار نبود، و البته احساس سرخوشی هم دربر نداشت. هر کسی متناسب با موسیقیای که گوش میدهد آدم میکشد: در پرتقال کوکی هم قتل با خلسهٔ قطعهٔ نهم درمیآمیزد، یک سرخوشی تقریباً طاقتفرسا: من هم با تأثیر مسحورکنندهٔ ریدیوهد میکشتم. یوری بیشتر از من پول در میآورد. اما او مشتریهای کمتری را معدم میکرد.
ـ طبیعی است، من از تو مسئولیت بیشتری دارم من چهرهٔ رئیس را میشناسم و مشخصات همهٔ مأموران را دارم.
ـ اصل اخلاقی: اگر دستگیرت کردند همگی کارمان تمام است.
ـ نه، من داخل دندان آسیام کپسول سیانور دارم.
ـ چه ضمانتی هست که از آن استفاده کنی؟
ـ اگر از آن استفاده نکنم، رئیس شخصاً دخلم را میآورد. روشهای برام جالب نیست.»
«اگر قاتل مزدور تنها فردی است که میتواند بهدفعات قتل تمیز انجام دهد، به این دلیل است که دربارهٔ افرادی که به او معرفی میشوند هیچ نمیداند. پلیس هم نمیتواند هیچ ارتباطی پیدا کند. ازآنپس، هیچچیز مانع این نمیشد که برای خودم کار کنم، به شرط رعایت این اصل بنیادین: پیداکردن مشتریهایی که هیچچیز دربارهشان نمیدانم. در ابتدا، با کمک دفتر نشانیها کار میکردم و آن را اتفاقی باز میکرد و با چشمان بسته یک اسم را نشان میکردم. این کار بهنظرم بیخود آمد: کسی که اسمش را میدانیم که یک ناشناس واقعی بهحساب نمیآید. در لحظهٔ سربهنیست کردنش، اسمش مرا آزار میداد، مثل یک سنگریزه توی کفش. لذتِ من مستلزم فقدان دلنگرانی بود. ناشناس آرمانی آدمِ کوچهخیابان است، کسی که از کنارش رد میشویم بدون اینکه نگاهش کنیم. اگر تصمیم بگیریم او را بکشیم، منحصراً بهخاطر این است که لحظهٔ مناسب فرا رسیده است: شخص ثالثی هم وجود ندارد. موقعیت است که سارق را میسازد. وقتی دو گلوله در سرش شلیک میکنیم نمیدانیم چه کسی بیشتر تعجب میکند: او یا خودمان. اسمش را گذاشته بودم فَست کیل با الهام از فَستفود. من در این قضیه فخرفروشی نمیکردم، درست مثل کسانی که در مکدونالد غذا میخوردند: لذتهای خفتبار بهترین لذتهاست. این حس بیاندازه در من قدرت گرفت. یک شب از خودم پرسیدم: «آیا من قاتل زنجیرهای شدهام؟ این سؤال مضطربم کرد، بیشتر بهسبب بُعد ابتذال آن تا بُعد آسیبشناسی این پدیده.»
شاید هر انسان امروزی بتواند وجوه اشتراک زیادی بین خود و قاتل داستانِ خاطرات پرستو که یک آدم معمولی است پیدا کند. آدمهایی که در اثر پوچشدگی ممکن است برای کسب دوبارهٔ معنا و حفظ از دسترفتهٔ زندگی دست به هر کاری بزنند. نویسنده با ترسیم فضای داستان به ما نشان میدهد که آدمکشی ممکن است برای هر کدام از انسانهای معمولی امروزی تحریکآمیز و سرگرمکننده باشد و این مهم ما را به درونکاوی در تاریکترین و عمیقترین جنبههای روح خود میکشاند. نویسنده قصد دارد در این داستان نشان بدهد که چگونه ممکن است به سبب تهیشدگی از یک آدم معمولی به یک قاتل بیرحم تبدیل شد.
رمان خاطرات پرستو به صورت اول شخص و از دیدگاه یک قاتل روایت میشود. شخصی دلِ یک پیک جوان را میشکند و این مرد پس از دلشکستگی تلخ خود لذتبُردن، تمام حواس و عواطفش را از دست میدهد. او که کاملاً منزوی میشود و به دنبال راهی برای بازیابی احساساتش میگردد، نام خود را به یوربرین (مغز تو) تغییر میدهد و تبدیل به یک قاتل قراردادی میشود. یک روز پس از انجام یک مأموریت و ترور یک وزیر و خانوادهاش، مرد دفتر خاطرات وزیر که یکی از قربانینش بوده را پیدا میکند. این دفتر خاطرات احساساتی را در درون او برمیانگیزد که خودش مطمئن بود این احساسات مُرده است. پس از تمام کارهایی که کرده و قتلهایی که انجام داده، آیا این مرد جوان میتواند به رستگاری دست یابد؟ یا برگشتن به زندگی برای او دیگر امکانپذیر نخواهد بود؟
• کتاب اسید سولفوریک اثر دیگری از املی نوتومب نویسندهٔ بلژیکی فرانسویزبان است. کتاب اسید سولفوریک دربارۀ یک برنامۀ تلویزیونی واقعنما به نام «تمرکز» است که جمعیتی به طور تصادفی انتخاب شده و آنها را میربایند و قرار است در آن شرکت کنند. شرایط زندگی در این اردوگاه اسفناک است، زندانیان سوءتغذیه شدید دارند و مورد توهین و ضرب و شتم نگهبانان قرار میگیرند. هر روز دو زندانی را انتخاب میکنند و آنها را در مقابل دوربین میکُشند.
• کتاب آنته کریستا اثر دیگری از املی نوتومب نویسندهٔ بلژیکی فرانسویزبان است. این کتاب یکی از مشهورترین آثار این نویسنده است؛ رمانی که در آن مانند همیشه دغدغههای خاص این نویسنده نسبت به تنهایی، جنسیت و شر وجود دارد. رمان داستانِ یک دخترِ دانشجوی تنهاست که هیچ دوستی ندارد. او در دانشکده با دختری پُرشر و شور آشنا میشود که همهی نگاهها به اوست. دختری که از شهری دیگر به کالج میآید و ناگهان قهرمانِ کتاب تصمیم میگیرد او را به خانهشان دعوت کند مگر کمی از تنهایی درآید اما یک حادثه همهچیز را تغییر میدهد.
بارونس فابین کلر نوتومب که بیشتر با نام مستعار اَمِلی نوتومب شناخته میشود، نویسندهٔ بلژیکی فرانسویزبان است که در سال 1967 در ژاپن به دنیا آمد. او بخشی از دوران کودکیاش را در آسیا سپری کرد. او نویسندهای پرکار است که اولین رمانش «بهداشت قاتل» را در بیست و شش سالگی منتشر کرد. تقریباً از آن زمان سالی یک کتاب از او منتشر میشود و رمانهایش جزو پرفروشترین آثار ادبی هستند و به چندین زبان ترجمه شدهاند. عنوان بارونس را فیلیپ پادشاه بلژیک به او اعطا کرده است. رمان طنز او «ترس و لرز» دربارۀ زندگی شرکتی در ژاپن برندۀ جایزۀ فرهنگستان فرانسه در سال 1999 شد و نویسنده در سال 2015 به عضویت آکادمی سلطنتی زبان و ادبیات فرانسه در بلژیک در آمد. از دیگر آثار املی نوتومب که به فارسی ترجمه شدهاند میتوان به «پدر کشی»، «بالونها»، «اولین خون»، «نامهای بیجنسیت»، «جنایت کنت نوویل»، «قلبت را به تپش وادار»، «آنته کریستا»، «خطابهها» و «سفر زمستانی» اشاره کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.