قصه تراپی

(0)

1,500,000ریال

1,350,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
530

علاقه مندان به این کتاب
7

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه تراپی

انتشارات مون منتشر کرد:
|کلمات نمایندۀ درون به بیرون آدمی هستند؛ و سرآغاز پادشاه است...|
ارتباط عمیقی بین روایت‌گری و روان‌درمانی وجود دارد. همۀ روایت‌ها، چه کلان و چه خرد، از پیوند فرهنگ و روان شخص حکایت می‌کنند. نویسنده در خلال روایت داستان‌های کتاب به اختلالات و معضل‌های روحی و روانی‌ای می‌پردازد که روح ما را می‌خراشند...و البته راه‌های شناخت و اهمیت رسیدگی به آن‌ها تا مرحلۀ درمان توسط روان‌درمانگران.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب قصه‌تراپی اثر شاهین شرافتی

شاهین شرافتی گویندهٔ رادیو و مجری تلویزیون است و به واسطهٔ اجراهایش در برنامه‌های تلویزیونی و همکاری با برنامهٔ «کتاب‌باز» به شهرت زیادی رسید. کتاب قصه‌تراپی اولین اثر اوست که در سال 1403 منتشر شد. او در این کتاب داستان‌های کوتاه و تأثیرگذاری را روایت کرده است و در خلال این داستان‌ها، به موضوعات بنیادین در حوزه‌های روان‌شناسی اشاره کرده است و البته بر راه‌های شناخت و اهمیت رسیدگی به آن‌ها تا مرحلهٔ درمان توسط درمانگران تأکید می‌کند.

چرا باید کتاب قصه‌تراپی را بخوانیم؟

این کتاب برای تمام کسانی است که به دنبال بهبود سلامت روان خود هستند یا به دنبال روشی خلاقانه در این مبحث می‌گردند. داستان‌های این کتاب شما را در مسیر خودشناسی و سلامت روان قرار خواهد داد و به شما امکان می‌دهد به اعماق وجود خود سفر کنید و به خودشناسی برسید.

جملات درخشانی از کتاب قصه‌تراپی:

«این اولین باری نبود که پیش‌بینی‌هایش درست از آب درمی‌آمد. آن سالی که ایران رفت جام جهانی، از صبحش به همه اعلام کرده بود ایران به استرالیا گل می‌زند و ایران زد. سال‌ها پیش یک بار که دردی در قفسهٔ سینه‌ام احساس کرده بودم، بهم گفت چاکرای قلبم گرفته و دلیلش آن است که از کسی متنفرم. بهش اطمینان دادم از کسی متنفر نیستم و او اصرار می‌کرد حتماً هستی و خودت خبر نداری. ازم خواست سیما را ببینم. سیما خواهر کوچک‌تر ساسان بود با قدی بلندتر از ساسان و من. البته من و ساسان هیچ‌وقت جزو قدبلندهای مدرسه نبودیم. روز 14 فروردین من را به خانه‌شان دعوت کرد. بهم اطمینان داد این تاریخ به دلیل روز تولدم در 14 آبان، روز شانس من خواهد بود و تازه چون بعد از 13اُم هم هست، دیگر نحسی دامن کسی را نخواهد گرفت. خانه‌شان در طبقهٔ دوم بلوک 18 در فاز دوی اکباتان بود. اصرار کرد در روز دیدارمان در آینه نگاه نکنم و از آسانسور هم استفاده نکنم و از پله‌ها بالا بروم. 14 فروردین ساعت 7 عصر در خانه را زدم. عجیب بود ولی خانه‌شان زنگ نداشت. عطر عود خوش‌بویی از جنس چوب و جنگل راهروی خانه را گرفته بود. همسایه‌ای انتظارم پشت در را تماشا می‌کرد. ساسان در را باز کرد.»

«ایستاد و از اتاق خارج شد و ازم خواست چای ماسالا بخورم اما قبلش بویم کنم. در آخر هم به ساسان گفت چندتا کتاب به من قرض دهد تا معنای کارهایی که کردیم را بفهمم. کتاب راز را از روی زمین برداشت و دو دستی تقدیمم کرد، ندیده بودم کسی برای کتاب‌های فارسی این چنین احترام و جایگاهی قائل باشد. ازم خواست این کتاب را برای احترام به مادر زمین، روی زمین بگذارم. حسی از سرخوشی و کنجکاوی و ترس عجیب‌وغریب وجودم را گرفته بود. تشکر کردم. از خانه‌شان بیرون زدم. خیابان برایم عجیب بود. رنگ‌ها، نورها، آدم‌ها، هرچیزی که می‌توانستم بو کنم یا ببینم برایم عجیب بود. به اتفاقات داخل خانه بدبین شدم، فکر کردم چیزی توی چای ریخته‌اند و بعد فکر کردم شاید واقعاً شفا پیدا کرده باشم. دستم را روی قفسهٔ سینه‌ام گذاشتم و از خودم پرسیدم یعنی من واقعاً از مادرم برای اینکه من را به دنیا آورده متنفرم؟! در سی‌وپنج‌سالگی مجبور شدم عمل قلب باز بکنم. دکترم معتقد بود دیر مراجعه کرده‌ام. نمی‌دانم شاید چون فکر می‌کردم شفا پیدا کرده‌ام، دردی را که هرازگاهی در سینه‌ام می‌پیچید جدی نمی‌گرفتم. گاهی خیال می‌کردم چون به مادرم فکر می‌کنم این درد سراغم می‌آید و چند فکروخیال مزخرف دیگر که این بلا را سرم آورد.»

«یقه اسکی می‌پوشید، حتی وسط تابستان. شایعه شده بود در بچگی گردنش طوری شده؛ سوخته یا بریده. این را کسی با چشم خودش ندیده بود، حتی ظاهراً مهسا. در سال چند بار پیش می‌آمد که یقه‌اسکی‌هایش را بپوشد، در عوض شال‌گردن می‌انداخت. رفتار عجیبش یک ربطی به گردنش داشت. هیچ اتفاق خوبی خوشحالش نمی‌کرد. دربارهٔ اتفاقات بد هم شرایط به همین صورت بود. احساسی را گردن نمی‌گرفت. آخر اسفند انبار کارگاه آتش گرفت. کسی جرئت نداشت خبر را به مدیرعامل برساند. بچه‌ها مهسا را شیر کردند که کار خودت است. مهسا سپر بلای شرکت بود. در خلوت مونس و در شرکت، مدیر مالی. همان‌قدر با دربان ساختمان سرد بود که با مهسا بود. شایعه شده بود مهسا به‌خاطر پول رفیق راهش شده. حرف است دیگر، آدم‌ها تحمل ابهام را ندارند، قصه سر هم می‌کنند. اما مهسا دوست من بود و میز کناری من می‌نشست. برخلاف کامران صورتش رنگ داشت. خجالت که می‌کشید سرخ‌وسفید می‌شد. غم در چهره‌اش پیدا بود و شادی زیر پوستش گل می‌انداخت. فضولی‌ام فوران کرد و روز تولدش پرسیدم: «مهسا، شما رابطه‌تون چطوره؟ توی خلوت کاری بلده بکنه یا اونجا هم اوضاع همینه؟» مهسای بیچاره باز سرخ‌وسفید شد، فهمیدم نباید می‌پرسیدم. اما همین سؤالات احمقانه آدم‌ها را به هم نزدیک یا از هم دور می‌کند.»

تحلیلی بر کتاب قصه‌تراپی‌:

در قصه‌تراپی یا قصه‌درمانی درمانگر با کمک داستان‌ها به مراجع کمک می‌کند تا به ریشهٔ مشکلات خود پی‌ ببرد و شاید راهکارهایی برای حل مشکلاتش بیابد و قصد شاهین شرافتی نیز در این کتاب همین است. او با تعریف داستان‌های مختلف از مشکلات و رنج‌های شخصیت‌‌های داستان می‌گوید و معتقد است داستان‌ها با برانگیختن احساسات، تحریک تخیلات و ایجاد همذات‌پنداری، به درک و شناخت ما از خود و جهان کمک می‌کنند. شاهین شرافتی در کتاب قصه‌تراپی شما را به دنیای داستان‌ها و قدرت شفابخش آن‌ها می‌کشاند و با استفاده از روشی نو در روان‌شناسی و ترکیب آن با ادبیات، به شما کمک می‌کند در خلال خواندن داستان‌هایی کوتاه و دلپذیر در درون خود به کندوکاو بپردازید و شاید بتوانید با خواندن این داستان‌ها زخم‌های روحی و روانی خود را کمی التیام ببخشید.

در کتاب قصه‌تراپی چه می‌خوانیم؟

در کتاب قصه‌تراپی، نویسنده به آدم‌های دور و نزدیک زندگی‌اش به‌دقت نگاه کرده است. با این حال تلاش می‌کند زبان تنشان را نگاه کند نه زبان سرشان را و سعی کرده کلافی‌هایشان را تصور کند و به شکل قصه در بیاورد. آدم‌های قصه‌های این کتاب شاید ما باشیم، شاید هم کیلومترها از این شخصیت‌ها دور باشیم. برای ما و احتمالا آدم‌های بسیاری در این کرهٔ خاکی نوشتن و خواندن، قصه تراپی است. نوعی از تراپی که مراجع و درمانگر در آن یکی است.لازم به ذکر است که تمامی قصه‌ها، اسامی و موقعیت‌ها ساختهٔ ذهن نگارنده‌اند و به‌هیچ‌وجه برگرفته از روایت شخصی افراد یا اتاق درمان نیستند. در انتهای کتاب نیز بخشی با عنوان قرار اخلاقی و ضمیمهٔ آشنایی با اختلالات آمده است و به پیشنهاد نویسنده بهتر است برای رمزگشایی از قصه‌ها، پس از خواندن آن‌ها این بخش نیز مطالعه شود. داستان‌های این کتاب به شما کمک می‌کنند تا با احساسات خود روبه‌رو شوید و حتی راهکارهایی برای مدیریت آن‌ها بیابید. این داستان‌ها به شما یاد می‌دهند چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنید و روابط سالم‌تری داشته باشید. برخی از داستان‌های این کتاب نیز به شما کمک می‌کنند تا به خودباوری برسید و توانایی‌های خود را دست‌کم نگیرید. در خلال این داستان‌ها می‌توانید غلبه بر مشکلات و چالش‌های زندگی را یاد بگیرید و متوجه شوید چطور می‌توانید در مقابل مشکلات مختلف زندگی قوی و مقاوم باشید. گاهی نیز داستان‌های این کتاب الهام‌بخش شما در مسیر زندگی خواهند بود.

فهرست داستان‌های کتاب قصه‌تراپی

قصهٔ اول: چشم ببر
قصهٔ دوم: یقه‌اسکی
قصهٔ سوم: شوهر هدی خانم
قصهٔ چهارم: دهن مثلثی
قصهٔ پنجم: دایی محمود
قصهٔ ششم: او تنها خودش را دوست داشت
قصهٔ هفتم: کاوازاکی
قصهٔ هشتم: گاو
قصهٔ نهم: جانور
قصهٔ دهم: هشتا خانم
قصهٔ یازدهم: عقی‌زاده
قصهٔ دوازدهم: سخنگو

اگر از خواندن کتاب قصه‌تراپی لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب تاکسی سواری مجموعه‌ای از داستانک‌های سروش صحت بازیگر، فیلمنامه‌نویس و نویسندهٔ ایرانی است که از دی ماه سال 85، چندین سال متمادی، در روزهای پنجشنبه در روزنامهٔ «اعتماد» به چاپ می‌رسید. این داستانک‌ها نمود و بازتابی از حال اجتماع و حالِ خود نویسنده است. حجم داستانک‌هایی که در روزنامه‌های «اعتماد» و «شرق» منتشر شد بسیار زیاد است اما تنها 124 داستانک به انتخاب نویسنده در این کتاب منتشر شده است. تاکسی سواری اولین کتاب سروش صحت است.

• کتاب سفر کوانتومی وال تنها اثر ایمان سرورپور داستانی جذاب و دلنشین دربارۀ یک وال تنها است که به سفری ماجراجویانه می‌رود. اساسی‌ترین بحث کتاب سفر کوانتومی وال تنها مسئلۀ معرفتی و مهم «خودشناسی» است. ایمان سرورپور در کتاب سفر کوانتومی وال تنها، برخلاف دیگر نویسندگان که مستقیم و بی‌پرده صحبت می‌کنند از ماهیت داستانی استفاده کرده و حرف‌هایش را از طریق والی تنها و ماجراجویی‌ و گفت‌وگوهای درونی‌‌اش به مخاطبین انتقال می‌دهد.

دربارۀ شاهین شرافتی‌: مجری و گویندهٔ رادیو و تلویزیون

قصه تراپي

شاهین شرافتی گوینده و مجری سابق رادیو و تلویزیون در 1362 به دنیا آمد. او به واسطهٔ اجرا در برنامه‌های رادیو جوان، رادیو هفت و حال خوب به شهرت رسید. فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1385 با «رادیو جوان» آغاز نمود و رفته رفته تبدیل به چهره‌ای مشهور در تلویزیون شد. شاهین شرافتی مدرک کارشناسی‌اش را در رشته اقتصاد اخذ کرد و سپس به تحصیل خود در رشتهٔ تبلیغات و بازاریابی ادامه داد. از جمله برنامه‌های موفقی که در رادیو جوان اجرا کرد می‌توان به برنامه‌های «تیک‌تاک»، «باشگاه تعطیلات»، «شب‌های نقره‌ای»، «با من حرف بزن» و «بند کفشتو محکم کن» اشاره کرد. او پس از مدتی به فعالیت در کار نویسندگی، طراحی و سردبیری مشغول شد و کتاب قصه‌تراپی اولین کتاب او است که در آن مفاهیم روانشناسی را با ادبیات ترکیب کرده تا داستان‌های جالبی خلق کند و در خلال داستان‌هایش به مخاطبین کمک کند با مشکلات روحی و روانی بیشتر آشنا شوند.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی