نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
(با دستهای عرق کرده کاغذ ضخیم و قهوهای بسته را پاره میکنم شیرازهای چرمی با طرح برجسته نمایان میشود بعد جلد ابروبادی آبی یک کتاب بعد عنوان طلایی رنگ آن که از دیدنش انگار مشت محکمی میخورم پشیمانی بل دردی را که راه گلویم را بسته فرو میخورم. حس پرتلاطم تازهای راه نفسم را میبندد از بس مدتها کرخت بودهام. از بس تلاش کردهام به یاد نیاورم، فراموش کردهام زخم خوردن و خون از دست دادن چه حسی دارد، خودم را آماده میکنم و کتاب را باز میکنم؛ بعد دستم را روی دهانم فشار میدهم و بغضم را میبلعم. همان طور که انتظار داشتم یادداشتی میبینم تو هرگز فرصتی را که برای گفتن آخرین حرفهایت داری، از دست نمیدهی چیزی که انتظارش را نداشتم صدای تو بود که هنگام خواندن یادداشتت در صفحهی عنوان در سرم میپیچد و چون تیری، مستقیم وجدانم را هدف میگیرد چطور بل؟ پس از همه چیز… چطور توانستی این کار را بکنی؟) -از متن کتاب
اشلین گریر صاحب یک کتابفروشی کتابهای کمیاب است، و کششی فراتر از بوی سرمستکنندهی کاغذ کهنه و جوهر و چرم نسبت به کتابهای قدیمی دارد. او میتواند پژواک مالکان سابق کتابها را احساس کند و معنی آنها را دریابد. روزی دو کتاب قدیمی پیدا میکند که صحافی زیبای آنها شباهت زیادی به یکدیگر دارد و گویا هرگز منتشر نشدهاند. پژواک این کتابها از همان ابتدا ذهن او را به خود مشغول میکنند. نویسندههای هر دو کتاب همی و بل، با لحنی اتهامآمیز جنبههای متناقض داستان عاشقانهی غمناکی را روایت میکنند.
اشلین بیآنکه نشانهای از نویسنده با ناشر این کتابهای اسرارآمیز داشته باشد با رازی ادبی سروکار پیدا میکند که دههها سربهمهر باقی مانده است. دو قلب ویران، هر که هستند و هر کجا هستند، او را فرا میخوانند. کتابها حکایت از عهدهای شکسته و خیانتهای ظاهراً نابخشودنی دارند. اشلین عزم خود را جزم میکند تا از حقیقت نهفته در ورای داستان این عشق بهفنارفته پرده بردارد.
«عاشقانهای عمیق و واقعگرایانه آمیخته با همدلی و شفقت… داستانی امیدبخش.» – امیلی کارپنتر، نویسندهی کتاب تا لحظهای که بمیرم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش را نیز بخوانید.
...
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.